مه زاد (1)(امپراتوری نهایی)

جلد اول کتاب مه ‌‌زاد از سایت گودریدز امتیاز 4.5 از 5 را دریافت کرده است.

جلد اول کتاب مه ‌‌زاد از سایت آمازون امتیاز 4.7 از 5 را دریافت کرده است.

مه زاد جلد اول مجموعۀ پرفروش برندون ساندرسون، نویسندۀ آمریکایی داستان‌های علمی- تخیلی و فانتزی - حماسی است. این نویسنده ابتدا با انتشار کتاب الانتریس در سال 2005 پا به عرصۀ نویسندگی گذاشت. وقتی کتاب‌های هری پاتر را می‌خواند ایدۀ خلق یک دنیای خیالی و مجموعه‌ای از رمان‌ها به ذهنش خطور کرد. او جلد اول مجموعۀ مه زاد را با عنوان امپراتوری نهایی در سال 2006 منتشر کرد. برندون ساندرسون به خاطر خلق دنیای داستانی کازمیر شناخته شده است، دنیایی که اغلب کتاب‌هایش از جمله مه زاد در آن جریان دارند. نشر هوپا جلد اول این مجموعه را با نام امپراتوری نهایی در ایران به چاپ رسانده است. مجموعۀ مه زاد در چندگانه‌های مختلف منتشر می‌شود، سه‌گانۀ اول مه‌زاد بین سال‌های 2006 تا 2008 منتشر شد. سری دوم مه زاد که شامل چهار کتاب است بین سال‌های 2011 تا 2022 منتشر شد. ساندرسون در سال 2013 کتابی را هم مرتبط با دنیای کتاب اولش الانتریس نوشت که برندۀ جوایزی شد. در مورد مجموعۀ مه زاد گفته شده است که سری سومش احتمالاً بین سال‌های 2025 تا 2027 منتشر می‌شود و البته ساندرسون برنامه‌ای هم برای انتشار چهارمین مجموعه دارد.

«دسیسه، سیاست و توطئه در دنیای ساندرسون بیداد می‌کند و در عمق و زندگی مردمان کتاب با شخصیت‌های جذاب به طور پیچیده‌ای تأثیر می‌گذارند.» - بوک‌لیست

«مه زاد داستانی ماجراجویانه و بسیار لذت‌بخش است. حتی نوجوانانی که به راحتی از کتاب خواندن خسته می‌شود این کتاب را زمین نخواهد گذاشت.» - لوکوس

«دنیای مه زاد جذاب است... مه زاد کتابی است که واقعاً منتظر قسمت‌های دیگر آن خواهید ماند.» - واشنگتن پست

سال‌هاست که ادبیات فانتزی تبدیل به ژانری بزرگ در دنیای ادبیات شده است. پیش از این همه گمان می‌کردند که کتاب‌های فانتزی تنها برای سرگرمی کودکان و نوجوانان نوشته شده‌اند اما رفته‌رفته این باور تغییر کرد و ادبیات فانتزی توانست نظر مخاطبین تمام سنین را به خود جلب کند. با این‌که کتاب‌های فانتزی همچنان در دستۀ کتاب‌های کودک و نوجوان جای می‌گیرند اما بزرگسالانی که به کتاب‌های فانتزی و ماجراجویانه علاقه‌مند هستند نیز از خواندن آن لذت خواهند برد. کتاب مه زاد (امپراتوری نهایی) از دسته کتاب‌هایی است که حتی بزرگسالان نیز از خواندن آن لذت خواهند برد بنابراین اگر به کتاب‌های فانتزی علاقه‌مند هستید اصلاً خواندن مه زاد، این شاهکار فانتزی از ساندرسون را از دست ندهید.

«از آسمان خاکستر می‌بارید. وین به دانه‌های کرک‌مانند شناور در هوا نگاه کرد. آهسته، بی‌قیدوبند. رها. توده‌های دوده همچون دانه‌های برف سیاه می‌باریدند و بر سر شهر تاریک لوتادل فرود می‌آمدند. به گوشه‌هایی رانده می‌شدند، با نسیم به پرواز در می‌آمدند و به‌شکل گردبادهایی کوچک روی سنگ‌فرش‌ها می‌چرخیدند. نسبت به محیط اطرافشان بسیار بی‌توجه به نظر می‌رسیدند. این‌ گونه‌بودن چه حسی می‌توانست داشته باشد؟ وین بی‌سروصدا داخل یکی از حفره‌های دیدبانیِ گروه نشست؛ آلاچیقی مخفی که میان آجرهای کناری پناهگاه ساخته شده بود. اعضای گروه می‌توانستند خیابان را از داخلش بپایند. وین سر خدمت نبود؛ حفره‌ی دیدبانی حقیقتاً از معدود مکان‌هایی بود که می‌توانست تنهایی را در آن بیابد. و وین تنهایی را دوست داشت. وقتی تنها هستی، هیچ‌کس نمی‌تونه بهت خیانت کنه. این‌ها کلمات رین بودند. برادرش چیزهای بسیاری به او آموخته بود و آخر سر هم آن‌ها را با انجام کاری که همیشه وعده‌ی انجامش را می‌داد، تقویت کرده بود؛ با خیانتش به وین. این تنها راهیه که یاد می‌گیری هر کسی بهت خیانت می‌کنه، وین! هر کسی.»

«کِیمن مدتی بررسی‌اش کرد، صورت گوشتالویش از خشم سرخ شده بود. سرانجام نگاهش را از او گرفت و پیش خودش غرغر کرد. چیزی آزارش می‌داد؛ چیزی بیشتر از صرفاً وین. شاید درباره‌ی شورش اسکاها در فاصله‌ی چندروزه در شمال شنیده بود. ظاهراً یکی از لردهای ایالتی، تِموس ترستینگ، به قتل رسیده و عمارتش کامل سوخته بود. چنین آشوب‌هایی برای کسب‌وکار بد بودند؛ باعث می‌شدند طبقه‌ی اشراف هوشیارتر بشوند و کمتر فریب بخورند. این به‌نوبه‌ی خود می‌توانست سود کِیمن را بسیار کاهش دهد. وین فکر کرد اون داره دنبال یکی می‌گرده که تنبیهش کنه، همیشه قبل از شروع کار عصبی می‌شه. به کِیمن نگاه کرد و خونِ روی لب‌هایش را چشید. باید اجازه می‌داد کمی از اعتمادبه‌نفس خودش را نشان دهد، چرا که کِیمن از گوشه‌ی چشمش داشت به او نگاه می‌کرد و قیافه‌اش عبوس بود. کِیمن دستش را بالا برد،‌ا انگار که بخواهد دوباره وین را بزند. وین کمی از شانسش را مصرف کرد.»

«خیلی زود، اتاق همان‌طور که وین پیشنهاد داده بود، پر شد. الزام‌گر کمی بعد رسید. وین، پرلان لیرد را که مغرورانه پا به اتاق گذاشت، تماشا کرد. مثل همه‌ی الزام‌گرها سرش تراشیده و بی‌مو بود و ردایی به رنگ خاکستری تیره به تن داشت. خال‌کوبی‌های وزارتخانه در اطراف چشمانش، او را به‌عنوان یک پرلان معرفی می‌کرد؛ مأموری بالارتبه در بخش دارایی وزارتخانه. چند الزام‌گر پایین رتبه‌تر به دنبالش حرکت می‌کردند، خال‌کوبی‌های اطراف چشمانشان به‌مراتب پیچیدگی کمتری داشت. هنگامی که پرلان وارد شد، کِیمن به نشانه‌ی احترام از جایش برخاست؛ کاری که حتی بالاترین اشراف‌زادگان خاندان‌های بزرگ به الزام‌گرهای هم‌رتبه‌ی لیرد نشان می‌دادند. لیرد هیچ تعظیم یا نشانی از سپاسگزاری از خود بروز نداد. در عوض، با گام‌هایی بلند جلو آمد و روی صندلی جلوی میزِ کِیمن نشست. یکی از افراد گروه که خودش را جای خدمتکار جا زده بود، با سرعت جلو آمد و برای الزام‌گر نوشیدنی خنک و میوه آورد.»

رمان مه‌ زاد اثر برندون ساندرسون و اولین جلد سه‌گانۀ نخست مه زاد است. داستان مه زاد در دنیایی پادآرمان شهری می‌گذرد. در شهری که خاکستر دایماٌ از آسمان فرو می‌ریزد، تمام گیاهان قهوه‌ای شده‌اند و مه‌های ماوراءطبیعی هرشب تمام شهر را می‌پوشانند. هزاران سال است که اسکاها را به بردگی گرفته‌اند. هزاران سال است که قدرت مطلق در دستان لرد فرمانروا است. حکمرانی شکست‌ناپذیر که با فرمانروایی‌اش کل قلمرو در وحشت فرو‌ رفته‌اند. امید در این شهر و بین مردم جایی ندارد و حتی خاطره‌ای هم از آن باقی نمانده است. اما نیمه اسکایی ترسو و دل‌شکسته، امید را در جهنمی‌ترین زندان لرد فرمانروا پیدا می‌کند. داستان مه‌ زاد از تلاش‌های یک گروه مخفی شروع می‌شود که سعی دارند این امپراتوری پادآرمان شهری را سرنگون کنند و کنترل این دنیای پوشیده از خاکستر را به دست بگیرند. سیستم جادویی دنیای خیالی مه زاد به طور شگفت‌انگیزی منحصر‌به‌فرد است و نویسنده بسیار هنرمندانه این دنیا را خلق کرده است. نژادهای مختلف این دنیا فلزات را می‌خورند و هر فلزی توانایی متفاوتی به آن‌ها می‌دهد. تنها مه زادها نژادهای کمیاب این دنیا محسوب می‌شوند که می‌توانند تمام فلزات را استفاده کرده و بسوزانند.

داستان امپراتوری نهایی در مورد قیام برده‌ها در برابر خدای دنیایشان، لرد فرمانروا است. داستان سرزمینی که هزاران سال است نور خورشید به خود ندیده است. اسکاها در این سرزمین به بردگی گرفته شده‌اند و حس آرامش در این دنیا بی‌معنی است. لرد فرمانروا بی‌رحمانه بر این سرزمین حکومت می‌کند و قدرت مطلقش جرئت هیچ اعتراضی به کسی نمی‌دهد. اما در این میان مه‌ زادهایی هستند که قدرت‌های متفاوتی از هم دارند. سه سال قبل از شروع داستان، یک نیمه-اسکای به نام کلیسر متوجه می‌شود که مه‌ زاد است و از زندان وحشتناک لرد فرمانروا فرار می‌کند و به پایتخت امپراتوری می‌رود و تصمیم می‌گیرد گروهی از دزدان را تشکیل دهد تا با سرقت از خزانه و فروپاشی اقتصادی باعث سقوط امپراتوری شود. شخصیت اصلی داستان مه زاد دختری به نام وین 16 ساله است. وین دزد است و حالا برای کلیسر کار می‌کند و تصمیم دارد قدرت‌های مه زادی‌اش را توسعه دهد. او همچنین با شرکت در مجلس‌های رقص از اشراف جاسوسی می‌کند. وین که فقط جنایتکاران بی‌رحم را می‌شناسد فکر می‌کند همه یک‌جور هستند اما تصمیم می‌گیرد به کلیسر کمک کند.

وین: یک نوجوان بدذات خیابانی که متوجه می‌شود یک مه زاد است و به خدمۀ کلسیر می‌پیوندد. او محتاط است و به هیچ‌کسی اعتماد نمی‌کند چون زندگی سختی را در خیابان سپری کرده است. او با خاطرۀ برادرش رین که مرتباً او را کتک می‌زند و درس‌های بی‌رحمانه‌ای برای بقا و زنده ماندن به او می‌دهد، روز و شب ندارد.

کلسیر: دزد معروفی که با دزدی از اشراف به ثروت زیادی رسیده است. او و همسرش در نهایت دستگیر و به چاله‌های هاثسین، اردوگاه و زندانی بدنام که هیچ‌کس از آن زنده برنگشته، فرستاده می‌شوند. در آنجا کلسیر شاهد مرگ همسرش است که همین قدرت مه زاد او را بیدار می‌کند و او می‌تواند فرار کند. او رؤیای همسرش برای سرنگونی امپراتوری نهایی را دنبال می‌کند و اکنون برای رسیدن به این هدف قصد دارد شورشی به راه بیندازد.

لرد فرمانروا: فرمانروای جاودانه و خدای خودخوانده امپراتوری نهایی که گفته می‌شود هزار سال پیش بشریت را نجات داده و جهان را به شکل کنونی آن در آورده است.

شخصیت‌های غنی، مشکلات سیاسی و اجتماعی، دنیایی دقیق و حساب شده، نظام جادویی بی‌رقیب تنها بخشی از این فانتزی حماسی برندون ساندرسون است. شخصیت‌های مه زاد عموما سیاه و سفید نیستند و با ظرافت‌های سندرسون درست مثل سرزمین‌شان خاکستری هستند. اگر از خواندن داستان‌های فانتزی لذت می‌برید و داستان مه زاد را دوست داشتید به شما پیشنهاد می‌کنیم کتاب‌های زیر را نیز بخوانید.

• رویای پرواز در بی‌نهایت اثر دیگری از سندرسون نویسندۀ داستان‌های فانتزی است. این کتاب داستان بقای نژاد انسان‌ها است، انسان‌هایی که پس از شکست نابود شده‌اند و در سیاره‌ای حبس شده‌اند و دائماً مورد هجوم حملۀ جنگجویان سیاره‌ای بیگانه و مرموز قرار می‌گیرند.

• مجموعۀ انتخاب اثر کایرا کاس نویسندۀ آمریکایی است. این مجموعه که از پنج رمان فانتزی تشکیل شده در کشوری خیالی به نام ایله‌آ می‌گذرد. انتخاب داستان دختری است که با اصرار مادرش تصمیم می‌گیرد به رغم میل باطنی‌اش در مسابقات انتخاب شرکت کند تا بتواند وارث پادشاهی شود و با شاهزاده مکسون ازدواج کند. 

• کتاب استراواگانزا مجموعه‌ای سه‌گانه از ماری هافمن، نویسندۀ کتاب‌های کودکان و نوجوانان است. ماجراهای این مجموعه در مناطقی از لندن و شهرهای مختلف ایتالیا رخ می‌دهند. شهر نقاب‌ها اولین جلد از این مجموعه است که در سال 2004 منتشر شد و نویسنده در آن داستان پسری به نام لوسین را تعریف می‌کند که می‌تواند در زمان و دنیای موازی سفر کند و به ایتالیای قرن شانزدهم می‌رسد.

• کتاب دیر درخت نارنج رمانی فانتزی اثر سامانتا شن نویسندهٔ بریتانیایی است. این کتاب یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های فانتزی فمنیستی و حماسی نیویورک تایمز شد. داستان این کتاب در امپراطوری جادویی بزرگی رخ می‌دهد که دوپاره شده و دو فرهنگ متضاد دارد. مردم این امپراطوری بر سر اعتقاداتشان با هم می‌جنگند و همدیگر را می‌کشند.