نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات سیراف منتشر کرد:
«مهدی: فکر کردم شهید شدم، ولی نشده بودم. دست راستم از یه خرده بالای مچ قطع شده بود و کلی خون ازم رفته بود. قسمم برای مادرم سر جاش بود و هنوز نشکسته بود. من زنده بودم. فهمیدم که مربی ارتشیمون با همون مربی مشهدیمون زندهان. اینو البته بعداً فهمیدم، ولی اصل این بود که از زنده موندن بچهها باید تعجب میکردیم. یه قتلگاه کامل بود. نامردیشون تمومی نداشت. چون یه عده از بچهها رو گرفتن. زخمی، بیحال، ولی زنده. بردنشون العماره. علیرضا هم جزوشون بود. همون شمالیه. اگه اونم برای مادرش قسم خورده بود چی؟
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.