نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات مرکز منتشر کرد:
نویسندهی مهاجر، ویسلاو لاسُتسکی، در این کتاب داستان خرس قهوهای معروف ایرانی، «ویتک»، را روایت میکند. زمانی که سربازان گروهان بیستودوم توپخانهی ارتش لهستان در بحبوحهی جنگ جهانی دوم از خاک ایران عبور میکردند، ویتک را که در آن زمان تولهخرس کوچکی بود از یک پسربچهی ایرانی خریدند و دور از چشم فرماندههایشان با خود همراه کردند. ویتک همراه گروهان از ایران به عراق و سوریه و اردن و فلسطین سفر کرد و بالاخره از طریق مدیترانه به ایتالیا رفت و آنجا در نبرد مونتهکاسینو در برابر ارتش آلمان نازی و ایتالیا برای اولین بار در حمل گلولههای خمپاره به سربازان کمک کرد و الهامبخش نیروهای متفقین شد. پس از پایان جنگ سربازان قرار گذاشتند تا زمان بازپسگیری استقلال لهستان ویتک را موقتاً به باغ وحش شهر ادینبرا در اسکاتلند بسپارند. ولی لهستان سالها در تصرف شوروی سابق باقی ماند و سرانجام ویتک در باغ وحش ادینبورگ از دنیا رفت.
لهستانیهایی که در زمان جنگ جهانی دوم از خاک ایران عبور کردند هزاران شهروند معمولی و نظامیانی بودند که پس از حملهی اشغال لهستان توسط ارتش آلمان به خاک شوروی پناه برده بودند و حکومت وقت اتحاد جماهیر شوروی آنها را به سیبری تبعید کرده بود. بعداً بر اساس توافق دولتهای انگلستان و آمریکا با شوروی قرار شد لهستانیها آزاد شوند و از طریق ایران به نیروهای متفقین در فلسطین و شمال آفریقا بپیوندند. از میان آنها بعضی در ایران ماندند و تشکیل خانواده دادند و بعضی نیز بر اثر بیماریهای مختلف درگذشتند و در شهرهای بندرانزلی، تهران و اصفهان به خاک سپرده شدند. آرامستان لهستانیهای تهران در منطقهی دروازه دولاب خوابگاه ابدی 1892 شهروند و چندصد نظامی لهستانی است که در تهران درگذشتند.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
کتاب ویتک بر اساس داستانی واقعی نوشته شده است. ویتک یک خرس قهوهای کوچک بود که در سال 1942 در همدان به دنیا آمد. ظاهراً یک پسر بچۀ همدانی این خرس را سرگردان پیدا کرد چون شکارچیان مادرش را کشته بودند. او بچه خرس را بههمراه بُرد و بعد این خرس را به ارتش لهستان فروخت. سربازها به دور از چشم فرماندهشان این خرس را با خود میبرند و به منظور تأمین جیره و هزینۀ حملونقل این خرس، او را به عنوان سرباز درجهدار به خدمت ارتش در آوردند و این خرس قهوهای همراه با ارتش لهستان جنگید و معتاقباً به درجۀ سرجوخه ارتقا یافت.
«پسرک کیسهای را که کنار پایش بود برداشت و به سربازان نزدیک شد. ظاهراً خیلی گرسنه بود چون، هر چند خجالتی و کمرو بود، دستش را به طرف سرباز دراز کرد، کنسرو را گرفت و شروع به خوردن کرد. سربازهای دیگر هم آمدند و پسر بچه را دوره کردند. کیسهای که پسر روی زمین گذشته بود تکان میخورد و صدایی ضعیف از آن به گوش میرسید. یکی از سربازان پرسید: «اُی تو این کیسه چی داری؟» البته که پسر زبان لهستانی نمیدانست و سرباز مجبور شد با ایما و اشاره سوالش را به او بفهماند. پسر لبخند زد و جواب داد «بچه!» -بچه؟ نمیفهمم یعنی چی؟ نشان بده ببینم. بعد از باز شدن گرۀ کیسه، سربازان اول یک دماغ کوچک سیاه، بعد چشمهایی براق و بعد گوشهای کوچکی دیدند و آخر سر، کلۀ قهوهای پشمالویی سر از کیسه بیرون آورد.»
با اینکه چندین دهه از این قضیه گذشته است اما هنوز از ویتک تقدیر میشود. این خرس کوچک به سرعت تبدیل به محبوبترین عضو گروهان 22 پشتیبانی توپخانۀ ارتش لهستان شد و سربازان برایش غذا فراهم میکردند و سعی داشتند مثل مادر در حقش محبت کنند. در عوض ویتک نیز کنار سربازان بود و به آنها روحیه میداد. نویسندۀ مهاجر ویسلاو لاستسکی، کتاب ویتک خرس قهرمان را در سال 1968 منتشر کرد و در این کتاب به شرح ماجرای این خرس در کنار سربازان لهستانی پرداخته است. کتاب ویتک بهغیر از زبان لهستانی به سه زبان، انگلیسی، نروژی و سوئدی نیز منتشر شده است.
رمان وُیتِک اثر ویسلاو لاستسکی با ترجمۀ آنا مارچینوفسکا داستان واقعی بچه خرسی است که بر حسب اتفاق به ارتش لهستان پیوست. کتاب وتیک به زبان لهستانی منتشر شد و ترجمۀ کتاب از زبان لهستانی به فارسی صورت گرفته است. ویتک رمانی دربارۀ جنگ است با قهرمانی متفاوت. در حالیکه قهرمان اکثر داستانها انسانها یا حیواناتی سخنگو هستند، قهرمان داستان لاستسکی خرسی کوچک است که طی جنگ جهانی دوم به ارتش پیوست و ماجراهای زیادی را از سر گذراند. نویسنده در کتاب ویتک خرس قهرمان به شرح ماجراجوییهای این خرس پرداخته است.
در بهار سال 1942 ارتش تازه تأسیس آندرس با همراهی هزاران غیرنظامی لهستانی که در پی تهاجم شوروی به شرق لهستان در سال 1939 به اتحاد جماهیر شوروی تبعید شده بودند، این کشور را به مقصد ایران ترک کردند. در آوریل سال 1942 در ایستگاه راهآهن همدان این سربازان لهستانی با یک پسربچۀ ایرانی روبهرو شدند که توله خرسی را پیدا کرده بود و مادر این توله خرس به دست شکارچیان کشته شده بود. یکی از پناهندگان غیرنظامی در میان آنها ایرانا بوکیوویچ هجده ساله، خواهرزادۀ یکی از ژنرالها بود که بسیار با این توله خرس اُنس گرفت. او ستوان آناتول تارنویسکی را وادار کرد تا خرس جوان را بخرد. خرس جوان سه ماه بعد را در یک کمپ پناهندگان لهستانی که تازه در نزدیکی تهران تأسیس شده بود عمدتاً تحت مراقبت ایرانا گذراند.
در ماه آگوست مسئولیت خرس به یک شرکت حملونقل واگذار شد که بعداً این شرکت تبدیل به شرکت تأمین گلولههای توپ سنگین شد. آنها نام این خرس کوچک را ویتک گذاشتند. ویتک شکل خلاصه شدۀ Wojciech به معنای جنگجوی شاد است، یک نام قدیمی اسلاوی که هنوز هم در لهستان رایج است. ویتک در ابتدا مشکل بلع داشت و شیر غلیط شده مینوشید. بعدها میوه، مارمالاد، عسل و شربت هم میخورد. شبهای سرد را در کنار سایر سربازان میخوابید و با آنها کُشتی میگرفت و سربازان به او سلام نظامی دادن را یاد دادند. او به یک جاذبه برای سربازان و غیرنظامیان تبدیل شد.
با گروهان بیست و دوم ابتدا به عراق و سپس از طریق سوریه به فلسطین و مصر رفت. ویتک کارهایش را از سربازان دیگر تقلید میکرد، آبجو مینوشید، سیگار میکشید یا البته سیگار را میخورد و حتی در کنار آنها روی پاهای عقبیاش راهپیمایی میکرد. یک نفر مسئول مراقبت از ویتک بود و این تولهخرس در اردوگاه بزرگ شد، در زمان نبرد مونته کاسینو این خرس 90 کیلوگرم وزن داشت. ویتک در طول نبرد مونته کاسینو در ایتالیا به جابهجایی جعبههای مهمات کمک میکرد و با بازدید ژنرالها و دلتمردان متفقین بسیار مشهور شد. پس از پایان جنگ جهانی دوم در سال 1945 به همراه بقیۀ گروهان به اسکاتلند منتقل شد.
ابتدا در یک مزرعه در مرزهای اسکاتلند مستقر شد و خیلی زود نظر مطبوعات محلی را به خود جلب کرد و انجمن لهستانی - اسکاتلندی او را به عضو افتخاریاش تبدیل کرد. پس از جنگ او از ارتش لهستان بیرون آمد و بقیۀ عمرش را در باغ وحش ادینبورگ در اسکاتلند گذراند و اغلب روزنامهنگاران و سربازان لهستانی به دیدنش میآمدند و برخی از آنها برای او سیگار میانداختند. او مهمان مکرر برنامۀ Blue Peter بود که از تلویزیون بیبیسی برای کودکان پخش میشد. ویتک در دسامبر سال 1963 در 21 سالگی با وزن نزدیک به 500 کیلوگرم و قدی بیش از 1.8 متر درگذشت. یادبودهای زیادی از این خرس سرباز و قهرمان در موزههای مختلف قرار داده شده است. او یک لوح در موزۀ جنگ سلطنتی لندن دارد و دیوید هاردینگ مجسمهای از او ساخت که در موزۀ سیکورسکی لندن قرار داده شده است.
بخشی از کتاب ویتک
«خرس کوچولو سردش شده بود و همچنان با صدای ضعیفی ویغویغ میکرد. کمی بعد با خیال ر احت سرش را در آغوش سربازی فرو برد. سربازان با خنده و شوخی به دوستشان میگفتند: «احتمالاً فکر میکند که تو یک خرس گنده یا مادرش هستی! یکهو دیدی باید بهاش شیر هم بدهی!» اما بچه خرس دیگر به فکر غذا نبود. زیر پتوی گرم و نرم سرباز به چنان خواب عمیقی فرو رفته بود که بطری شیر از دستش افتاد. سربازان بطری را برداشتند و پتو پیچش کردند تا باقیماندهی شیر زود سرد نشود. راهشان داشت طولانی میشد. داشتند سلسله کوههای بلند شمال ایران را طی میکردند. کاروان کامیونها آهستهآهسته جادههای بازیک و پر پیچوخم را پیمود تا به بالای کوه رسید. شب بود و از سمت کوهستان پربرف باد تند و سردی میوزید.»
اگر به کتابهای داستانی با مضمون جنگ جهانی دوم یا داستانهایی با قهرمانی حیوانات علاقه دارید حتماً این کتاب متفاوت و جذاب را مطالعه کنید.
ویسلاو آنتونی لاستسکی در سال 1913 به دنیا آمد و در سال 1996 در لندن از دنیا رفت. او ستوان سواره نظام ارتش لهستان بود که در جنگ دفاعی لهستان در سال 1939 و نبرد مونته کاسینو شرکت داشت. او روزنامهنگار و نویسندهای بود که زندگیاش از سال 1946 به بعد در تبعید گذشت. لاستسکی کتابها و مقالات بسیاری به زبانهای لهستانی و انگلیسی در مورد سفر، طبیعت و زندگی نظامی نوشته است. او در خانوادهای زمیندار و متمول به دنیا آمد. خانوادهاش در امور اجتماعی فعالیت میکردند. پس از اتمام تحصیلات دبیرستانش در سال 1932 شروع به تحصیل در دانشکدۀ حقوق ورشو کرد و در سال 1936 مدرک کارشناسی ارشدش را دریافت کرد.
سپس به ارتش فراخوانده شد. از 21 سپتامبر سال 1936 تا 1937 او ذخیرۀ سواره نظام بود و سپس در هنگ سوم تیراندازان سواره خدمت کرد. در 25 سپتامبر سال 1937 واحدش از مرز لیتوانی عبور کرد و توقیف شد. او در سال 1940 در ارودگاه Wiłkowyszki اقامت داشت و پس از پیوستن لیتوانی به اتحاد جماهیر شوروی در منطقۀ Kozielsk ماند. سپس به اردوگاهی در شبۀ جزیرۀ کولا فرستاده شد. در نتیجۀ توافق بین دولتهای لهستان و اتحاد جماهیر شوروی در سال 1941 شبه جزیره را ترک کرد و به آرخانگلسک رفت. در 3 آوریل 1942 به ایران رسید. تا اواسط ماه ژوئن به مصر و سپس عراق رفت. پس از گذراندن دورۀ تسلیحات زرهی، به هنگ پانزدهم Poznań Uhlans پیوست. او به عنوان افسر این هنگ در جنگ و از جمله نبرد مونته کاسینو در سال 1944 شرکت کرد.
در سپتامبر سال 1946 با هنگ Greater Poland Uhlans به انگلستان رفت. در جنگ ابتدا کاپیتان بود و در انتها سرگرد ارتش لهستان شد. پس از رفتن به انگلستان خیلی زود از ارتش خارج شد. ابتدا در یک کارخانۀ تولید محصولات لاستیکی مشغول به کار شد و در همین حین تحصیلاتش را در دانشکدۀ تجارت خارجی به پایان رساند و شغلی در لندن پیدا کرد. در سال 1949 با تامارا توهان بارانوفکسا در لندن ازدواج کرد. همان زمان بود که استعداد ادبیاش را کشف کرد. اولین کتابش را در سال 1966 با عنوان حیوانات و سربازان منتشر کرد که تبدیل به پرفروشترین کتاب مهاجران شد.
آثار بعدیاش نیز مورد استقبال قرار گرفت. او مقالاتی در مورد حیوانات و حضورشان در ارتش و جنگ منتشر کرد و ویراستار نیز بود. خاطراتش را نیز در دو اثر در سالهای 1991 و 1993 منتشر کرد. در سال 1972 در کتاب Pamiętnik Wileński در مورد تاتارهای لهستانی نوشت. آخرین کتابش On a Fighting Horse بود که پس از مرگ او در سال 1999 منتشر شد. در سال 1980 انجمن مبارزان لهستان برای دستاوردهای مادامالعمرش به وی جایزهای اهدا کردند. لاستسکی در سال 1996 در لندن درگذشت.
آنا مارچینوفسکا دکترای ادبیات فارسیاش را از دانشگاه تهران گرفت و به تحصیل و ترجمه در ایران مشغول است. او سالهاست ایران را به عنوان منزل دومش برگزیده و تسلط بسیار بالایی به زبان فارسی دارد. مارچینوفسکا لهستانی است و ابتدا به تحصیل در رشتۀ موسیقی پرداخت. او از دانشگاه کراکوف فارغالتحصیل شد و پس از مدتی به فرهنگ و زبان ایرانی علاقهمند شد و به دنبال شناخت موسیقی ایرانی رفت. او در حال حاضر به عنوان نوازندۀ دف در گروههای موسیقی ایرانی و لهستانی فعالیت میکند. او اشعار شیمبورسکا، شاعر فقید لهستانی برندۀ جایزۀ نوبل را نیز به فارسی ترجمه کرده است، این مجموعه شعر با عنوان «این جا» در ایران منتشر شد. اثر دیگر ترجمه شدهاش کتاب «زندگیام همه چیز من است» نام دارد که مجموعۀ گفتگوها با کریستف کیشلوفسکی، کارگردان و فیلمنامه نویس لهستانی است.
کتاب ویتک خرس قهرمان از سایت آمازون امتیاز 4.7 از 5 و از سایت گودریدز امتیاز 3.9 از 5 را دریافت کرده است.
خوانایی کتاب و روان بودن
رمان ویتک با نثر روان و جذابش، داستان خرس قهرمانی است که تبدیل به نماد پیوند دو کشور لهستان و اسکاتلند شد و داستانش در ذهن مردم هر دو کشور حک گردید. در سال 2009 پارلمان اسکاتلند مراسم یادبودی برای ویتک برگزار کرد. بعلاوه ویتک تبدیل به داستان تاریخی جذابی در کتابها و فیلمهای مختلف شد.
شرایط تهیه کتاب
میتوانید کتاب ویتک خرس قهرمان را با تخفیف ویژه از فروشگاه اینترنتی کتاب سیبوک تهیه نمایید.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.