ماجراهای ماهی طلایی (3)(شاید پیدایش کنی)(خشتی)

انتشارات سازوکار منتشر کرد:
آن روز یک روز خوب آفتابی بود. ماهی طلایی و ماهی نقره ای رفته بودند به سطح دریا تا در آب های گرم شنا کنند. وقتی داشتند برمی گشتند، ماهی های زیادی را دیدند که با سرعت شنا می کردند. ماهی طلایی جلوی یکی از آن ها را گرفت و پرسید: چه خبر شده است ؟
با این سرعت به کجا می روید؟
ماهی گفت: فرار کنید. اما به کف دریا نروید. آنجا خطرناک است !!
ماهی طلایی پرسید: مگر چه شده است ؟ از چه خطری حرف می زنی؟
ماهی گفت: یک جانور بزرگ و خطرناک آمده است که ممکن است همه ی ماهی ها را بخورد. ماهی این را گفت و به سرعت از آنجا دور شد.
فروشگاه اینترنتی 30بوک