نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات نوین منتشر کرد:
باد شعله شمع را خاموش می کند اما آتش را شعله ورتر می سازد. تصادفی بودن، عدم قطعیت و آشوب نیز همین طورند: باید از آنها بهره ببرید نه اینکه خودتان را پنهان کنید. باید آتش باشید و مشتاق وزش باد.
این جمله به اختصار نگرش دیرتسلیم شوندگی نسیم طالب را در برابر تصادفی بودن و عدم قطعیت در کتاب پادشکننده بیان می کند. نویسنده کتاب نمی خواهد که ما فقط از عدم قطعیت جان سالم به در ببریم یا به زحمت از عهده اش بربیاییم. مأموریت ما این است که چطور امر نادیده، مبهم و غیرقابل توضیح را رام کنیم، بر آن مسلط شویم و حتی شکستش دهیم.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
کتاب پادشکننده از سایت گودریدز امتیاز 4.1 از 5 را دریافت کرده است.
کتاب پادشکننده از سایت آمازون امتیاز 4.5 از 5 را دریافت کرده است.
نسیم نیکلاس طالب نویسنده و تحلیلگر ریسک لبنانی - آمریکایی در سال 2007 با نظریۀ «قوی سیاه» به شهرت رسید و این بار در کتاب پادشکننده به مفهوم جالب دیگری پرداخته است که فهم آن نیازمند دقت و اندیشه است. طالب در کتاب پادشکننده این چنین توضیح میدهد که هر چیزی که از رویدادهای تصادفی (یا شوکهای خاص) بیشتر از اینکه متضرر شود نفع ببرد، پادشکننده است.
• کتاب پادشکننده یکی از پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز بود و منتقدان نشریات برجسته از جمله هاروارد بیزینس ریویو، مجلۀ فورچون، نیو استیتمن، اکونومیست و فوربس این کتاب را تحسین کردند.
• برخی از منتقدین نیز کتاب را به خاطر سبک و ساختار کلی آن که خلاصهسازیاش را کمی دشوار میکند، نقد کردند. گرچه کتاب حاوی فهرست مطالب، خلاصه فصلها و نقشه است اما تشخیص خلاصۀ کتاب دشوار است زیرا سرفصلها و خلاصهها الگوی قابل توجهی ندارند و بسیاری از عناوین مبهم هستند.
اگر یاد بگیریم که پادشکننده باشیم، آنگاه میتوانیم از آشوب و عدم قطعیت به نفع خودمان بهره ببریم. به جای مخفی شدن یا فرار کردن از سیر حوادث، به استقبالشان برویم؛ دقیقاً مانند آتشی که در باد شعله میکشد، خاموش نمیشود و به پیش میرود. ماموریت ما در زندگی این نیست که از طوفان سالم در بیاییم، بلکه در این است که بر بینظمیها و آشوبهای زندگی چیره شویم و از آنها به سود خودمان استفاده کنیم.
«در ادارۀ پست هستید تا چند لیوان شیشهای را به عنوان هدیه برای یکی از اقوامتان در سیبری مرکزی ارسال کنید. از آنجایی که این بسته ممکن است حین حملونقل آسیب ببیند با رنگ قرمز روی آن مینویسید: «شکننده»، «شکستنی» یا «با احتیاط حمل شود». حالا دقیقاً متضاد این وضعیت چیست، دقیقاً متضاد «شکننده»؟ تقریباً تمام مردم جواب میدهند که متضاد «شکننده»، «محکم»، «مقاوم»، «قوی» یا چیزی از این دست است. اما مقاوم، محکم (و جمع اینها) مواردی هستند که نه میشکنند نه بهبود مییابند پس نیازی نیست دربارهشان چیزی بنویسید - آیا تا به حال بستهای را دیدهاید که با حروف درشت سبز رویش نوشته باشند «محکم»؟ از لحاظ منطقی، متضاد دقیق یک بستۀ بستی «شکننده» بستهای است که رویش نوشته شده باشد «لطفاً بیدقتی کنید» یا «لطفاً بدون احتیاط حمل کنید». محتویات چنین بستهای نه تنها شکستنی نیستند بلکه از شوکها و انواع گستردهای از سوانح و ضربهها بهره میبرند.»
«ما بیشتر از تصورمان میدانیم، خیلی بیشتر از آن که بتوانیم بیان کنیم. اگر سیستمهای اندیشهورزی رسمی ما امر طبیعی را بدنام میکنند و در واقع هیچ اسمی برای پادشکنندگی نداریم و هر وقت از مغزمان استفاده میکنیم آن سیستم تفکر با این مفهوم میجنگد، معنیاش این نیست که اقدامات ما هم آن مفهوم را نادیده میگیرد. ادراک و شهود ما، همانطور که در رفتارمان بروز میکند میتواند بهتر از آن چیزی باشد که میدانیم و در قالب کلمات فهرست میکنیم و در کلاس درس آموزش میدهیم. دربارۀ این موضوع، بحثهای فراوانی خواهیم داشت به ویژه دربارۀ مفهوم قانعکنندۀ امر سلبی (آن چیزی را که نمیتوانیم در فرهنگ واژگان فعلی خودمان به صراحت بگوییم یا مستقیماً توصیف کنیم؛) خب فعلاً این پدیدۀ عجیب را داشته باشید. گای دویچرِ زبانشناس در کتاب از پشت شیشۀ زبان گزارش میدهد که بسیاری از جمعیتهای بدوی، بدون اینکه کوررنگی داشته باشند، فقط برای دو یا سه رنگ نامگذاری کلامی دارند. اما هنگام انجام یک آزمایش ساده میتوانند به طور موفقیتآمیزی نخها را با رنگهای متناظرشان تطبیق دهند. آنها قادرند تفاوتهای ظریف بین رنگهای رنگینکمان را تشخیص دهند اما نمیتوانند آنها را به زبان بیاورند. این جمعیتها از نظر فرهنگی و نه از نظر زیستی، کوررنگی دارند.»
«آیا نوشتن در باند فرودگاه هیترو آسان است - سعی کنید کاری کنید که پاپ کار شما را تحریم کند- چگونه یک اقتصاددان را کتک بزنید (نه خیلی شدید فقط به اندازهای که به زندان بروید). روزی که در دفتر دیوید هالپرن، یکی از مشاوران و سیاستگذاران دولت بریتانیا نشسته بودم، وابستگی به زمینۀ خودم برایم آشکار شد. او در پاسخ به ایدۀ پادشکنندگی مرا از پدیدهای به نام رشد پس از سانحه، متضاد سندروم استرس پس از سانحه، آگاه کرد که به واسطۀ آن رشد، افرادی که از رویدادهای گذشته آسیب دیدهاند بهتر از خودِ قبلیشان میشوند. تا پیش از آن هیچ وقت دربارۀ آن چیزی نشنیده بودم و با شرمندگی زیاد، هیچ وقت تلاش نکرده بودم که دربارۀ وجودش فکر کنم: آثار کمی در این باره هست اما خارج از چارچوب یک رشتۀ علمی محدود تبلیغ نمیشود. ما در واژگان و اصطلاحات اندیشمندانه و به اصطلاح عالمانه دربارۀ اختلال تکان دهندۀ پس از سانحه میشنویم نه دربارۀ رشد پس از سانحه. اما فرهنگ عامه از معادل آن خبر دارد و آن را در عبارت «این چیزها شخصیتتون رو میسازه» خودش را نشان میدهد. همینطور در آثار ماندگار مدیترانۀ باستان و پند مادربزرگها به چشم میخورد.»
بیایید با یک پرسش بسیار ساده شروع کنیم: اگر به اجسام فشار یا ضربه وارد کنیم چه اتفاقی میافتد؟ برخی میشکنند که به آنها شکننده میگوییم. برای برخی هم هیچ اتفاقی نمیافتد انگار نه انگار که ضربهای به آنها وارد شده است؛ مثل بالشی که وقتی عصبانی هستید بر آن مشت میکوبید. اگر شکستن را یک حالت منفی لحاظ کنیم، پس نشکستن یک حالت خنثی است. اما آیا میتوان حالت سومی را هم در نظر گرفت؟ حالتی که آن جسم از ضربه سود ببرد؟ یعنی نهتنها نشکند بلکه بهتر هم بشود. اگر چنین جسمی پیدا شود پادشکننده است! کتاب پادشکننده به طرز جالبی از همین مفهوم برای ارائۀ مباحثی که میتواند در مدیریت ریسک، خطرپذیری، تحمل عدم قطعیت و موفقیت در زندگی به ما کمک کند استفاده کرده است. برای فهم بهتر موضوع تکه آهنی را در نظر آورید که زیر ضربههای سنگین پتک آهنگر شکل میگیرد و با هر ضربۀ آهنگر ساختار خود را منسجمتر و بهتر میکند. حالا شایعات را تصور کنید که فردی سعی در سرکوبشان داشته اما با شدت بیشتری گسترش یافته است. پس مبارزه با شایعات باعث میشود آنها بیشتر پخش شوند؛ پس شایعه هم پادشکننده است. اما آیا میتوان حالتی را تصور کرد که خود انسان نیز در برابر فشار و استرس، درد و رنج، شوکها و حوادث غیرمترقبه، رشد کند و بالنده شود؟ آیا انسان هم میتواند پادشکننده باشد؟
• مجوز رسمی ترجمه و نشر کتاب
• یادداشت ناشر
• خلاصه و نقشۀ فصلها
• پیشگفتار
• کتاب اول) پادشکننده: یک پیشدرآمد
• فصل ۱. چیزی بین داموکلس و هیدر
• فصل ۲. جبران بیش از حد و واکنش بیش از حد در همه جا
• فصل ۳. گربه و ماشین لباسشویی
• فصل ۴. آنچه مرا میکشد دیگران را قویتر میکند
• کتاب دوم) مدرنیته و انکار پادشکنندگی
• فصل ۵. بازار چارسوق و ساختمان اداری
• فصل ۶. به آنها بگویید که من عاشق (کمی) تصادفیبودن هستم
• فصل ۷. مداخلۀ سادهلوحانه
• فصل ۸. پیشبینی به مثابه طفلِ مدرنیته
• کتاب سوم) جهانبینی غیرپیشبینانه
• فصل ۹. تونی چاقه و شکنندهگرها
• فصل ۱۰. جنبۀ منفی و مثبت برای سنکا
• فصل ۱۱. هیچوقت با ستارۀ راک ازدواج نکن
پادشکنندگی به شما یاد میدهد چطور از حوادث غیرمترقبه استقبال کنید، چطور ریسکهای کوچک زیادی را بپذیرید و همۀ گزینههایتان را در نظر بگیرید. بنابراین اگر از خواندن این کتاب لذت بردید، به شما پیشنهاد میکنیم کتابهای زیر را نیز بخوانید.
- فریفتهی تصادف (نقش پنهان شانس در زندگی و بازار) یا فریب خوردۀ تصادف اثر نسیم نیکلاس طالب است. او در این کتاب از تصادف، شانس و احتمال صحبت میکند و اینکه این موارد چه تأثیری بر کار و زندگی ما خواهد گذاشت. او در این کتاب توضیح میدهد که آیا موفقیت واقعاً تحت تاثیر مهارت یا راهکار است یا چیزی به نام شانس و موارد غیرقابل پیشبینی نیز میتواند بر این دو عامل تأثیر بگذارد؟ این کتاب نگرش شما به کسبوکار و زندگی را تغییر میدهد.
- قوی سیاه کتاب پرفروش نسیم نیکلاس طالب نویسنده و تحلیلگر ریسک است. او در این کتاب تأثیر رویدادهایی که وقوعشان را محال میپنداشتهایم توضیح داده است. موضوع محوری کتاب قوی سیاه پیشگیری از پیشبینی و مقاوم شدن در برابر شکست و رویدادهای منفی است. کتاب قوی سیاه پس از انتشار به مدت 36 هفته در فهرست کتابهای پرفروش نیویورک تایمز باقی ماند.
- پوست در بازی اثر دیگری از نسیم نیکلاس طالب است. او در این کتاب با ارائۀ ترکیبی از مباحث کاربردی، داستانهای فلسفی و تفاسیر علمی و تحلیلی در زمینۀ مسائل تصادفی، نشان میدهد که چطور میتوانید زندگی خود را تغییر دهید. این کتاب با موضوع عدم تقارنهای پنهان در زندگی روزمره منتشر شده است.
- اسب سیاه اثر اگی اگاس و تاد رز متخصص در عصبشناسی است. نویسندگان در این کتاب به مطالعۀ داستان زنان و مردانی پرداختهاند که هیچکسی امیدی به موفقیت آنها نداشت اما توانستند در زندگی به موفقیتی چشمگیر برسند. این کتاب داستان رسیدن به موفقیت و کامیابی این افراد از مسیری کاملاً متفاوت از آنچه همه به ما میگویند است.
نسیم نیکلاس طالب نویسنده، دانشور و تحلیلگر ریسک لبنانی- آمریکایی در سال 1960 به دنیا آمد. او در سال 2007 با نظریۀ قوی سیاه به شهرت رسید. کار طالب به آمار تصادفی، احتمال و عدم قطعیت مربوط میشود. ساندی تایمز کتاب قوی سیاه او را در سال 2007 یکی از 12 کتاب تأثیرگذار پس از جنگ جهانی دوم نامید. طالب نویسندۀ کتاب اینسرتو، یک مقالۀ فلسفی پنج جلدی دربارۀ عدم قطعیت است که بین سالهای 2001 تا 2018 منتشر شد. او استاد چندین دانشگاه بوده و از سپتامبر سال 2008 به عنوان استاد ممتاز مهندسی ریسک در دانشکدۀ مهندسی تاندون دانشگاه نیویورک مشغول به کار است و در دانشگاههای معتبر آمریکا از جمله دانشگاه وارتون پنسیلوانیا و پلی تکنیک نیویورک ریاضی تدریس میکند. او از سپتامبر سال 2014 سردبیر مجلۀ دانشگاهی «تجزیه و تحلیل ریسک و تصمیمات» بوده است. او همچنین در زمینۀ امور مالی ریاضی فعالیت دارد و مدیر صندوق تامینی و معاملهگر مشتقه است و در حال حاضر به عنوان مشاور برای Universa Investments کار میکند. طالب از روشهای مدیریت ریسک مورد استفاده در صنعت مالی انتقاد کرد و در مورد بحرانهای مالی هشدار داد. او از جامعهای دفاع میکند که به آن جامعۀ قوی سیاه میگوید، یعنی جامعهای که میتواند در برابر حوادثی که پیشبینی آنها دشوار است مقاومت کند.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
متفاوت و آموزنده
بسیار عالی، پیشنهاد میشه برای درک بیشتر از خود.
آیا همان کتاب فریفته تصادف است