تامی بدون مقدمه پرسید مامان وقتی من به دنیا آمدم، تو چند سالت بود. دبی در حالی که از این موضوع تعجب کرده بود که ذهن کودکانه او تا کجا سیر می کند، گفت سی و شش سال، چطور تامی. تامی گفت چقدر حیف شد. دبی که گیج شده بود، پرسید منظورت چیه. تامی با نگاهی لبریز از عشق به او گفت فکرش را بکن، ما این همه سال همدیگر را نمی شناختیم.
نشر نسل نواندیش
تخفیف های شگفت انگیز
مجله 30بوک
تامی بدون مقدمه پرسید مامان وقتی من به دنیا آمدم، تو چند سالت بود. دبی در حالی که از این موضوع تعجب کرده بود که ذهن کودکانه او تا کجا سیر می کند، گفت سی و شش سال، چطور تامی. تامی گفت چقدر حیف شد. دبی که گیج شده بود، پرسید منظورت چیه. تامی با نگاهی لبریز از عشق به او گفت فکرش را بکن، ما این همه سال همدیگر را نمی شناختیم.