دوباره به خواب میرفتم، و گاهی فقط برای لحظههای کوتاهی بیدار میشدم، همان اندازه که خش و خش درونی روکش چوبی دیوار را بشنوم، چشم بگشایم و به کالئیدوسکوپ تاریکی خیره بشوم، به یاری هوشیاری گذرایم لذت خوابی را بچشم که اتاق و اثاثیهاش و همه آنچه را که من تنها جزء کوچکی از آن بودم فرا گرفته بود.
یکی از آثار جاودانه تاریخ ادبیات بشر
این کتاب یکی از سنگینترین کتابهاست و ترجمۀ اون هم اصلاً کار راحتی نیست، ترجمۀ آقای سحابی واقعا جذاب و گیرا بود برای من و جذابیت کتاب برام بیشتر شد.
رمان کلاسیک و البته طولانی مارسل پروست که شخصیت اصلی اون در واقع خودش هستش و شما رو به دنیاهای مختلف دنبال خودش میکشونه.