قصه های ریزه میزه (قابلمه راستگو)(خشتی)(ساز و کار)

(0)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
109

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب قصه های ریزه میزه

انتشارات سازوکار منتشر کرد:
زنبیل، گوشه ی آشپزخانه نشسته بود. زیرلب هی با خودش حرف می زد. می گفت:
«دیگر از زنبیل بودن خسته شدم.» بعد فکر کرد و فکر کرد. با خودش گفت: «کاش گهواره ی نی نی کوچولو بودم .» اما کمی بعد گفت: «نه، نه، من حوصله ی جیغ زدن نی نی را ندارم.» باز فکر کرد و فکر کرد و گفت: «کاش یک قایق بودم.» کمی بعد گفت: «نه، نه، من حوصله ی بازیگوشی موج را ندارم. هی هُلم می دهد.»
باز فکر کرد و فکر کرد و گفت: «کاش لانه ی پیشی ملوس بودم .»
اما کمی بعد گفت: «نه، نه، پیشی ملوس چنگم می زند.»
باز فکر کرد و فکر کرد و گفت: «کاش صندوق پُست بودم.»
اما بعد گفت: «نه، نه، کنار خیابان یا آفتاب به کله ام می خورد یا باران .»
بعد با غصه گفت: «پس آخه من چی باشم؟!»
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی