پیاده در مه

انتشارات سیراف منتشر کرد:
ایوب آقاخانی، زاده ی سال 1354 در شهر تبریز، به عنوان نمایشنامه نویس نسل سوم کارنامه ی قابل اعتنایی دارد. تعداد آثار چاپ شده اش از یک سو، کارگردانی و بازیگری و تدریسش در تئاتر و رسانه های دیگر از سوی دیگر، و اخذ جوایز مختلف در عرصدی نویسندگی نیز از او چهره ای مهم و شایسته ی بحث ساخته است. او سرپرست و مؤسس گروه تئاتر "پوشه" است که به طور مستمر از سال 1374 به عنوان یک گروه پویا مشغول فعالیت و تولید آثار صحنه ای است.
تأملات واقع گرایانه با دغدغه های روشن اجتماعی معاصر و پرداخت شخصیت های صاحب فکر و عمل از شاخصه های عموم آثار اوست.
«تکه های سنگین سرب»، همانند برخی از نمایشنامه های دیگر او، حامل و راقم نگاهی شخصی بر یک واقعه یا یک شخص مستند در تاریخ معاصر است. روایتی عاشقانه از گوشه ای خونین از تاریخ معاصر جنگ زده ی ایران. و کابوس شب نیمه آذر"، باز بر اساس مستندات جنگمان، تفسیری هنرمندانه از تاثیر و تاثر یک قهرمان جنگ بر زندگی اطرافیان، پس از رفتن اوست. نویسنده ترجیح داده این دو نمایشنامه همراه را با نام مستقل، شاعرانه و قابل تفسیر پیاده در مه" در یک جلد به چاپ برساند و اینگونه تصویری بسازد از خود و امثالش، به هنگام نزدیک شدن به واقعیت های جنگ.
از واکنش سولفید گولیکول با دو تا مولکول اسید کلریدریک، گازی درست می شه که برای اولین بار در تاریخ بشریت به عنوان سلاح در جنگ جهانی اول به کار گرفته شد. سولفید خردل! یا همون «گاز خردل»! برای از بین بردن زندگی، مکانیزم جالبی داره. سریع و بدون مکث وارد اولین سلول زنده ی دم دستش می شه و به گروه آلکیلات فعال می شونه روی دی ان ای اون سلول! همین! این تغییر کوچیک باعث میشه اون سلول، میل به تکثیر نداشته باشه و بعد از پایان عمر طبیعیش بمیره و هیچ بازمانده ای از خودش نذاره! در واقع این سلاح نمی کشه، بلکه جلوی تداوم رو می گیرد. این رنگ پیچیده ی جنگ های معاصرها هیجان انگیز، فلسفی، و وحشیانه! به نظر میاد تو این روزگار جنگیدن برای زندگی آدم ها، پیچیده تر از جنگیدن برای از بین بردنشونه.
از متن کتاب
فروشگاه اینترنتی 30بوک