نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات برف منتشر کرد:
یکی بود یکی نبود. روزی از روزها بهلول به فکر افتاد به بیابان برود و مقداری خاک بیاورد. پس چنین کرد. سوار چوب دستی اش شد و رفت. مقداری خاک نرم در کیسه ای ریخت و به بازار شهر بغداد برگشت. از میانه ی بازار مقداری آب آورد و روی آن ها ریخت و گلی نرم درست کرد. از گل ، چیزی می ساخت. کم کم مردم دور او جمع شدند و با خود گفتند: «این بهلول دیوانه باز چه در سر دارد؟!» زبیده، همسر هارون الرشید، او را دید و پرسید: «چه می کنی؟»
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.