نظر خود را برای ما ثبت کنید
رضا همراه با قوای روسیه به شاهرود رسیده بود. این پایان جلد نخست «جاده جنگ» بود و حالا جلد دوم از آنجا آغاز میشود که روسها از شاهرود به سمت عشق آباد در حرکتند و ردیف کامیونهایشان از جاده بینالود میگذرد. مردم بینالود هم رضا را به خاطر «شوفری برای دشمن» لعن و نفرین میکنند. منصور انوری اما رضا را تنها میگذارد و میآید به سراغ تیمور دوست رضا و از آنجا نقبی میزند به گذشته تاجی، همسر تیمور. بعد دوباره پای مرگان به میان میآید که در جلد اول رمان، به عنوان تیرانداز مرموز و ناپیدای ایران شناخته شده بود. بعد هم پلی در سرراه کامیونهای روس منفجر میشود و یکی از کامیونها به هوا میرود. همه گمان میکنند که باید کار مرگان باشد؛ اما رضا که برق دوربین را دیده، میداند که بمبگذاری در کار نبوده و مرگان از راه دور راننده کامیون را زده است، او هم با بار تیان تی سقوط کرده در رودخانه و ماشینش منفجر شده. رانندگان روس شک و شایعه کردهاند که مرگان همان تیمور است. دوره کمبود شکر هم هست و فراوانی خشونت. در همین ایام رضا به بینالود برمیگردد؛ با نقشهای در سر. به همین خاطرسراغ دوست قدیمیاش گلمراد میرود تا به او کمک کند. اما در انجام نقشهاش هم شک دارد؛ چراکه رابطهای کمرنگ بین او و ستوان عالیه، افسر روس مسلمان، شکل گرفته است و میترسد این نقشه به عالیه لطمه بزند. از سویی دیگر، ستوان پتروویچ خشن و مکار به رضا شک کرده است. پتروویچ که به سختی کینه مرگان را به دل دارد قلعه حسن را منفجر میکند تا محلیها خیال کنند کار مرگان بوده است. بعد هم پای سید فاروجی به میان میآید که مردی مرموز است با قدرتی مافوق تصور. از سوی دیگر، دلدادگی رضا و ستوان عالیه بیآنکه به زبان بیاورند، گستردهتر میشود. نهایتا عالیه فرار میکند. رضا هم همین کار را میکند تا پس از طی لحظاتی نفسگیر به همدیگر برسند. آنها در هیات کولیها وارد شهر میشوند و جلد دوم «جاده جنگ» تمام میشود.
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.