

رمان کلاسیک نوجوان (45)(موبی دیک)(رقعی)
انتشارات قدیانی منتشر کرد:
داخل مسافرخانه هم تقریباً مانند بیرونش بود دیوارها فرسوده و کثیف و اثاثیه شکسته و خراب شده بودند با دیدن این وضع یاد کشتی هایی افتادم که زندانی ها را حمل می کردند روی یکی از دیوارها یک نقاشی بزرگ رنگ و روغن بود؛ آن قدر چرک و کثیف که تقریبا محو شده بود معلوم بود دود سیگار سالیان سال آن را به این روز انداخته و دیگر نمی شد تشخیص داد که تصویرش چه بوده انگار لایه لایه دود و چرک روی هم نشسته بود چند لحظه به تصویر زل زدم و بالاخره تشخیص دادم که نقاشی یک نهنگ است. واقعا هیولایی عظیم الجثه بود دیوار روبه روی این نقاشی پر از نیزه و قلاب بود؛ همه ی وسایلی که برای صید نهنگ استفاده می شدند پیش خودم فکر کردم که چه قصه ها و ماجراهایی پشت این ابزارهاست این وسایل تا کجاهای دنیا رفته اند، چـه صیادانی از آنها استفاده کرده اند و چه ماجراهایی که پیش نیامده...
فروشگاه اینترنتی 30بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













