حکم ازلی

حکم ازلی

(0)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
103

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب حکم ازلی

پنجره اتاق را باز کرد یک نفس عمیق کشید اما انگار تمام هوای تازه ای که وارد ریه اش شده بود همان جا گیر کرده بود و بالا نمی آمد رفت جلوی آینه به خودش نگاه کرد یعنی چی راه نفس را بسته بود حسادت یا کنایه های آشنایان دور و نزدیک یا نگاه ترحم آمیز پدر و مادر ، هر چه بود فعلا برایش قابل تشخیص نبود اما نمی خواست قبول کند حسادت او را مستاصل کرده است کاش می شد همین جا توی اتاق می نشست تا مراسم عقد تمام شود کاش هیچ کس سراغش را نمی گرفت ولی امکان نداشت از طبقه ی پایین صدای جابه جا کردن ظرف و ظروف شنیده می شد . باید برای گذر از این لحظه ها فکر می کرد بیشتر به دنبال یک پناهگاه می گشت تا او را برای مدت کوتاهی از نگاه ترحم آمیز دیگران حفظ کند . غرق در افکارش بود که صدای مادرش را از پشت در شنید مهرسا مامان جان نمی خواهی بیدار شی ؟

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی