جستارهایی اندر مصائب نوشتن (از آن چند تن عاشقان کتاب)

انتشارات اتفاق منتشر کرد:
و این گونه، از پس قرن ها، بودند مخلوقاتی که در یک تنهایی تیره و تار و غیرقابل تصور می زیستند و بر این باور بودند آنچه از مغزشان می تراود و به شکل دنباله ای از کلمات بر روی کاغذ ظاهر می شود، می تواند بشریت را به کار آید؛ نه تنها بشریت را به کار آید، بلکه آن را تسلی دهد، به هیجانش بیاورد، روشن اش سازد. چنین گناه غرور آمیزی که این موجودات را به شور و شوق وامی داشت، بسیار بار بر آنان بخشیده اند. اغلب به سخنانشان گوش داده شده است. گاهی ستایششان کرده اند. نامشان را روی خیابان ها گذاشته اند. تندیس صورت و دستانشان را از مرمر و برنز تراشیده اند. آنها را در فرهنگ های بزرگ و در دایره المعارف ها خوابانده اند. شایسته آن بود که تلاش هایشان در پژواکی طولانی ادامه یابد؛ اما به واقع، جز سرگرم کردن انسان های فاني زمانه ی خود، به هیچ دردی نخوردند و کتاب های شان هم چون پشم و پری هستند سرنگون در قرن هایی کور و کر؛ زیرا هرگز چیزی انسان را دگرگون نمی کند. چیزی خمیره ی انسان را، برای یک بار و برای همیشه، دوباره شکل نمی دهد.
فروشگاه اینترنتی 30بوک