نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات خزه منتشر کرد:
ماژان در زمستان قصه ی امروز ماست؛ قصه ی ویروسی که عالمگیر شده و با شیوعش بیم و هراس هایی تازه سر برآورده است. محمود بدر طالعی، نویسنده ی پیشکسوت، در رمان ماژان در زمستان، ماجرای مردی سالخورده را روایت می کند که می کوشد در این ایام پرآشوب و هول آور، برای زندگی اش معنایی بیابد. او در این رمان، با نثری پالوده و بهره گرفتن از متون ادبی دیگر، قصه ای خواندنی پیش روی مخاطب گذاشته و از دل ترس ها و تردیدهایی که بر جان همه و شخصیت اصلی رمانش افتاده، روایتی جذاب بیرون آورده است.
*
خواب دیدم دخترکان نو بالغی را که پیراهن زرشکی و آبی و زرد گلدار پوشیده بودند و در شهر آزادانه می رقصیدند. دخترکان دوازده تا پانزده ساله.
بعد ماشین هایی را دیدم که پشت چراغ قرمز ایستاده بودند و بی امان بوق می زدند. روی خط عابر پیاده، جوی خون روان بود.
خواب دیدم درختان، لحظه لحظه سبز می شوند. شاخه ها بی دریغ گل می دهند و پرندگان بر سر جنازه ها جیغ می کشند!
_از متن رمان
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.