نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات آوند دانش منتشر کرد:
برشی از کتاب:
یک روز مادرم من را جلو در مدرسه رها کرد. باران میبارید و دو دختر در مدرسه را به روی من بستند و آن را محکم قفل کردند و من ناچار زیر باران ماندم و سرتاپا خیس شدم. همۀ عقلم را به کار بسته بودم بلکه از راهی دیگر وارد ساختمان شوم، چون کلاسم دیر شده بود و خیلی دستپاچه شده بودم.
اما کاشف به عمل آمد که مادرم آن روز اصلاً به خانه نرفته بود. او بنا به دلایلی تصمیم گرفته بود که داخل ماشینش در بیرون از مدرسه بماند و تماشاچی باشد. گمان میکنم حس ششم مادرم بود! او از ماشین پیاده شد، بهسمت من آمد و گفت: «سوف، بیا سوار شو. نیازی نیست امروز مدرسه بری.»
شنیدن صدای مادرم کافی بود تا بغضم بشکند. هیچوقت در طول زندگیام تا این اندازه به مادرم احتیاج نداشتم! او من را به خانه برد و در یک جای گرم و نرم نشستیم و تمام روز را به تماشای تلویزیون مشغول شدیم. آن روز را خیلی خوب به یاد دارم، چون جمعه بود.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.