شب حنظله ها

(0)
نویسنده:

650,000ریال

585,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
65

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب شب حنظله ها

انتشارات شهید کاظمی منتشر کرد:
خاطرات داستانی روحانی شهید، محمدمهدی آفرند، فرمانده دستۀ ویژۀ غواص؛ گردان 412 لشکر 41 ثارالله
محمدمهدی سال 1344 در شهر رفسنجان متولد شد. از سن پانزده‌سالگی راهی جبهه شد. در عملیات‌های بیت‌المقدس، والفجر مقدماتی، خیبر، والفجر8،‌كربلای1، و كربلای4 و 5 شركت كرد. وی در كنار مبارزه هیچ‌گاه از درس غافل نشد و پس از دیپلم از آن جهت كه فردی بااستعداد و باهوش بود، قدم به حوزه نهاد و در جواربارگاه حضرت معصومه(س) و در مدرسۀ كرمانی‌های قم به تحصیل علوم دینی مشغول شد و با جدیت و علاقه از كوثر كلام خدا جرعه‌های فیض را نوشید و تا اتمام لمعتین پیش رفت و با هم‌درسان حوزوی خود همچون شهیدان كشمیری، عبدالهی، فقیه، موسوی، و حیدری به تمرین درس جان‌فشانی می‌پرداختند.
گزیدۀ متن
چند دقیقه‌ای برای بچه‌ها سخنرانی کرد و در پایان روضۀ حضرت زهرا(س) را خواند. همه اشک می‌ریختند، خودش از همه بیشتر. شروع کرد به سینه زدن و نوحه خواندن: «چه زیباست شهادت، چه زیباست شهادت، شهادت شیرین است.»
آخر سخنانش گفت: «بچه‌ها امشب، شب حنظله‌هاست، امشب خیلی از حنظله‌ها (تازه‌داماد‌ها) شهید می‌شن!»
یکی از بچه‌ها پرسید: «منظورت چیه؟! کدوم‌یکی از بچه‌ها شهید می‌شن؟»
با دست اشاره کرد سمت یکی‌یکی و گفت: « تو شهید می‌شی! ... تو و تو شهید می‌شید!...»
یکی از بچه‌ها سرش را نزدیک گوش محمّدمهدی برد و پرسید: «خودت چی؟! خودت هم حنظله هستی.»
لبخندی شیرین زد: «خودم هم امشب شهید می‌شم.»
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی