معرفی کتاب مسئلهی اسپینوزا اثر اروین د.یالوم
امتیاز در گودریدز: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆
کتاب مسئلهی اسپینوزا از سایت گودریدز امتیاز 4.2 از 5 را دریافت کرده است.
امتیاز در آمازون: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆
کتاب مسئلهی اسپینوزا از سایت آمازون امتیاز 4.4 از 5 را دریافت کرده است.
معرفی رمان مسئلهی اسپینوزا:
مسئلهی اسپینوزا رمانی از اروین یالوم، داستاننویس آمریکایی و رواندرمانگر است. این کتاب در سال 2012 منتشر شد و نویسنده در این کتاب به داستان زندگی فلسفی باروخ اسپینوزا و آلفرد روزنبرگ پرداخته است. نویسنده در کتاب به شیوهای شگفتانگیز و غیرمنتظره داستان این دو مرد، که با فاصلۀ سیصد سال از هم زندگی میکردند را در هم آمیخته است.
واکنشهای جهانی به رمان مسئلهی اسپینوزا:
«اسپینوزا خارج از خواندن و نوشتن هیچ زندگی واقعیای نداشت، او در ذهن درخشان خودش زندگی میکرد. پس چگونه میتوان دربارۀ فیلسوفی نوشت که نویسندۀ محبوب گوته، شوپنهاور و بسیاری از متفکران دیگر بود و بیشتر وقت خود را صرف تفکر کرده است؟ اروین یالوم نویسندهای است که به مسئلهای جالب پرداخته و آن را با هنر رماننویسی خود نشان داده است. به نظر من یالوم یکی از خیرهکنندهترین و خبرهترین نویسندگان زمان ما است.» -جی پارینی، نویسنده
«اروین یالوم به فلسفۀ پیچیدۀ اسپینوزا رسیده و با روش خودش چیزهای زیادی برای گفتن دارد. او مانند یک معلم خوب، تنها چند ایده را در یک زمان ارائه میدهد و با مرور مکرر از یک ایده به ایدۀ بعدی میرسد... مکالماتی که او ایجاد میکند باعث شده است شخصیت این فیلسوف به شدت دوستداشتنی باشد و توضیح روشنی از ایدههای اصلی اسپینوزا در مورد طبیعت، ارادۀ آزاد و عقل ارائه میدهد.» -واشنگتن پست
چرا باید کتاب مسئلهی اسپینوزا را بخوانیم؟
با اینکه نثر یالوم کمی پیچیده و تخصصی است اما مسئلهی اسپینوزا متنی روان و جذاب دارد. بنابراین اگر به آثار داستانی و نثر یالوم علاقه دارید حتماً کتاب مسئله اسپینوزا را بخوانید.
جملات درخشانی از کتاب مسئلهی اسپینوزا:
«مغازههای آمستردام همزمان با برخورد آخرین بارقههای نور به سطح آبهای رود اِزواننبورخوال رو به تعطیلی میرود. رنگرزها منسوجات اناری و زرشکیرنگ را که در کرانهی سنگی نهر در حال خشک شدن هستند جمع میکنند. مغازهداران سایهبانها را جمع میکنند و کرکرهها را پایین میآورند. چند کارگر که با خستگی در حال رفتن به خانه هستند، برای خوردن عصرانه و جین هلندی، جلو دکههای ساردینفروشی کنار شهر توقف میکنند و سپس به راه خود ادامه میدهند. جنبش و فعالیت در آمستردام کند است: شهر در عزاست، هنوز در حال بهبود از طاعونی است که چند ماه قبل، از هر نه نفر جان یک نفر را گرفته بود. چند متر دورتر از نهر در خیابان بریسترات، شمارهی چهار، رامبرانت وین رین، ورشکسته و اندکی مست، آخرین ضربهی قلممو را به نقاشی خود، یعقوب در حال تبرک پسران یوسف، میزند و گوشهی سمت راست آن را امضا میکند، پالت را میاندازد و برمیگردد تا از پلکان پیچان پایین بیاید. خانهای که قرار است سه قرن بعد موزه و یادبود او باشد در این روزها شاهد شرمندگیاش است.»
«برگردیم به آمستردام، خیابان شمارهی پنجاه و هفت، تنها دو بلوک دورتر از مراسم حراج خانهي رامبرانت. یک مغازهدار بیست و سه ساله (که تنها چند روز زودتر از ورمیر به دنیا آمده بود، کسی که تحسینش میکرد، ولی هیچوقت ملاقاتش نکرد) آماده میشود تا مغازهی واردات و صادرات خود را ببندد. او بسیار زیباتر و ظریفتر از آن است که مغازهدار باشد. خصوصیات ظاهریاش عالی است، پوستی صاف و زیتونیرنگ، چشمانی درشت و تیره و محزون دارد. برای آخرین بار به اطراف نگاهی میاندازد: اکثر قفسهها مثل جیبش خالی هستند. دزدان دریایی جلو آخرین محمولهی او از باهیا را گرفتهاند و هیچ قهوه، شکر یا کاکائویی در کار نیست. خانوادهی اسپینوزا برای یک نسل کسبوکار پررونق عمدهفروشی داشتند، ولی حالا برادران اسپینوزا، یعنی گابریل و بنتو، در حال گرداندن یک مغازهی خردهفروشی کوچک هستند. بنتو اسپینوزا هوای غبارآلود را فرو میبرد. او متوجه مخلوطشدن بوی متعفن فضلهی موش با رایحهی انجیر خشک، کشمش، زنجبیل شکری، بادام و نخود و بوی تند شراب اسپانیایی میشود.»
«آلفرد روزنبرگ شانزده ساله بیقرار روی نیمکت نشسته است و نمیداند چرا به دفتر مدیر احضار شده است. آلفرد دارای اندام ترکهای، چشمان آبی-خاکستری، صورتی همانند یهودیان پرتغالی-اسپانیایی و موهای خرمایی است که با زاویهای مناسب روی پیشانیاش ریخته است. هیچ حلقهی سیاهی دور چشمانش نیست؛ این حلقهها بعداً ظاهر خواهند شد. چانهاش را بالا نگه میدارد. شاید حالتی مبارزهگر داشته باشد، ولی مشتهایش که مدام باز و بسته میشود نشاندهندهی تشویش و نگرانی اوست. او به همه کس شبیه است و به هیچکس شبیه نیست. تقریباً بالغ شده است و راه درازی در زندگی در پیش دارد. هشت سال دیگر از رِوال به مونیخ میرود و یک ضد کمونیست و روزنامهنگار یهودستیز فعال میشود. نه سال دیگر در جلسهی حزب کارگر آلمان، سخنرانی پرشور آدولف هیتلر، کهنهسرباز جنگ جهانی اول را که نمایندهی جدید حزب است میشنود و آلفرد به فاصلهی کمی بعد از هیتلر به آن حزب میپیوندد و بیست سال دیگر با اتمام آخرین صفحهی کتابش به نام اسطورهی قرن بیستم قلم خود را زمین میگذارد و لبخند پیروزمندانهای میزند. قرار است کتاب پرفروشی شود و میلیونها نسخه از آن به فروش برسد.»
تحلیلی بر رمان مسئلهی اسپینوزا:
در مسئلهی اسپینوزا، اروین یالوم واقعیت و داستان را با هم ترکیب و رمانی روانی-فلسفی خلق کرده است. یالوم که خود یک روانپزشک است و علاقۀ زیادی به مسائل فلسفی دارد، داستانی از باروخ اسپینوزا متفکر قرن نوزدهمی و فلسفهاش و طرد او از جامعۀ یهودی و تأثیر آشکار آن بر یک آلمانی عضو ارتش نازی یعنی آلفرد روزنبرگ نوشته است. او در واقع در این کتاب به بررسی ذهنیت این دو مرد پرداخته است. یالوم زندگی درونی این دو مرد مرموز را در کنار مضامینی همچون تأثیر و اضطراب، خاستگاه خیر و شر، فلسفۀ آزادی و ظلم و وحشت بررسی کرده است.
اسپینوزا که بود؟
باروخ اسپینوزا در سال 1632 به دنیا آمد و در سال 1677 از دنیا رفت. او فیلسوف هلندی قرن هفدهم بود که به دلیل ممنوعیت انتشار آثارش، نامش در طول تاریخ تقریباً به فراموشی سپرده شد. او یکی از متفکران برجسته و مهم عصر روشنگری بود که با الهام از رواقیگری، خردگرایی یهودی، ماکیاولی، هابز، دکارت و دیگر متفکران مذهبی زمان خود به یک شخصیت برجستۀ فلسفی در عصر طلایی هلند تبدیل شد. او به دلیل عقاید مذهبی غیرمتعارفش، در سال 1656 و در سن بیست و چهار سالگی از جامعۀ یهودی آمستردام طرد شد و از تنها دنیایی که تاکنون شناخته بود تبعید شد. گرچه عمرش کوتاه بود و بدون امکانات در انزوای شدید زندگی کرد با این حال آثاری منتشر کرد که مسیر تاریخ را تغییر داد.
خلاصه داستان مسئلهی اسپینوزا
آلفرد روزنبرگ نظریهپرداز و آرمانپرداز نازی آلمان بود و شخصیت اصلی داستان مسئلهی اسپینوزا است. او در سال 1892 به دنیا آمد و در سال 1946 از دنیا رفت. روزنبرگ را اولین بار دیتریش اکارت با آدولف هیتلر آشنا کرد و او چندین پست مهم در دولت نازی داشت. روزنبرگ نویسندۀ اثر مهم ایدئولوژی نازی «اسطورۀ قرن بیستم» است و یکی از نویسندگان اصلی عقاید ایدئولوژیک نازیها در زمینۀ نظریۀ نژادپرستی، آزار و اذیت یهودیان و لغو پیمان ورسای در نظر گرفته میشود. در طول جنگ جهانی دوم روزنبرگ رئیس وزارت رایش برای سرزمینهای اشغالی شرق بود. پس از جنگ او به برنامهریزی، شروع و راهاندازی جنگهای متجاوزانه، جرائم جنگی و جنایت علیه بشریت در دادگاه نورنبرگ در سال 1946 محکوم شد و در نهایت اعدام شد. اروین یالوم کتاب مسئلهی اسپینوزا را از زمانی شروع میکند که روزنبرگ شانزده ساله است. او به دلیل اظهارات ضدیهودی که در یک سخنرانی در مدرسه بیان کرده است به دفتر مدیر مدرسه فراخوانده میشود و به عنوان تنبیه مجبور میشود متنی دربارۀ اسپینوزا را از زندگینامۀ گوته شاعر آلمانی حفظ کند. روزنبرگ وقتی میفهمد که گوته، کسی که او بسیار قبولش دارد، ستایشگر بزرگ باروخ اسپینوزا، فیلسوف یهودی قرن هفدهم بوده است، شگفتزده میشود. مدتها پس از فارغالتحصیلی، ذهن روزنبرگ همچنان درگیر مسئلهی اسپینوزا است و مدام از خودش میپرسد که: چطور کسی که روزنبرگ بسیار پستتر از نژاد خود میداند، میتواند الهامبخش کسی مثل گوته، نابغۀ آلمانی باشد، نژادی که او مصمم به نابودی آن بود؟ در طول سالها روزنبرگ به رتبههای بالاتری رسید و تبدیل به خدمتگزار وفادار هیتلر و نویسندۀ اصلی سیاستهای نژادی برای رایش سوم شد. با این حال وسواس و مسئلهی اسپینوزا ذهن او را رها نکرد.
اگر از خواندن کتاب مسئلهی اسپینوزا لذت بردید، از مطالعۀ کتابهای زیر نیز لذت خواهید برد:
-
وقتی نیچه گریست اثر اروین یالوم، شرح خیالی دیدار چهرههای محبوب فلسفه و روانشناسی است. این کتاب آمیزهای از واقعیت و خیال، جلوهای از عشق و تقدیر است. وقتی نیچه گریست داستان فردریش نیچه فیلسوف معروف و یوزف برویر پایهگذار روانکاوی و دانشجوی او زیگموند فروید است.
-
درمان شوپنهاور اثر دیگری از اروین یالوم است. یالوم در این رمان تصور میکند که فیلسوف معاصری به نام فیلیپ که فردی منزوی و بهنوعی رونوشت شوپنهاور است، به یکی از گروههای درمانی رواندرمانگری مشهوری به نام جولیوس وارد میشد که خود به دلیل رویایی ناگهانی با سرطان و مرگ خویش به مرور دوبارۀ زندگی و کارش نشسته است.
دربارۀ اروین یالوم: روانپزشک اگزیستانسیال
![مسئله اسپینوزا]()
اروین دیوید یالوم روانپزشک اگزیستانسیال آمریکایی در سال 1931 به دنیا آمد. او استاد برجستۀ روانشناسی دانشگاه استنفورد و نویسندۀ کتابهای داستانی و غیرداستانی در زمینۀ روانشناسی است. یالوم در واشنگتن دیسی به دنیا آمد. پانزده سال قبل از تولد او، والدینش از روسیه به ایالات متحده نقلمکان کردند. یالوم بیشتر دوران کودکیاش را در خانهای بالای خواربارفروشی والدینش و در کتابخانۀ محلی به خواندن کتاب گذراند. در سال 1952 مدرک کارشناسیاش را از دانشگاه جورج واشنگتن دریافت کرد و در سال 1956 مدرک دکترایش را از دانشگاه پزشکی بوستون گرفت. دورۀ کارآموزیاش را در یک بیمارستان در نیویورک گذراند و سپس رزیدنت یک کلینیک در بیمارستان جان هاپکینز شد و دورۀ آموزشیاش را در سال 1960 به پایان رساند. پس از گذراندن دو سال خدمت سربازی در بیمارستان عمومی، کار آکادمیک خود را در دانشگاه استنفورد آغاز کرد. در سال 1963 عضو هیئت علمی دانشگاه استنفورد شد و طی سالهای بعد سِمت مدیریت به وی اهدا شد. پس از آن آموزشش را در روان درمانی گروهی و توسعۀ مدل روان درمانی اگزیستانسیال شروع کرد.
مشاغل و فعالیتهای اروین یالوم:
در سال 1970 یالوم کتاب «نظریه و عمل در روان درمانی گروهی» را منتشر کرد و در آن در مورد تحقیقاتش پیرامون روان درمانی گروهی و روانشناسی اجتماعی در گروههای کوچک صحبت کرد. یالوم علاوه بر نوشتن کتابهای علمی و غیرداستانی چندین رمان نیز منتشر کرده است. در کتاب «هر روز یک قدم نزدیکتر» یالوم از یک بیمار دعوت کرد تا از تجربۀ درمانش بنویسد. این کتاب دو راوی مجزا دارد که بخشهای متناوب درمان را از دیدگاهی متفاوت ارائه کردهاند. آثار یالوم کتابهای استاندارد درسی دانشگاه دانشجویان روانشناسی است. یالوم یک مطب خصوصی دارد و تعدادی مستند ویدیویی در مورد تکنیکهای درمانیاش ساخته است. او همچنین در مستند Flight from Death که در سال 2003 منتشر شد حضور داشته است. این مستند دربارۀ رابطۀ خشونت انسانی و ترس از مرگ و تأثیرات آن بر روی ناخودآگاه است. او مؤسسۀ روان درمانی یالوم را با همکاری پروفسور روتلن جوسلسون اداره میکند که در این مؤسسه سعی دارد رویکرد رواندرمانیاش را پیش ببرد.
زندگی خصوصی اروین یالوم: