نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات عبارت منتشر کرد:
دلم می خواست ساعت ها بنشینم و جوانی بی بی را تماشا کنم؛ صورتش، لباسش، دستهای تپل بدون چروک با ناخن های حنابسته اش و هر کاری که می کرد را خوب به خاطر بسپارم تا برای زن عمولیلی تعریف کنم.
بی بی سعف های نخل خرما را که معلوم بود بیشتر از یک روز در بشکه بزرگ آب خیسانده بیرون آورد و کنار دیوار روی هم انداخت. روی چانه و خط ابروهایش خال کوبی های سبز آبی نداشت. زن عمو لیلی می گفت بی بی و مادرش بعد از به دنیا آمدن عمو فاخر، صورت و دست هایشان را خال کوبی کردند. بی بی جوان، سیاه پوش نبود. پیراهن سبز تیره با گل های ریز سفید به تن داشت. فرز پرزوربود و مثل همیشه، شبیه مرغ پروار خانگی مان به زحمت راه نمی رفت. بی بی ای که می شناختم با این که پیر بود، ضعیف و ناخوش احوال به نظر نمی رسید. فقط به قول زن بابایم آسیه، وقتی اقوام دور و نزدیک به عنوان بزرگ فامیل به دیدنش می آمدند، برای این که چشم نخورد، عمدا دست به دیوار از جا بلند می شد و حتی تا دستشویی ته دالان هم با تکیه به دیوار می رفت.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
زیباترین رمان ایرانی بود که خوندم. زیبا عمیق جذاب و لطیف. نمی تونستم کتابو زمین بزارم تا تمام شد. انگار با شخصیت های داستان زندگی کردم