وقتی بدن نه می گوید

وقتی بدن نه می‌گوید از سایت گودریدز امتیاز ۴.۲ از ۵ را دریافت کرده است.

وقتی بدن نه می‌گوید از سایت آمازون امتیاز ۴.۷ از ۵ را دریافت کرده است.

وقتی بدن نه می‌گوید کتابی از دکتر گبور مته نویسنده و پزشک مجارستانی-کانادایی است که در سال ۲۰۱۱ منتشر و پس از انتشار پرفروش‌ترین کتاب بین‌المللی شد و به ۱۵ زبان زندهٔ‌ دنیا نیز ترجمه شد. این کتاب کاوشی پیشگامانه در تأثیرات ارتباط ذهن و بدن بر استرس و بیماری است و دکتر مته در این کتاب نشان می‌دهد که چگونه می‌توانیم این ارتباط را تغییر دهیم و در نتیجه خودمان را درمان کنیم. دکتر گبور مته، نویسندهٔ پرفروش نیویورک تایمز، از طریق دریچهٔ داستان‌‌های شخصی، در این کتاب نشان می‌دهد که چگونه احساسات و عواطف به همراه استرس و فشارهای روانی، نقشی قدرتمند در شروع بیماری‌های مزمن مانند سرطان ایفا می‌کنند. دکتر مته با تکیه بر تحقیقات علمی و چندین دهه تجربهٔ خود به عنوان نویسنده و پزشک، در این کتاب به سؤالات مهمی در مورد پیوند ذهن و بدن و نقش آن بر بیماری پرداخته است و ارتباط بین سلامت و نقش استرس مزمن در مجموعه بیماری‌های رایج را آشکار می‌کند.

«دکتر گبور مته، پیشرفت‌های اخیر در زیست‌پزشکی را به‌طرز ماهرانه‌ای با داستان‌های شخصی بیمارانش ترکیب می‌کند تا بینش‌های قدرتمندی را در مورد چگونگی شکل‌گیری عمیق تجربیات رشدی بر سلامت، رفتار، نگرش‌ها و روابط ما ارائه دهد.» - دکتر بروس لیپتون، نویسندهٔ کتاب زیست‌شناسی باور

«وقتی بدن نه می‌گوید، کتابی دربارهٔ یادگیری و شفا است و بینش‌های دگرگون‌کننده‌ای در مورد اینکه چگونه بیماری می‌تواند راه بدن برای نه گفتن به آنچه ذهن نمی‌تواند یا نمی‌خواهد باشد، ارائه می‌دهد. این مهم‌ترین کتابی است که هم برای پزشکان و هم برای بیماران نوشته شده است و می‌تواند جان شما را نجات دهد.» - دکتر پیتر لوین، نویسنده

«داستان‌های افرادی که در این کتاب نوشته شده بسیار ملموس و کمی ناراحت‌کننده هستند. دکتر مته مکانیستم‌های بیولوژیکی‌ای را که استرس و ضربه فعال می‌کنند، به دقت توضیح داده است و ادعاهای خود را با شواهد قانع‌کننده‌ای از این میدان تأیید می‌کند. هم خوانندهٔ عادی و هم متخصصین در فصل آخر این کتاب، که میت در آن یک فرمول برای شفا و پیشگیری از بیماری‌های پنهان در اثر استرس گنجانده است، ممنون خواهند شد.» - کوئیل و کوئیر

این کتاب نقش ارتباط ذهن و بدن در شرایط و بیماری‌هایی مانند آرتریت، سرطان، دیابت، بیماری‌های قلبی، اسکلروزیس، شرایط خودایمنی و حتی آلزایمر را بررسی می‌کند. کتاب براساس سال‌ها تحقیقات پزشکی و تجربهٔ بالینی دکتر مته به عنوان پزشک نوشته شده است و نویسنده در این کتاب شما را با اصول درمان، مدیریت و پیشگیری از بیماری‌های ناشی از استرس پنهان آشنا می‌‌کند.

«مِری زنی بومی، بلند قامت و در اوایل دههٔ چهلم زندگی‌اش بود و رفتاری متین و محترم داشت. هشت سال بود که مری همراه همسر و سه فرزندش بیمار من بودند. مری شخصیت خودسرزنشگری داشت و لبخندش همواره با شرمی همراه بود. آدمی بود که به راحتی می‌خندید. هروقت صورت بشاشش از لبخند برق می‌زد، امکان نداشت نتوانی با مهربانی جوابش را بدهی. هنوز هم وقتی به مری فکر می‌کنم، قلبم گرم ـ و در عین‌حال مملو از غم ـ می‌شود. تا قبل از اینکه اولین نشانه‌های بیماری‌اش بروز پیدا کنند، بیماری‌ای که درنهایت او را از پای درآورد. ما با هم زیاد حرف نمی‌زدیم. بیماری او در ابتدا خیلی مهم به نظر نمی‌رسید. تنها یک زخم روی نوک انگشتش بود که با سوزن خیاطی بریده بود و البته، خیلی هم طول کشید تا خوب شود. این مشکل با عنوان پدیدهٔ «رینود» شناخته شده است که در آن، عروق کوچکی که به انگشتان خون‌رسانی می‌کنند تنگ می‌شود و اکسیژن‌ رسانی به بافت صورت نمی‌گیرد و قانقاریا اتفاق می‌افتد و متأسفانه مری هم دچار قانقاریا شد. او علی‌رغم چندین بار بستری شدن در بیمارستان و عمل‌های جراحی، در کمتر از یک سال به جایی رسید که تمنا می‌کرد انگشتش را قطع کنند تا از آن دردِ کشنده خلاص شود، اما تا قبل از رسیدن به خواسته‌اش، بیماری منتشر شده بود و حتی مرفین‌های قوی هم در برابر در مداومش کافی نبودند.»

«ما نه‌فقط با هدفِ درک بیماری، بلکه برای درک سلامت نیز باید به رابطهٔ بین ذهن و بدن توجه کنیم. دکتر رابرت ماوندر از دانشکدهٔ روانپزشکی دانشگاه تورنتو، دربارهٔ رابطهٔ ذهن و بدن در بیماری نوشته است. او در مصاحبه‌ای به من گفت: «برای دست یافتن به سلامت، به جای نادیده گرفتن سؤالات مرتبط با استرس، بهتر است برای شناسایی و پاسخ‌گویی به آن‌ها اقدام کنیم.» برای التیام یافتن، هر ذره‌ای از اطلاعات و هر سطحی از حقیقت می‌تواند حیاتی باشد. اگر بین عواطف و فیزیولوژی ارتباطی وجود داشته باشد، با بی‌خبر نگه داشتن افراد از آن، آن‌ها را از ابزار قدرتمندی محروم می‌کنیم. ما در اینجا با نارسایی زبان مواجه هستیم. حتی صحبت کردن دربارهٔ رابطهٔ بین ذهن و بدن هم به طور ضمنی حاکی از این است که این دو ماهیت مجزا تا حدی با هم ارتباط پیدا می‌کنند. در زندگی هرگز چنین تفکیکی وجود ندارد؛ هیچ بدنی بدون ذهن نیست و هیچ ذهنی بدون بدن نیست. برای رساندن مفهوم واقعی امور، واژهٔ ذهن-بدن پیشنهاد شده است. حتی در غرب هم تفکر ذهن-بدن موضوع کاملاً جدیدی نیست. در یکی از دیالوگ‌های افلاطون، سقراط نقد یک پزشکِ تراسی از همکاران یونانی‌اش را چنین نقل می‌کند: «علت اینکه درمان این‌همه بیماری برای پزشکان یونان ناشناخته است، این است که آن‌ها از کل غافل هستند. اشتباه بزرگ این دوران در درمان بدن انسان، جدا کردن ذهن از بدن است.» سقراط – دونیم هزاره قبل از ظهور سایکونوروایمونواندوکرینولوژی (ایمنی‌ شناسیِ عصب-روانی غدد درون‌ریز)- گفته بود که شما نمی‌توانید ذهن را از بدن جدا کنید.»

«خیلی ساده‌‌انگارانه است که بگوییم زمان‌های پراسترس زندگی ناتالی، بهار و تابستان سال ۱۹۹۶ بودند. پسر شانزده‌ ساله‌اش، بعد از سپری کردن شش ماه در مرکز توانبخشی مواد مخدر، در ماه مارس مرخص شد. او تا دو سال قبل، دارو و نوشیدنی مصرف می‌کرد و مرتب از مدرسه اخراج می‌شد. این پرستارِ سابق ۵۳ ساله (ناتالی) می‌گوید: «ما خوش‌شانس بودیم که او را به برنامهٔ درمانی شبانه روزی بردیم. از وقتی که اول بیماری همسرم و بعد بیماری من تشخیص داده شد، او خیلی کم در خانه بود». شوهر ناتالی، بیل، در ماه ژولای به‌خاطر تومور رودهٔ بدخیم، تحت عمل جراحی قرار گرفت. بعد از این عمل، پزشکان به آن‌ها گفتند که سرطان به کبدش هم انتشار پیدا کرده است. ناتالی‌از بیحالی، سرگیجه و وزوز صدا در گوش‌هایش رنج می‌برد، اما علائم بیماری‌اش خیلی کوتاه بود و خیلی زود بدون درمان برطرف می‌شد. او یک سال قبل از تشخیص بیماری‌اش، احساس خستگی می‌کرد. در ماه ژوئن به‌خاطر یک دوره سرگیجه، برایش سی‌تی اسکن نوشتند و نتیجهٔ آزمایش هم منفی بود. دو ماه بعد، ام‌آر‌آی مغز ناتالی، نابهنجاری‌های خاصی را نشان داد که حاکی از بیماری‌ ام‌اس بودند: نواحی مرکزی التهاب در قسمت میلین، یعنی سلول‌های عصبیِ جدارهٔ بافت چربی، آسیب‌ دیده بود و زخم‌ به جا گذاشته بود. ام‌اس (برگرفته از واژه‌ٔ یونانی «سخت‌ شدن»‌ شایع‌ترین بیماری میلین زدا است که به عملکرد سلول‌های سیستم عصبی مرکزی آسیب می‌زند.»

دکتر گبور مته در کتاب وقتی بدن نه می‌گوید، دربارهٔ اثرات استرس بر سلامت، به‌ خصوص استرس‌های پنهانی که حاصل برنامه‌ریزی‌های اولیه‌مان هستند نوشته است؛ الگویی که به‌حدی عمیق و جدی است که گویی بخشی از خویشتن واقعی‌مان است. او در این کتاب که مملو از داستان‌های تکان‌دهندهٔ افراد واقعی و بیمارانش است نشان می‌دهد که احساسات و استرس چه نقش قدرتمندی در شروع بیماری‌های مزمن از جمله سرطان سینه، سرطان پروستات و سایر سرطان‌ها و حتی بیماری آلزایمر ایفا می‌کنند. وقتی بدن نه می‌گوید تحقیقی قابل‌توجه و جامع دربارهٔ ارتباط فیزیولوژیکی بین استرس‌ و احساسات و سیستم‌های حاکم بر اعصاب بدن، دستگاه ایمنی و هورمون‌ها است. دکتر گبور مته با دلسوزی و دانش فراوان خود، علم پزشکی را ابهام‌زدایی می‌کند و درست مانند دیگر آثارش، در این کتاب نیز همهٔ خوانندگان را دعوت می‌کند تا حامی سلامت خود باشند.

فصل ۱: مثلث برمودا
فصل ۲: آن دختر بچه بیش‌ازحد خوب بود
فصل ۳: استرس و شایستگی عاطفی
فصل ۴: زنده‌به‌گور شدن
فصل ۵: هرگز به اندازهٔ کافی خوب نبود
فصل ۶: تو هم بخشی از این هستی، مامان
فصل ۷: استرس، هورمون‌ها، سرکوبی و سرطان
فصل ۸: نتیجهٔ خوبی از این شرایط به‌دست می‌آید
فصل ۹: آیا «شخصیت سرطانی» هم داریم؟
فصل ۱۰: راه‌حل ۵۵ درصدی
فصل ۱۱: همه‌چیز در ذهن اوست
فصل ۱۲: من اول از همه خواهم مرد
فصل ۱۳: خویشتن یا غیرخویشتن: آشفتگی سیستم ایمنی
فصل ۱۴: تعادل خوب: بیولوژی روابط
فصل ۱۵: بیولوژی فقدان
فصل ۱۶: رقص نسل‌ها
فصل ۱۷: بیولوژی باور
فصل ۱۸: قدرت تفکر منفی
فصل ۱۹: هفت عنصر التیام

• کتاب افسانه‌ی عادی بودن اثر دیگری از دکتر گبور مته، نویسنده و پزشک مجارستانی-کانادایی است. دکتر مته در این کتاب تشریح می‌کند که چرا کشورهای غربی با وجود پیشرفت در زمینهٔ پزشکی و مراقبت‌های بهداشتی باز هم نتوانسته‌اند آمار بیماری‌ها را کنترل کنند و ما همچنان شاهد افزایش بیماری‌های مزمن و عمومی در کشورهای پیشرفته هستیم. او خاطرنشان می‌کند که در کانادا از هر پنج نفر، یک نفر فشار خون بالا دارد و بسیاری از مردم افسرده و مضطرب هستند و بیماری روانی در نوجوانان در حال افزایش است. پس وقتی صحبت از سلامتی به میان می‌آید، واقعاً چه چیزی «عادی» است و چرا با وجود پیشرفت علم پزشکی، بیماری‌ها جسمی و روحی هر روز وخیم‌تر و بیشتر می‌‌شوند.

• کتاب تقصیر تو نبود اثر بورلی انگل نویسنده و درمانگر مشهور است. بورلی که به مدت سی‌وپنج‌سال در زمینهٔ تخصصی مشاوره به بزرگسالانی که در کودکی قربانی سوءاستفاده بوده‌اند کار کرده است؛ دریافت چیزی که بیشتر از همه مراجعانش را می‌آزارد شرم فلج‌کننده است: شرمی کشنده که می‌تواند بر تمام جنبه‌های زندگی این افراد تأثیر منفی بگذارد. بنابراین او در کتاب تقصیر تو نبود با کمک برنامهٔ قدرتمند و مؤثر شقفت به خود، به خوانندگانش یاد می‌دهد چطور با خودسرزنشی، افکار منفی و شرم مقابله کنند.