30بوک
کتاب عمومی
فلسفه
عمومی
مشروعیت عصر مدرن

مشروعیت عصر مدرن (پگاه روزگارنو)

(1)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
4141

علاقه مندان به این کتاب
38

می‌خواهند کتاب را بخوانند
4

کسانی که پیشنهاد می کنند
5

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب مشروعیت عصر مدرن

انتشارات پگاه روزگار نو منتشر کرد:
در این اثر بزرگ، بلومنبرگ با این تز نام‌آشنای کارل لوویت درمی‌پیچد که اندیشۀ پیشرفت، صورت سکولار آخرت‌شناسی مسیحی است. این آخرت‌شناسی، مداخله‌ای دراماتیک را وعده می‌دهد که تاریخ جهان را از بیرون به پایان می‌برد. درعوض، بلومنبرگ استدلال می‌کند که اندیشۀ پیشرفت همواره مستلزم فرایندی است که در درون تاریخ کار می‌کند و بر اساس منطقی درونی دست به عمل می‌زند که سرانجام تبلور انتخاب‌های انسان است و از خوداثباتی او مشروعیت می‌گیرد، از مسئولیت انسان در قبال تقدیر خود.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نقد و بررسی تخصصی نقد و بررسی تخصصی

معرفی کتاب مشروعیت عصر مدرن اثر هانس بلومنبرگ


هانس بلومنبرگ فیلسوف و مورخ آلمانی کتاب مشروعیت عصر مدرن را در سال 1966 منتشر کرد. کتاب مشروعیت عصر مدرن از روی نسخۀ انگلیسی رابرت والاس به فارسی ترجمه شده است. مترجم برای رفع اشکالات ترجمه از مشورت‌های ارزشمند و راهگشای جو پل کرول، یکی از مترجمان بلومنبرگ از زبان آلمانی به انگلیسی استفاده کرده است.

همۀ ما که در دنیای امروز زندگی می‌کنیم، عموماً خود را مدرن می‌دانیم و فکر می‌کنیم با مردم گذشته تفاوت زیادی داریم. بله، ما شاید لباس‌های متفاوتی بپوشیم و تکنولوژی تأثیرگذارتری داشته باشیم اما یک مسئلۀ مهم وجود دارد که بین ما و مردم گذشته مشترک است، ما از خودمان سؤالات سخت و بزرگی در مورد زندگی می‌پرسیم. سؤالاتی مانند این‌که چگونه باید زندگی کنیم و چرا دنیا این‌قدر پُر از رنج است.

در هر دوره عده‌ای به این سؤالات پاسخ می‌دهند و گرچه گاهی اوقات ما مدت‌ها این پاسخ‌ها را قانع‌‌کننده می‌دانیم و می‌پذیریم اما این پاسخ‌ها دوام طولانی مدتی ندارند و دائمی نیستند. با تغییر زمان، مردم پاسخ‌های جدیدی می‌طلبند. هانس بلومنبرگ، در کتاب مشروعیت عصر مدرن سیر تکاملی پاسخ‌های بشریت به این پرسش‌های همیشگی را بررسی کرده است.

در کتاب مشروعیت عصر مدرن چه می‌خوانیم؟

هستۀ نقد تاریخ‌گرایی بر فلسفۀ مدرن، مردود شمردن خودآگاهی غیرتاریخی این فلسفه و ادعای آغاز مطلق است. اگر هر چیزی مسبوق به سابقه‌ای است و از پی تحولی تاریخی آمده است، پس فلسفۀ مدرن و سرنمون آن دکارت نمی‌تواند ادعا کند که یکسره از سنت گسسته و از قسمی نقطۀ صفر تماماً عقلانی برخاسته است. به علاوه، این ادعا صرفاً خطایی نظری نیست؛ فلسفۀ مدرن عامدانه وام‌داری خود به سنت را انکار می‌کند تا عطش خویش به خودآیینی و اصالت را فروبنشاند، حال آنکه در خفا به خوان پرنعمت دست‌درازی کرده است. اما فلسفۀ مدرن از آن رو که اهلیت استفاده از این سرچشمۀ فکری و معنوی را ندارد، آن را منحرف می‌کند و شروری هولناک را رقم می‌زند که در نیمۀ اول قرن بیستم به اوج می‌رسند.

فیلسوفانی که روایتی ضدمدرن از سربرآوردن مدرنیته عرضه کرده‌اند، همگی این پاشنۀ آشیل را هدف گرفته‌اند. بلومنبرگ این نقد تاریخ‌گرایانه بر اولویت تام‌وتمام فهم فلسفی بر فهم تاریخی در مدرنیته را می‌پذیرد. مدرنیته باید بتواند روایتی تاریخی نیز از خود عرضه کند. با این حال او دو نقد بر استفادۀ مخالفان مدرنیته از استدلال تاریخ‌گرایانه وارد می‌کند که هر دو حول این نکته می‌چرخند که باید این کاربست را تا انتهای منطقی آن پیش ببریم و به عبارتی آن را تشدید کنیم. 

دومین نقد بلومنبرگ این است که مخالفان باید به جای نفی داعیۀ آغاز مطلق و غیرتاریخی مدرن، شرایطی تاریخی را بکاوند که طرح این ادعای غیرتاریخی را ضروری کرده بود. تنها در این صورت می‌توان کاملاً به رویکرد تاریخ‌گرایانه وفادار بود. اما تاریخ‌گرایان این ادعای غیرتاریخی را چنانکه باید به‌نحوی تاریخی نمی‌کاوند، بلکه به طرد آن و صدور کیفرخواست دست‌درازی به اموال سنت بسنده می‌کنند. نفی این ادعا، طرفداران سکولاریزاسیون و شرح‌های گنوسی را وامی‌دارد تا مدرنیته را صرفاً به‌عنوان خطایی تاریخی کنار بگذارند که غرب نباید مرتکب آن می‌شد و عصر مدرن را به‌عنوان پدیده‌ای نفی کنند که اصلاً نباید وجود می‌داشت.

در مقابل، بلومنبرگ از این کیفرخواست‌های ایدئولوژیک و غیرتاریخ‌گرایانه از چگونگی ظهور مدرنیته پرهیز می‌کند. او در پی فهم شرایط تاریخیِ طرح این ادعای غیرتاریخی است و بر همین اساس پیشینۀ مسیحی مدرنیته را انکار نمی‌کند. (مقدمۀ مترجم)

سرفصل‌های کتاب مشروعیت عصر مدرن

• پیشگفتار مترجم
• مقدمۀ مترجم: منطق تشدید به مثابه مکانیسم خروج
• اول: سکولاریزاسیون: نقد مقولۀ خطای تاریخی
• دوم: مطلق‌العنانی الهیاتی و خوداثباتی بشری
• سوم: «محاکمۀ» کنجکاوی نظری
• چهارم: سویه‌های آستانۀ دورانی: کوزایی و نولایی
• یادداشت‌ها
• واژه‌نامۀ فارسی/ انگلیسی/ آلمانی
• واژه‌نامۀ فارسی/ لاتین
• نمایۀ نام‌ها

بریده‌هایی از کتاب مشروعیت عصر مدرن

«این فرایند به کمک دو پیش‌شرط محقق شد. پیش‌شرط اول این بود که دغدغۀ رستگاری تا حد زیادی از حیطۀ نفوذ و تأثیر انسان خارج شود، حیطۀ تصمیم آزادانه و مجازات‌های به‌حق او. عامل جدایی قطعیت رستگاری از خودآگاهی انسان و آنچه تحقق آن به خود انسان بستگی دارد، الهیاتی بود که لطف و برائت از گناه اصلی را منحصراً با حکم گزینش الهی [رستگاران از لعینان] پی‌جویی می‌کرد، حکمی که نمی‌شد به کنه آن راه یافت و دیگر محدود و مقید به «اعمال» نبود. اراده‌باوری نومینالیستی و تأکید اصلی آن بر تقدیر ازلی، دغدغۀ رستگاری را بی‌تأثیر کرد، چون رستگاری دیگر منوط به داشتن ایمانی نبود که در نتیجۀ فزونی اطاعت انسان [از خداوند] حاصل می‌شد. به‌راحتی می‌توان فهمید که عقب‌نشینی پترارک از علاقۀ زیبایی‌شناسانه به جهان، تنها براساس این پی‌فرض معنادار است که تمرکز درونی بر آنچه انسان بیش از هر چیز دیگری بدان نیاز دارد [یعنی رستگاری]، تشویش او را از میان می‌برد و نیازهای او را «برطرف می‌کند». بدون این اصل بدیهی محافظ، قرون وسطی و کل گسترۀ تجلیات آن اندیشه‌ناپذیر می‌شود.»

«هدف از تحلیل مقایسه‌ای مفصل اتمیسم باستان و اراده‌باوری نومینالیستی که دست‌کم در نظر نیکولاس آترکورت، نوعی خویشاوندی با فیزیک اتمیستی را نشان می‌دهد، ایضاح این نکته بود که در اواخر دوران باستان و اواخر قرون وسطی، ایستارهایی نامتجانس با جهان پدید آمدند. در فلسفۀ هلنیستی، اشکال مختلفی از روگردان‌شدن انسان از کیهان و ایدئال نظریه وجود داشت. اما به دلیل پذیرش مستمر کیفیت کیهانی واقعیت، شدت مشکل خوداثباتی انسان تا حدی پنهان مانده بود. نتیجۀ کلی فلسفۀ اپیکور را می‌توان توصیه به خنثی‌سازی رابطۀ انسان با کیهان توصیف کرد. قصد فیزیک اتمیستی اپیکور، نه ارضای علاقه‌ای نظری به واقعیت، بلکه استدلال به طرفداری از عدم ربط‌ومناسبت پاسخ‌های متافیزیکی به شکل زندگی در جهان است. در اینجا به‌رغم رویکردهای معرف‌شناسانۀ یکسره متفاوت اتمیسم و اراده‌باوری، شباهتی اساسی با شکاکیت و ایدئال آن، یعنی پاپس‌کشیدن از مصرحات نظری وجود دارد.»

«مسئله‌ای که جهان باستان، آن را حل‌نشده باقی گذاشت، مسئلۀ خاستگاه شرور جهان بود. ایدۀ کیهان که بر فلسفۀ کلاسیک یونان مسلط بود و شالودۀ تفوق سنت افلاطونی / ارسطویی و رواقی را تشکیل می‌داد، موجب شد که مسئلۀ شر، جایگاهی ثانویه و از حیث نظام‌مند حاشیه‌ای پیدا کند. متافیزیک باستان حتی کوسمودیسه، [یعنی] توجیه جهان نیست، چون جهان نه نیازمند توجیه و نه قابل‌توجیه است. کیهان هر آنچه هست که می‌تواند باشد و اسطورۀ افلاطونی دمیورژ تضمین می‌کند که بازتولید ایده‌ها، بالقوه‌گی هر چیزی را که می‌تواند وجود داشته باشد و به هر نحوری که می‌تواند وجود داشته باشد، کاملاً بالفعل کرده است.»

خواندن کتاب مشروعیت عصر مدرن را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

کتاب مشروعیت عصر مدرن، کتابی سخت و پیچیده است. مترجم مقدمه‌ای مفصل خطاب به خوانندگان نوشته است تا بلکه فهم این اثر دشوار کمی آسان‌تر شود. با این وجود متن بلومنبرگ خوانندگانی جدی، دقیق و صبور می‌طلبد بنابراین توصیه می‌شود پیش از مطالعۀ کتاب مشروعیت عصر مدرن، آثار فارسی مرتبط با این موضوع را بخوانید و مقدمۀ ترجمۀ حاضر را نیز از نظر بگذرانید.

دربارۀ نویسندۀ کتاب مشروعیت عصر مدرن

مشروعیت عصر مدرن

هانس بلومنبرگ در سال 1920 به دنیا آمد و در سال 1996 از دنیا رفت. او فیلسوف و مورخ روشنفکر آلمانی بود. هانس بلومنبرگ را یکی از مهم‌ترین فیلسوفان آلمانی قرن می‌دانند. بلومنبرگ توانست در سال 1939 با نمرات عالی وارد دانشگاه شود اما چون مادرش یهودی بود از ادامۀ تحصیل در هر مؤسسۀ آموزشی عادی در آلمان منع شد.

در عوض او بین سال‌های 1939 تا 1941 تحصیلاتش در زمینۀ فلسفه را در دانشگاه‌های الهیات پادربورن و فرانکفورت ادامه داد اما مجبور شد آن‌جا را نیز ترک کند و به کار مشغول شد. در سال 1944 بلومنبرگ را به اردوگاه کار اجباری فرستادند اما پس از وساطت هایرنیش دراگر از آنجا آزاد شد. در پایان جنگ نیز خانوادۀ همسر آینده‌اش او را پنهان کردند. بلومنبرگ معتقد بود نازی‌ها سال‌های زیادی را از او دزدیده‌اند و دوستش می‌گفت پس از جنگ او تنها شش بار در هفته می‌خوابید تا زمان از دست رفته‌اش را جبران کند.

برای همین در قسمت دوم مشروعیت عصر مدرن، او به مضامینی مثل زندگی متناهی و زمان محدود به عنوان مانعی برای مکتب‌گرایی پرداخت. با این‌حال او خود را چندان درگیر رویدادهای سیاسی دهۀ 1960 نکرد. علاقۀ اصلی او تاریخ ایده‌ها بود و از طریق تغییرات در زبان، استعاره و الهیات به بررسی آن پرداخت.

پس از 1945 بلومنبرگ تحصیلاتش را در زمینۀ فلسفه، مطالعات تاریخ آلمان و زبان‌شناسی کلاسیک در دانشگاه هامبورگ ادامه داد و در سال 1947 از دانشگاه کیل فارغ‌التحصیل شد. او در سال 1950 درجۀ فوق دکترایش را دریافت کرد. بلومنبرگ عضو مجلس سنای بنیاد تحقیقات آلمان و استاد چندین دانشگاه در آلمان و مؤسس یک گروه تحقیقاتی بود.

امتیازات

کتاب مشروعیت عصر مدرن از سایت آمازون امتیاز 4.4 از 5 و از سایت گودریدز امتیاز 4.2 از 5 را به دست آورده است.

تحلیل سی بوک از کتاب مشروعیت عصر مدرن

نشر پگاه روزگار نو کتاب مشروعیت عصر مدرن از هانس بلومنبرگ را با ترجمۀ زانیار ابراهیمی منتشر کرده است.

از نظر کارل لوویت، فیلسوف آلمانی، عصر مدرن نسخه‌ای از مسیحیت است اما بدون جوهر مسیحیت. هانس بلومنبرگ شدیداً با لوویت مخالف بود و استدلال متقابل خود را در کتاب مشروعیت عصر مدرن مطرح کرد. استدلال بلومنبرگ این است که این یک درک نادرست از رابطۀ بین مدرنیته و وقایع پیش از آن است و به جای سکولاریزاسیون، پرسش‌های همیشگی همچنان بر قوت خود باقی هستند. بلومنبرگ معتقد بود که سؤالات خاصی وجود دارد که انسان همیشه از خود می‌پرسد. سؤالاتی مانند، چرا شر وجود دارد؟ طبق موازین اخلاقی رفتار کردن یعنی چه؟ نقش ما در جهان هستی چیست؟

بلومنبرگ معتقد بود که انسان در هر دوره به این سؤالات پاسخ می‌دهد و این پاسخ تا مدتی مورد قبول واقع می‌شود تا هنگامی که دیگر این پاسخ‌ها قانع‌کننده نیستند و افراد پاسخ جایگزینی برای این سؤالات پیدا می‌کنند. حالا اتفاقی که می‌افتد این است که به نوعی، آن پاسخ جدید نیز شروع به نشان دادن تناقضات درونی خود می‌کند یا شواهد جدیدی پیدا می‌شود یا هر چیزی که باعث می‌شود این پاسخ دیگر کارایی نداشته باشد. بنابراین بلومنبرگ همین ایدۀ تغییر پاسخ را به مسیحیت و سکولار مدرنیته اعمال کرد.

اگر از کتاب مشروعیت عصر مدرن خوشتان آمده، این کتاب‌ها را از دست ندهید

تأخیر بنیادین روشنگری اثر زانیار ابراهیمی که شرحی بر کتاب «مشروعیت عصر مدرن» است. این کتاب پژوهشی است که نخست نویسنده شرحی بر مجادلۀ بلومنبرگ با لوویت و اشمیت و نظریۀ خودش در باب ظهور عصر مدرن ارائه کرده است. سپس مقدمۀ والاس بر ترجمۀ انگلیسی این کتاب گنجانده شده است و پس از آن، مقاله‌‌های تفسیری از بهترین مفسران بلومنبرگ در کتاب منتشر شده است.

سیری در آفاق اندیشۀ هانس بلومنبرگ اثر رابرت والاس که به معرفی اندیشه‌های هانس بلومنبرگ پرداخته است. اساس این کتاب ترجمۀ پیشگفتارهای تفصیلی رابرت والاس بر سه کتاب محوری بلومنبرگ است و در هر یک چکیده‌ای از مباحث هر کدام از کتاب‌های او گنجانده شده است. 

درآمدی بر اندیشه‌ی هانس بلومنبرگ اثر فرانتس یوزف‌وِتس، گذری بر زندگی و اندیشۀ هانس بلومنبرگ برجسته‌ترین فیلسوف قرن است. در این کتاب نویسنده به اندیشه‌های بنیادین و آثار بلومنبرگ و عقاید او در باب هستی‌شناسی، طبیعت، واقعیت، مذهب، انسان و زمان پرداخته است.

نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی

نظرات کاربران (2)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • سید مهدی سمائی
    • پاسخ به نظر

    کتابی بسیار مهم و پیشنهاد میشه قبل از مطالعه اش ، کتاب « تأخیر بنیادین روشنگری » اثر زانیار ابراهیمی و نسر پگاه روزگار نو مطالعه شود.

  • تصویر کاربر

    • محمد آدیش
    • پاسخ به نظر

    این کتاب؛ به ترجمهٔ بهتر و دقیق‌تری نیاز دارد. متاسفانه هیچگونه نقد و نظارتی روی ترجمه‌های بد نیست.

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی