حکایت های بهلول دانا (8)(بهلول و بوی غذا)(خشتی)

(0)

300,000ریال

270,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
89

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب حکایت های بهلول دانا

انتشارات برف منتشر کرد:
یکی بود، یکی نبود. غیر از خدای مهربان هیچکس نبود. روزی روزگاری زن و مردی با دو فرزند خود سوار بر اسب شان تصمیم گرفتند تا به شهر بروند. هنوز به وسط های راه نرسیده بودند که تعدادی راهزن به آنها حمله کردند و تمام دار و ندارشان را به غنیمت بردند. تنها چیزی که برای شان باقی ماند جان شان بود و یک بقچه که لباس زن و بچه ها تویش بود. به همین خاطر شدند باقی راه را پیاده بروند. زن که یکی از بچه ها را توی بغلش گرفته بود و با یک دست هم دست بچه ی دیگرش را «ای مرد! فکری کن، بچه ها دارند از گرسنگی هلاک می شوند.» مرد ایستاد. بقچه را روی زمین گذاشت،
فروشگاه اینترنتی 30بوک

    • نوع کالا
    • دسته بندی
    • موضوع اصلی
    • موضوع فرعی
    • نویسنده
    • نشر
    • شابک
    • زبان کتاب
    • قطع کتاب
    • جلد کتاب
    • تعداد صفحه
    • وزن
    • نوبت چاپ
    • سال انتشار
    • فارسی
    • خشتی
    • شومیز
    • 12 صفحه
    • 54 گرم
    • 1
    • 1400

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی