

سفر (پاندای بزرگ و اژدهای كوچك)
انتشارات میلکان منتشر کرد:
دو همسفر عجیب، در ماجراجویی جدیدشان، قدم به مسیری میگذارند که آنها را از خانهشان دورتر و به یکدیگر و خودشان نزدیکتر میکند.
اژدهای کوچک به زندگی در معبد بالای کوه راضی است، اما متوجه میشود چیزی ناقص وجود دارد. بنابراین دو دوست تصمیم میگیرند با هم به سرزمینهای دور و جدید سفر کنند. پاندای بزرگ و اژدهای کوچک، در مواجهه با خطرات و چالشها، یاد میگیرند تمام آنچه نیاز دارند از قبل در درونشان وجود داشته و تغییر، هرچند گاهی ترسناک باشد، امکانپذیر است و همراه با صبر به نتایجی بهتر میانجامد.
با ملحق شدن به این دو دوست، سیر سفر آنها و چگونگی غلبهشان بر موانع زندگی در کنار هم را خواهید دید. آن دو اغلب خود را گم میبینند ولی با مشاهدهی مناظر زیبای مسیر درمییابند که مسیر اشتباه هم ممکن است به جادهی درست منتهی شود.
سفر پاندای بزرگ و اژدهای کوچک داستانِ سفری معنوی است که هم از خرد کهن سخن میگوید و هم روحهای پریشان امروزی را تسکین میدهد؛ کتابی سرشار از الهام و طنز تأثیرگذار دربارهی دوستی و اکتشاف؛ داستانی ماجراجویانه و دلنشین برای تمام سنین.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
معرفی کتاب سفر (پاندای بزرگ و اژدهای کوچک) اثر جیمز نوربری
امتیاز در گودریدز: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆
امتیاز در آمازون: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆
معرفی کتابِ سفر (پاندای بزرگ و اژدهای کوچک):
چرا باید کتاب سفر (پاندای بزرگ و اژدهای کوچک) را بخوانیم؟
جملات درخشانی از کتاب سفر (پاندای بزرگ و اژدهای کوچک):
معبدی در حصار جنگلی وسیع.
و دریاچهای عمیق و آرام.
معبد کهنه و قدیمی شده بود.
اما قدیمیبودن این معبد، برای دو دوستی که آنجا را خانهشان کرده بودند، اهمیتی نداشت.
پاندای بزرگ و اژدهای کوچک.
آنها روزها راهی ارتفاعات و قلههای کوهستانی میشدند.
جنگلهای انبوه و پرپیچوخم را میگشتند؛
به این امید که به موجوداتی که در آنجا زندگی میکردند نیمنگاهی بیندازند.
شبها به تماشای ستارهها مینشستند و چای داغی را مینوشیدند که اژدهای کوچک با حوصلهٔ تمام دم میکرد.
یک غروب زمستان زیر ماه کامل، اژدهای کوچک رو به دوستش کرد و گفت:
«اینجا فوقالعادهست، پاندای بزرگ.
درختها، کوهها، پرندهها و حیوونها، همهشون، واقعاً شگفتانگیزن؛ ما خیلی خوششانسیم؛ ولی خب چرا حس میکنم یه چیزی کمه؟ چرا حس میکنم ناقصم؟»
پاندای بزرگ سری تکان داد، جرعهای چای نوشید و گفت: «سؤال خوبیه، کوچولو. جوابش هم ساده و درعینحال سخته. الان دیگه بگیر بخواب. فردا یه روز تازهست؛ بذار ببینیم چی کار میشه کرد.»
پاندای بزرگ زود از خواب بیدار شد ولی دوستش زودتر بلند شده بود و داشت طلوع خورشید را از پشت کوهها تماشا میکرد. پاندای بزرگ رفت و روی صخره کنار اژدهای کوچک نشست.»
خلاصهٔ داستان سفر (پاندای بزرگ و اژدهای کوچک):
حواشی حول محور کتاب:
اگر از خواندن کتاب سفر (پاندای بزرگ و اژدهای کوچک) لذت بردید، از مطالعۀ کتابهای زیر نیز لذت خواهید برد:
• کتاب پسرک، موش کور، روباه و اسب اثر چارلی مکسی نویسنده و تصویرگر بریتانیایی است. این کتاب مصور و جذاب حول محور دوستی این شخصیتها میچرخد و مناسب کسانی است که احساس تنهایی میکنند. موضوع این کتاب بیشتر دربارهٔ دوستی، عشق، امید و آرزو است.
• کتاب غمنامهی مایکل روزن داستانی مصور و تمام رنگی اثر مایکل روزن نویسندهٔ مشهور کتابهای کودکان است. نویسنده در این کتاب به موضوع سوگ و غمواندوه و البته چگونه کنار آمدن با سوگ پرداخته است و به شما نشان میدهد چگونه این احساسات پیچیده را درک و البته هضم کنید.
دربارۀ جیمز نوربری: نویسنده و تصویرگر

شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













