ذهنیت برنده

کتاب ذهنیت برنده: جستارهایی دربارهٔ رسیدن به اهداف اثر جیمز کلییر، مجموعهٔ جستارهایی در حوزهٔ توسعه فردی و راهنمای دستیابی به موفقیت است. به کمک این کتاب تکنیک‌های کاربردی را برای رسیدن به اهدافتان را بیاموزید. طرف‌داران خرده‌عادت‌ها و قدرت شروع ناقص که با سبک تکنیک محور جیمز کلییر آشنایی دارند، در این کتاب با جستارهایی کاربردی که حاوی نکات کلیدی و جدیدی دربارهٔ رسیدن به اهداف است مواجه می‌شوند. این جستارها که با مثال‌هایی از زندگی روزمره و تصمیمات افراد شاخص و موفق در حوزه‌های هنر، ورزش، کسب‌وکار و... جمع‌آوری شده‌اند، دیدگاه شما را به شیوهٔ ایجاد تغییرات مثبت در زندگی‌تان و دستیابی به اوج عملکرد تغییر می‌دهند.

اگر هرچه تلاش می‌کنید همچنان در راه رسیدن به اهدافتان پیشرفتی نمی‌کنید، ساعت‌ها وقت می‌گذارید، اما مهارت‌هایتان بهبود چشمگیری پیدا نمی‌کند و احساس می‌کنید در حال درجازدن هستید و با موفقیت فاصله‌ی زیادی دارید، این کتاب برای شما نوشته شده است. اگر هم هنوز کتاب‌های قبلی نویسنده را نخوانده‌اید - گرچه کتاب ذهنیت برنده مستقل از دیگر آثار جیمز کلییر است - به‌احتمال زیاد این کتاب مقدمه‌ای برای ورود شما به انجمن خوانندگان او خواهد بود.

«چارلز دوهیگ در کتاب قدرتِ عادت در مورد ایدهٔ عادت‌های بنیادی صحبت می‌کند. ما در هر بخشی از زندگی خود عادت‌هایی داریم؛ اما برخی امور روزمره که عادت‌های بنیادی هستند به سلسله‌ای از اقدامات دیگر منجر می‌شوند. مثلاً... چند ماه پیش متوجه موضوع جالبی شدم. وقتی ورزش می‌کردم، دوست داشتم تغذیهٔ بهتری داشته باشم. حتی بااین‌که می‌توانستم با شکلات و بستنی خود را تشویق کنم، دلم می‌خواست غذاهای طبیعی و سالم بخورم. همچنین بهتر می‌خوابیدم و وقتی بیدار بودم، انگار بازدهی بیشتری داشتم، به‌ویژه در یکی دو ساعتِ بعد از ورزش به نظر می‌رسید ذهنم شفاف‌تر عمل می‌کرد و نوشته‌هایم واضح‌تر بود. افکارم به‌راحتی جریان پیدا می‌کرد. اما وقتی ورزش نمی‌کردم، احتمال این‌که غذای مضر بخورم بیشتر بود. تا دیروقت بیدار می‌‌ماندم تا به کارهای بی‌‌اهمیت بپردازم. کم‌کم در کمرم احساس درد و فشار می‌کردم. سراغ علتش نرفتم اما حدسم این است که به دلیل استرس مضاعف و نداشتن جایی برای تخلیهٔ آن فشار خونم بالا رفته بود. به‌عبارت دیگر ورزش عادتی بنیادی است که سایر تکه‌های زندگی‌ام را سر جای خود قرار می‌دهد. وقتی ورزش می‌کنم، بقیهٔ چیزها به‌خودی‌خود جفت‌وجور می‌شوند. لازم نیست به داشتن تغذیهٔ بهتر فکر کنم. لازم نیست خودم را مجبور کنم که روی انجام کارهایم تمرکز کنم. ورزش خودبه‌خود من را به‌سمت بهترین نسخهٔ خودم سوق می‌دهد.»

«اگر در ایجاد تغییرات جدی مصمم هستید ـ به‌عبارت دیگر اگر مصمم هستید از الآن خود بهتر شوید ـ باید از چیزهای کوچک شروع کنید. عادت‌های معمولی، چه خوب و چه بد،‌ را فرض کنید: مسواک‌زدن، بستن کمربندایمنی. جویدن ناخن‌ها. این کارها به‌قدری کم‌اهمیت‌اند که به آن‌ها حتی فکر هم نمی‌کنید. شما آن‌ها را به‌صورت خودکار انجام می‌دهید. آن‌ها کارهای کم‌اهمیتی هستند که الگوهای رفتاری پایدار می‌شوند. آیا منطقی نیست که برای ایجاد عادت‌های جدید از ایجاد تغییرات کوچکی که مغزمان بتواند آن‌ها را به‌سرعت یاد بگیرد و خودبه‌خود تکرار کند شروع کنیم؟ اگر طرز فکرتان دربارهٔ اهداف زندگی‌تان در ارتباط با چیزهای بزرگ و جسورانه‌ای نباشد چه؟ اهدافی که لازم است شرایط برای رسیدن به آن‌ها فراهم شود یا در صورت وجود منابع بهتر یا دستیابی به فرصت‌های طلایی زندگی بتوانید آن‌ها را به دست آورید... و درعوض آن اهداف را در رفتارهای روزمرهٔ کم‌اهمیتی ببنید که تا زمان موفقیت حتمی تکرار می‌شوند. چه می‌شود اگر برای کاهش وزنتان به‌اندازهٔ 25 کیلوگرم لازم نباشد محققی یک رژیم غذایی عالی برای شما کشف کند یا شما به اراده‌ای ابرانسانی دست پیدا کنید، و درعوض، رسیدن به این هدف به مجموعه‌ای از خرده‌عادت‌ها وابسته باشد که می‌توانید همیشه آن‌ها را کنترل کنید؟ عادت‌هایی مثل بیست دقیقه پیاده‌روی روزانه، نوشیدن هشت لیوان آب در روز و خوردن دو وعدهٔ غذایی به‌جای سه‌وعده.»

«وقتی به دنبال هدفی هستید، چه مهم باشد و چه پیش‌پاافتاده، یادتان باشد که قدردان میزان پیشرفتتان باشید. بسیاری از ما وقتی به هدف مهمی که برای خودمان تعیین کرده‌ایم نمی‌رسیم، پیش از هر چیز احساس افسردگی می‌کنیم زیرا شکست خورده‌ایم. من هم به‌اندازهٔ بقیه درگیر این مشکل هستم. البته حقیقت این است که حتی اگر هیچ‌وقت به اهداف مهم خود نرسیم، باز هم بسیار بهتر از قبل هستیم. اگر هدفی داشته باشید که به‌اندازهٔ کافی بااهمیت باشد، ناکامی در همهٔ زمینه‌ها برایتان بسیار گران تمام می‌شود. اما حتی اگر خیلی بهتر از نقطهٔ شروع خود باشید، قبول شکست بسیار آسان است. توازن لازم ترکیبی از قدردانی و موفقیت است. وقتی به دنبال اهداف بااهمیت باشید، نباید از این‌که فقط تا نیمه‌ٔ راه پیش رفته‌اید غمگین شوید، زیرا همین نیمهٔ راه اغلب جلوتر از جایی است که اگر از ابتدا اهداف کم‌اهمیت‌تری انتخاب می‌کردید به آن می‌رسیدید. اگر به دنبال هدف‌های جسورانه هستید و می‌خواهید شاد بمانید، نباید دیدگاه موفقیت یا شکست داشته باشید. نهایت تلاش خود را بکنید تا بهترین نسخهٔ خود شوید و بابت آنچه در این راه به دست آورده‌اید قدرددان باشید.»

راز دورهٔ ده‌ساله سکوت نوابغ و اصول تمرین یکی از موفق‌ترین بسکتبالیست‌های تاریخ چیست؟ تفاوت افراد موفق و شاخص با سایر افراد در چه چیزی‌ست؟ تحقیقات نشان می‌دهد که پایبندی به تمرین آگاهانه در هر زمینه و مهارتی، از عوامل رسیدن به موفقیت است. کلییر در کتابِ ذهنیت برنده به شرح تحقیقات و مصاحبه‌هایی از بخش‌های کمتر دیده شده زندگی بهترین هنرمندان، نوازندگان، ورزشکاران، مدیران و کارآفرینان پرداخته و نکات قابل‌توجهی از الگوی موفقیتشان ذکر کرده است؛ از جمله این‌که این دسته از افراد صرفاً زیاد کار نمی‌کنند، بلکه در جهت پرورش مهارت‌های خاصشان تلاش زیادی به خرج می‌دهند. او به این نکته‌ی مهم اشاره می‌کند که آنچه به نظر می‌رسد دستمزد کمی دارد و هیچ شهرتی برایتان به ارمغان نمی‌آورد اغلب هزینه‌ای است که باید برای کشف بهترین اثر خود بپردازید. به‌عبارت‌دیگر؛ چیزی که شبیه به شکست به نظر می‌رسد اغلب پایه‌ای برای موفقیت است.

کلییر در کتاب ذهنیت برنده به این نکته کلیدی می‌پردازد که پایبندی به عادات مثبتی که قصد دارید آن‌ها را در زندگی خود تثبیت کنید، علاوه بر استمرار نیازمند شکل‌گیری یک الگوی رفتاری‌ست؛ تغییرات به‌ظاهر کوچکی در زندگی روزمره که بدون صرف انرژی بالایی که برای حفظ انگیزه و هیجان نیاز داریم، شرایط لازم برای رسیدن به اهداف را محقق می‌کنند. عادت‌های معمولی چه خوب و چه بد را فرض کنید: مسواک‌زدن، جویدن ناخن‌ها، بستن کمربند ایمنی و... عاداتی که آن‌قدر کوچک و کم‌اهمیت‌اند که ما به هیچ یک از آن‌ها فکر نمی‌کنیم؛ چرا که به الگوهای رفتاری تبدیل شده‌اند. چه می‌شود اگر برای کاهش وزنتان به‌اندازه 25 کیلوگرم، لازم نباشد محققی یک رژیم غذایی عالی برای شما کشف کند؟ در عوض، رسیدن به این هدف به مجموعه‌ای از خرده‌عادت‌ها وابسته باشد که می‌توانید همیشه آن‌ها را کنترل کنید؟ شکل‌دادن یک الگوی رفتاری و اصول آن در دومین جستار کتاب شرح و بسط داده شده است. برخلاف باور رایجی که راجع‌به اعتمادبه‌نفس، اراده و انگیزه وجود دارد که ابتدا باید باور را ایجاد کرد تا نتیجه مطلوب محقق شود، کلییر با شرح مثال و موقعیتی معکوس، به اهمیت، تأثیر و مفهوم ذهنیت رشد در مقابل ذهنیت ثابت می‌پردازد. بردهای کوچکی که به‌ظاهر کم‌اهمیت جلوه می‌کنند ولی در طول زمان تکرار می‌شوند، در ایجاد ذهنیت رشد در مقابل ذهنیت ثابت بسیار تأثیرگذارند.

گرچه داشتن ثبات برای پیشرفت‌کردن و دستیابی به سطحی از موفقیت یا تناسب‌اندام از همه چیز مهم‌تر است، اما وقتی به اهمیت ثبات پی می‌برید، خطر گرفتار شدن در خطای ذهنی همه یا هیچ به سراغ شما می‌آید. ذهن شما ممکن است گرفتار این موضوع شود که باید ثباتی بی‌عیب‌و‌نقص داشته باشید و در غیر این صورت شکست خواهید خورد! برای مثال، اگر بخواهید وزن کم کنید خود را متقاعد خواهید کرد که اگر رژیم غذایی خود را تمام‌وکمال رعایت نکنید، موفق نخواهید شد. به‌راحتی ممکن است ثبات را با بی‌عیب‌ونقص بودن اشتباه بگیرید که دراین صورت هیچ حاشیه امنی برای شرایط اضطراری و یا ایرادها و اشتباه‌ها باقی نمی‌ماند. برنامه‌ریزی برای شکست به معنی دوری از تفکر همه یا هیچ است؛ داشتن برنامه و آمادگی برای مواقعی که از مسیر خارج می‌شوید. تسلط به این توانایی و زاویه دید درست و واقع‌بینانه از اصول راهبردی و مؤثر برای تغییرات اثرگذار است که توسط کلییر شرح داده شده است.

• عادت‌های بنیادی
• چرا پاینبدی به عادت‌های خوب این‌قدر سخت است؟
• بر سبک زندگی تمرکز کنید، نه بر تحول زندگی
• چه زمانی باید با خودتان نامعقول رفتار کنید؟
• چگونه به‌راحتی به اهداف خود برسید؟
• مشکلی که نحوهٔ متداول هدف‌گذاری ما دارد
• بازگشت به مسیر خود
• چگونه عاداتی بد را ترک و آن را با عادتی خوب جایگزین کنید؟
• چه چیزی باعث ایجاد عادت‌های بد می‌شود؟
• چهار راه منطقی برای یک‌شبه موفق‌شدن
• چگونه باورهای شما می‌‌توانند به رفتارهایتان آسیب برسانند؟
• عادت‌های هویت‌محور در مقابل تغییرات سریع
• چگونه سلامتی و کارایی خود را ناخودآگاه بهبود ببخشیم؟
• آیا دوست دارید اهداکننده‌ٔ عضو باشید؟

زمانی که صرف مطالعه جستارهای کوتاه جیمز کلییر می‌کنیم در واقع جلوگیری از هدررفت زمانی است که برای تکرار عادات منفی و یا تلاش‌های مقطعی و کوتاه‌مدت برای ایجاد عادات مثبت و موفقیت صرف می‌کنیم. یادگیری آنچه کلییر بر اساس تجربه زیست خود، الگوهای زندگی افراد موفق و یا نتایج تحقیقات علمی و روان‌شناسی به زبانی ساده و صمیمی بیان می‌کند و راهبردهایی که به‌سادگی قابل‌اجرا و به‌کارگیری در زندگی هستند، همان اتفاقی است که در انتظار رخ‌دادن آن برای تغییر هستیم. بنابراین اگر از خواندن این کتاب لذت بردید، به شما پیشنهاد می‌کنیم کتاب‌های زیر را نیز بخوانید.

• خرده عادت‌ها اولین کتابِ جیمز کلییر نویسندهٔ آمریکایی است. با خواندن این کتاب یاد می‌گیرد تا عادت‌های بد خود را رها کنید و با ایجاد عادت‌های خوب بر بی‌انگیزگی و بی‌ارادگی غلبه کنید. کتاب خرده عادت ها راهی آسان و اثبات شده برای ایجاد عادت های خوب و از بین بردن عادت های بد است.

• قدرت شروع ناقص کتاب دیگری نوشتۀ جیمز کلییر است که در آن جستارهای این نویسنده در موضوعات مختلفی همچون بهره‌وری، تمرکز، خلاقیت و بهبود زندگی گردآوری شده است.

• کتاب اسب سیاه حاصل همکاری نویسندۀ پرفروش تاد رز و اُگی اُگاس متخصص در عصب‌‌شناسی است. نویسندگان در کتاب اسب سیاه به مطالعۀ داستان زنان و مردانی پرداخته‌اند که هیچ‌کسی امیدی به آن‌ها نداشت اما در زندگی به موفقیت چشمگیری رسیده‌اند. کتاب اسب سیاه داستان رسیدن به موفقیت و کامیابی است اما از مسیری کاملاً متفاوت از آنچه همه به ما می‌گویند.

• کتاب محکم در آغوشم بگیر اثر سو جانسن زوج درمانگر موفق است. دکتر جانسن در این کتاب برای اولین بار بر روی درمان متمرکز بر عاطفه و هیجان‌محور تمرکز کرده و این درمان را به خوانندگان معرفی می‌کند. دکتر جانسن معتقد است این روش راهی برای نجات و غنی‌سازی یک رابطه است.

• کتاب حد و مرزت را تعیین کن تا آرامشت را بیابی اولین کتاب ندرا گلاور تواب روان‌درمانگر و مددکار اجتماعی آمریکایی است. گلاور تواب معتقد است حدومرزها قوانین، انتظارات، نیازها و خواسته‌هایی هستند که به شما کمک می‌کنند در زندگی و روابط خود احساس امنیت و آرامش داشته باشید. تعیین حد و مرز در روابط برای بسیاری در عمل دشوار است. ما چطور می‌توانیم برای روابطمان حدومرز  تعیین کنیم و دیگران را متوجه وجود این حد و مرزها کنیم؟

• کتاب هنر شفاف اندیشیدن اثر رولف دوبلی نویسنده و کارآفرین سوئیسی است. دوبلی در این کتاب از رایج‌ترین خطاهای فکری، سوگیری‌های شناختی و تحریف‌های اجتماعی صحبت کرده است و به شما نشان می‌داد چطور با تغییر طرز فکرتان و آشنایی با این خطاهای فکری می‌توانید پروسهٔ تصمیم‌گیری‌تان را متحول کنید.

• کتاب کار عمیق اثر کارل نیوپورت استاد علوم کامپیوتر دانشگاه جورج تاون است. او در این کتاب که ترکیبی از انتقاد فرهنگی و توصیه‌های عملی است، به شما یاد می‌دهد که چطور می‌توانید حواس‌پرتی‌ها را کم کنید و به کار عمیق بپردازید. او در این کتاب به تفاوت دو مفهوم کار عمیق و کار سطحی پرداخته و توضیح می‌دهد که کار عمیق چقدر بر روی زندگی‌تان تأثیر می‌گذارد.

جیمز کلییر در همیلتون اوهایو و در ایالات متحده به دنیا آمده است. او در سال 2008 از دانشگاه دنیسون فارغ‌التحصیل شد. به‌رغم این‌که نویسندۀ مشهوری است اطلاعات بسیار کمی در موردش وجود دارد. اطلاعات مربوط به خانواده‌اش در هیچ جایی ذکر نشده است. او کتاب‌ عادت‌های اتمی و کتاب فقط بایست را نوشته است. سخنرانی‌های جیمز کلییر اکثراً در مورد عادت‌ها، بهبودهای مستمر و تصمیم‌گیری است. جیمز کلییر در ماه می سال 2015 با کریستی بارن کلیر ازدواج کرده است. جیمز همیشه سعی کرده تا زندگی شخصی‌اش را از رسانه‌های آنلاین دور نگه دارد. جیمز از سخنرانی‌ها و فروش کتاب‌هایش پول بسیار زیادی به دست می‌آورد. طبق برآوردهای سال 2015 کل دارایی خالص جیمز کلییر 72.7 میلیارد دلار بود. جیمز کلییر در اینستاگرام و توئیتر فعال است و فالوئرهای زیادی دارد. پست‌های اینستاگرامش مملو از نقل‌قول‌هایی‌ست که خودش نوشته است.