نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات گستره منتشر کرد:
زمستان دیرپای تبریز تا اوایل اردیبهشت ادامه پیدا می کرد. اما درختان از همان اوایل سال گل افشان می شدند. برگ هایشان رنگ می گرفت و شکوفه های رنگارنگ بر شاخه ها جوانه می زد. روز دوم از ماه دوم سال بود که دیداری غیرمنتظره و فرحناک برای استپان رخ داد. زنی به دیدارش آمده بود. وقتی از تاریکخانه به محوطه عکاسخانه آمد، با جیران روبه رو شد. چادر گران قیمتی بر سر داشت و چهره اش بیش از هر زمان دیگر زیبا و شاداب بود. یک نوجوان نیز همراهش بود. استپان نتوانست شادی خود را از دیدن جیران پنهان کند. دو زن جوان که با اصلان خان در عکاسخانه بودند، با تعجب به دیدار استپان و جیران نگاه می کردند. اندکی حسادت در چشمان زن های عکاسخانه دیده می شد. برخلاف نظرشان حال می دیدند که استپان چندان هم بی احساس نیست و ممکن است دلش برای زنی به تپش بیفتد. استپان به اصلان خان توضیح داد که با جیران در بندر انزلی آشنا شده است. زمانی که با دوستانش می خواستند به تبریز بیایند، جیران در طول مسیر خیلی از داشا که بیمار بود مراقبت کرد... شش ماه از آخرین دیدار جیران و استان می گذشت. یکی از زن های جوان برای جیران و نوجوان همراهش قهوه آورد. خیال هر دو زن جوان اندکی راحت شده بود که ارتباط استپان و جیران عاشقانه نیست.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
عالی و زیبا