نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات خوب منتشر کرد:
خبر به سرعت پخش شد. هنوز شب نشده، گزارش قتل عام مذکور در شماره های عصرگاهی روزنامه های محلی منتشر شد. صبح روز بعد، تیتر اول تمام روزنامه ها تقریبا یک چیز بود: «کشتار وحشتناک در قایق صید صدف در بندر نیویورک!»
بارها از خودمان پرسیده ایم چه می شود که انسانی دست به جنایت می زند؟ آیا هر قاتلی پشت جنایتش انگیزهای پنهان دارد؟ آیا برای جنایتش برنامه ریزی می کند؟ شاید این ذهن وحشت زده ماست که با جست وجوی علت و معلول ها سعی در آرام کردن خود دارد؛ زیرا اگر بدانیم گاهی جنایت ها بدون هیچ انگیزه محیرالعقول یا برنامه ریزی ای رخ می دهند، تنها وحشتمان بیشتر می شود. این کتاب از مجموعه «مشاهیر مرگ» ماجرای یکی از قتل های عجیب تاریخ جنایات آمریکا را روایت می کند.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
قتل روی عرشه از سایت گودریدز امتیاز 3.6 از 5 را دریافت کرده است.
قتل روی عرشه از سایت آمازون امتیاز 3.9 از 5 را دریافت کرده است.
قتل روی عرشه اولین جلد از مجموعه از کتابهای مشاهیر مرگ اثر هارولد شکتر نویسنده و مورخ جنایی آمریکایی است که در سال 2018 منتشر شد. این نویسنده تمام آثار مجموعهٔ مشاهیر مرگ را براساس پروندههای واقعی جنایتهای گوناگون نوشت که در برهههای زمانی مختلف در ایالات متحده رخ دادهاند. داستان قتل روی عرشه دربارهٔ یک قاتل شیطانی به نام آلبرت دابلیو هیکس، قاتل افسانهای آمریکایی است و جنایتی که در سال 1860 بر روی یک کرجی رخ داد.
اگر به پروندههای واقعی قتل علاقه دارید خواندن این کتابِ جذاب را از دست ندهید.
«اولین رستوران سرو صدف نیویورک در سال 1763، در زیرزمینی نمور و تاریک در خیابان براود، دایر شد و از آن پس سرتاسر منهتن پر شد از سردابهای فروش صدف که میلیونها «دوکفهای لذیذ» را به مشتریانی از هر گروه و طبقه میفروختند. بیشک تمام گردشگران با دیدن انبوه این صدففروشیها جا میخوردند. شرایط طوری بود که بهقول جهانگردی بریتانیایی: «صدفهایی به بزرگی کف دست یک خانم در تمام ساعات روز عرضه میشد. صدفها را یا مستقیم از روی پوسته میبلعیدند یا به بیست یا چهل یا صد روش مختلف میپختند. با آنها ترشی میانداختند، خورش درست میکردند، آبپزشان میکردند، کباب میکردند، سرخ یا تنوری میکردند، سوپ، پاته و پودینگ درست میکردند، با چاشنی و بدون چاشنی، برای صبحانه، ناهار و شام، بیمحابا و نامحدود مصرف میکردند.» در سردابهای خیابان کانال، کفههای صدف خام به مقدار دلخواه ارائه میشد و مشتریهای پروپاقرض میتوانستند با پرداخت فقط شش سنت تا سرحد خفگی صدف بخورند. طبق یادداشت تاریخنویس مشهور، مارک کورلانسکی، حوالی سال 1842 «سالانه حدود شش میلیون دلار صدف به رستورانها، ماهیفروشیها و دستفروشهای خیابانی نیویورک فروخته میشد.» مصرف لگامگیسخته عاقبت اجتنابناپذیری داشت: تخلیهٔ کامل منبع بهظاهر نامحدود دوکفهایها در آبهای اطراف منهتن.»
«حدود ساعت ششونیم صبح چهارشنبه 21 مارس، ناخدای کشتی بادبانی تلگراف که از نیولاندِن در کنتیکت روانهٔ دریا شده بود، در خلیج جنوبی بندر نیویورک، بین سَندیهوک و دماغهٔ کانیآیلند با صحنهٔ عجیبی روبهرو شد: یک کرجی به نام ای.اِی. جانسون بیهدف در آبهای مِهآلود سرگردان بود، بادبانهایش روی عرشه به حال خود رها شده بودند، تیرک افقی جلوی دماغهٔ کرجی کنده شده بود و ریسمانهایش افتاده در آب، دنبالش کشیده میشدند. کسی روی عرشه نبود. ناخدا اِچ. لیستر کشتیاش را تا کنار شناور آسیبدیده و ظاهراً متروک هدایت کرد و رفت روی عرشهٔ آن. پایش که به عرشه رسید، از دیدن لکههای بزرگ خون و دستههای خونین موی انسان که همهجا پخش شده بود، وحشت کرد. از پلهها پایین رفت و با صحنهٔ کشتار وحشتناکی روبهرو شد. اتاق بههم ریخته بود، قتلگاهی تمامعیار. چنان که بعداً شهادت داد: «کف اتاقک و تمام لوازمش لکهلکه یا پوشیده از خون بود.» با یک نگاه هم میشد فهمید کرجی صحنهٔ «فاجعهٔ مخوف و وحشتناکی» بوده است. کرجی ای.اِی جانسون را با یدککش بخار سِرِس، به لنگرگاه کشاندند، آن را به اسکلهٔ فولتون مارکت بستند و مأمورها را خبر کردند. افسر هارت بی.وید از پلیس منطقهٔ دو همراه پزشک قانونی، جان شیرمِر و دستیارش دکتر جرج بوتون برای بررسیهای لازم به اسکله آمدند.»
«درهرحال بعید نبود انگیزهٔ چنین قساوت بارزی دزدی بوده باشد. گفته میشد ناخدا بِر مقادیر زیادی سکهٔ نقره همراه داشته، بهعلاوهٔ 300 دلاری که آن دو تاجر کرایهکنندهٔ کرجی ـ ادوارد بارنز و دنیل سیمونز ـ پرداخت کرده بودند. ضمناً ناخدا بِر: از آن دسته مردهایی بود که گمان میکنند همه مثل خودشان قابلاعتمادند. پیشتر در یکی از سفرهایش چندصد دلار نقره را روی تخت جلوی چشم گذاشته بود. شاید این بار هم چنین غفلتی کرده بوده و درنهایت یکی از خدمه یا کسی که سوار کرجی شده بود، وسوسه شده او و همراهانش را بکشد. افسر وید در مصاحبه با خبرنگاران روزنامههای نیویورک اذعان داشت «تمام سوراخسنبهها را میگردیم تا عاملان این جنایت فجیع را دستگیر کنیم.» همان حین، مرد جوانی به نام جوئل اسمیت، معاون کرجی صید صدف ریو گرانده و دوست خانوادهٔ بِر، در راه بیِشور بود تا خبر این «رخداد وحشتناک» را به دیدامایا بدهد. علاوهبرارتباطش با قربانیان این واقعهٔ غمانگیز، مانند تمام کسانی که گذران زندگیشان به تجارت پررونق صدف در شهر بستگی داشت، عمیقاً از وقوع این فاجعه به هراس افتاده بود.»
هارولد شکتر استاد آمریکایی و مورخ جنایی با کاوش در قلب تاریک تاریخ ایالات متحده مجموعهٔ مشاهیر مرگ را نوشت. او شش قتلعام و خونخواهی پرشور اما تقریباً از یادرفته را در این مجموعه روایت میکند؛ جنایتهایی که در آن دوران هر کدام به نوبهٔ خود، مردم را شوکه کردند. از یک خانوادهٔ شیطانی اهل کانزاس گرفته تا یک شورشی تحتتأثیر الویس و اولین تیراندازی دستهجمعی در ایالت متحده، او این جنایتهای هولناک را در مجموعهٔ مشاهیر مرگ بهتصویر کشیده است.
رمان قتل روی عرشه اولین جلد از مجموعهٔ مشاهیر مرگ است، مجموعهای هیجانانگیز از روایتهای واقعی تاریخ و داستان یک قتل اسرارآمیز که یک قرن گذشته در ایالات متحده رخ داد. در سال 1860، یک کرجی در بندر نیویورک کناره گرفت. حتی یک نفر هم بر روی این کرجی نبود و فقط خون از روی عرشهٔ آن سرازیر بود. سکههای غارتشده پلیس را به یکی از اراذل بووری به نام آلبرت هیکس رساند، یک قاتل که با تبر همسفران خود را تکهتکه میکرد. جنایات او کاملاً شیطانی بود. اعدام او هیاهوی زیادی بهپا کرد و نزدیک به دههزار نفر گردشگر تشنه به خون از جمله پی.تی بارنام را به شهر کشاند. نوشیدنیها به افتخار بدنامترین و خونخوارترین قاتل دستهجمعی آن دوران سرو شدند که یکی از اولین قاتلان سلبریتی تاریخسازآمریکا شد.
• کتاب سلاخخانهٔ کوچک شهر اثر هارولد شکتر و جلد دوم مجموعهٔ مشاهیر مرگ است. این کتاب دربارهٔ یک مسافرخانهٔ کوچک دورافتاده ولی نهچندان دور خانوادهٔ لورا اینگالز وایلدر است، خانوادهای که در بندر کانزاس زندگی میکردند که با خورشت خرگوش و پتکی به جمجمه از بازدیدکنندگان بیاحتیاطشان پذیرایی میکردند.
• کتاب قاتل آجری اثر هارولد شکتر و جلد سوم مجموعهٔ مشاهیر مرگ است. داستان این کتاب دربارهٔ تهاجمات وحشیانه به خانهای در سال 1937 در لسآنجلس است. یک سال بعد با دستگیری رابرت نیکسون، نوجوان آفریقایی-آمریکایی در شیکاگو این پرونده بسته شد و تنشهای نژادی را دوباره شعلهور کرد.
• کتاب بچهکشی اثر هارولد شکتر و جلد چهارم مجموعهٔ مشاهیر مرگ است. این کتاب مربوط به دوران رکود آمریکا میشود. همانند تمام هراسهای اخلاقی، هراس جنایت جنسی سال 1937، بیشتر با وهم و خیال در ارتباط بود تا با واقعیت. هیولایی که روح و ذهن آمریکاییها را تسخیر کرده بود، درندهخوی جنسی دیوانه که زنان و کودکان را طعمۀ خود می کرد، در حقیقت مظهر اضطرابهای گستردۀ ناشی از شرایط اجتماعی دوران رکود اقتصادی بود.
• کتاب پیادهروی مرگ اثر هارولد شکتر و پنجمین جلد از مجموعهٔ مشاهیر مرگ است. وقایع این کتاب مربوط به سال 1949 میشود که وقایعی در آن اتفاق افتاد که اتفاق افتادنشان واقعاً بعید بود. یک ساکن آرام اهل نیوجرسی با یک تپانچهٔ 9 میلیمتر به یک عابرپیاده شلیک کرد و در دوازده دقیقه سیزده همسایهٔ خود را به قتل رساند و سپس به رختخواب بازگشت.
• کتاب آدمکش شاعر اثر هارولد شکتر و ششمین جلد از مجموعهٔ مشاهیر مرگ است. این کتاب دربارهٔ چارلز اشمیت است که در تاریخچهٔ قتلهای اواخر قرن بیستم آمریکا به او «فلوتزن توسان» میگفتند. او در سال 1964 دخترانی که دنبالش میکردند تحت کنترل داشت و سه نفر از آنها را به قتل رساند.
هارولد شکتر مورخ جنایی و نویسندهٔ آمریکایی داستانهای جنایی در 1948 به دنیا آمد. او بیشتر در نوشتن داستان دربارهٔ قاتلان زنجیرهای و جنایتهای واقعی آمریکایی بهویژه قتلهای زنجیرهای قرن 19 و اوایل قرن 20 مهارت دارد. او با کمک منابع اولیه مانند بریدههای روزنامهها و سوابق دادگاه، مستندات کاملی از هر پروندهای را ارائه میکند و در کنارش روایتهای قانعکننده و شخصیتهای کاملاً دقیقی خلق میکند. شکتر مدرک دکترایش را از دانشگاه ایالتی نیویورک اخذ کرد و همچنین در سال 1969 از سیتی کالج نیویورک فارغالتحصیل شد. او پرفسور کالج کوئینز در دانشگاه سیتی نیویورک است و به مدت چهلودو سال در کلاسهای ادبیات آمریکایی و نقد اسطوره تدریس کرده است. مقالات او در نشریات متعددی از جمله نیویورک تایمز، وال استریت ژورنال، لسآنجلس تایمز و اینترنشنال هرالد تریبون منتشر شدهاند. کتابش با عنوان «مجسمهساز دیوانه» که در سال 2014 منتشر شد نامزد دریافت جایزهٔ ادگار برای بخش بهترین داستانهای جنایی واقعی شد. شکتر همچنی نویسندهٔ مجموعهای رمانهای پلیسی تحسینشدهای براساس آثار ادگار آلن پو است که آنها را با نام مستعار اچ.سی چستر به چاپ رساند.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.