نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات آگه منتشر کرد:
تلاش های اخیر برای احیای فلسفه ی اجتماعی و سیاسی هگل به طور معمول از دو جهت محدود است نخست به دلیل تمرکزشان بر فلسفه ی حق هگل؛ و دوم به دلیل چارچوب تفسیریشان که تا حد زیادی متأثر از لیبرالیسم است. آرش اباذری با به چالش کشیدن این روند نشان می دهد که جایگاه حقیقی نظریه ی اجتماعی انتقادی هگل را باید در هستی شناسی او به ویژه در «منطق ذاتِ » كتاب علم منطق ـــــ جست وجو کرد. اباذری با به کار بردن نظریه های مارکس و آدورنو سویه ی انتقادی مستتر در منطق هگل را آشکار می کند. او استدلال می کند که سلطه ی اجتماعی در سرمایه داری با میانجی توهم برابری و آزادی برقرار می شود؛ نشان می دهد که چگونـه روابط تضاد مبنای پلورالیسم ظاهری در سرمایه داری است؛ و عمیق ترین مبنای سلطه، یعنی تمامیت مناسبات اجتماعی سرمایه داری را به تفصیل شرح می دهد. روی هم رفته کتاب او نشان می دهد که منطق هگل می تواند و باید از دیدگاهی سیاسی خوانده شود.
(یادداشت ناشر انگلیسی)
فروشگاه اینترنتی 30بوک
گئورگ ویلهم فردریش هگل یکی از مهمترین چهرههای ایدئالیسم آلمانی و یکی از بنیانگذران فلسفۀ مدرن غرب بود. او بر موضوعات فلسفی معاصر از موضوعات متافیزیکی در معرفتشناسی و هستیشناسی گرفته تا فلسفۀ سیاسی، فلسفۀ تاریخ، فلسفۀ هنر، دین و تاریخ فلسفه تأثیر گذاشت.
از نظر آرش اباذری، تلاشهای اخیر برای احیای فلسفۀ اجتماعی و سیاسی هگل به شدت محدود شده است: اولاً با تمرکز آنها بر فلسفۀ حق هگل و ثانیاً با چارچوب تفسیری لیبرال گستردۀ آنها. آرش اباذری با به چالش کشیدن این روند، نشان میدهد که جایگاه نظریۀ اجتماعی انتقادی اصیل هگل را باید در هستیشناسی او -به ویژه در «منطق ذات» علم منطق جستوجو کرد.
آرش اباذری گزارشی بسیار بدیع از علم منطق هگل در کتاب هگل و هستیشناسی قدرت (ساختار سلطۀ اجتماعی در سرمایهداری) ارائه میدهد. منطق هگل به طور سنتی مطالعۀ دیالکتیکی سیستماتیک هستیشناسی بنیادی است. اباذری با تجدیدنظر در این سنت میگوید که منطق هگل «روح سرمایهداری» را نشان میدهد. او مدعی است که منطق هگل یک رسالۀ هستیشناسانه است که در عین حال ساختارهای قدرت و روابط نامتقارن سلطه را آشکار میکند و پیشدرآمدی بر نقدهای بعدی مارکس و آدورنو از سرمایهداری است.
آرش اباذری با کنار هم جمع کردن ایدههای مارکس و آدورنو، اهمیت انتقادی پنهان منطق هگل را در کتاب هگل و هستیشناسی قدرت آشکار میکند. او استدلال میکند که سلطۀ اجتماعی در سرمایهداری به واسطۀ توهم برابری و آزادی حاصل میشود. او نشان میدهد که چگونه روابط اپوزیسیون زیربنای کثرتگرایی ظاهری در سرمایهداری است و عمیقترین زمینۀ سلطه یعنی کلیت روابط اجتماعی سرمایهداری را شرح میدهد. بهطور کلی او معتقد است که منطق هگل را میتوان و باید به صورت سیاسی خواند.
«فهم مارکس از ایدئولوژی حاکی از گسستی ریشهای از فهم ایدئولوژی در سنت روشنگری است. بنا به فهم روشنگری از ایدئولوژی – که از بهترین نمایندگان آن میتوان به بیکن، کانت و در جهان معاصر به چامسکی اشاره کرد – حاصل ایدئولوژی یک سوژهی منفرد است. فردی نوعی ممکن است به دلیل نداشتن آموزش مناسب باوری ایدئولوژیک داشته و از سر جهل اسیر پیشداوریهایی شده باشد؛ یا جرات تفکر مستقل نداشته باشد و درعوض ترجیح دهد به مراجع قدرت تکیه کند. بنابراین، در سنت روشنگری ایدئولوژی گونهای خطای شناختی یا مشکل شناختی است که افراد دچار آن میشوند و از طریق آموزش مناسب، از طریق قصد به تفکر مستقل و از طریق تفکر انتقادی روشنگر میتوان آن را علاج کرد.»
«ایدئولوژی از لحاظ اجتماعی ضروری است به این معنا که در نهادهای اجتماعی، سیاسی و حقوقیای تجسم مییابد که سازندهی جامعهاند. باور افراد به برابری و آزادی در سرمایهداری در رابطهی مبادلهی کالاها تجسم مییابد، و نهاد قرارداد به تعبیری جزئي ایدهای دارد و امکان ندارد بدون این جزء بتواند وجود داشته باشد. ضرورت ایدئولوژی را میتوان در قالب دو جنبهی زیر که بهلحاظ منطقی واجد پیوندی درونیاند بیان کرد: جنبهی نظاممند و جنبهی کارکردی. ضرورت ایدئولوژی نظاممند است به این معنا که به صورت بنیادی در پیوند با ساختار ذاتی یا تمامیت جامعه است. باور به برابری و آزادی در سرمایهداری عمیقاً با نهاد قانون، نهاد بازار و دولت سرمایهداری پیوند دارد. ضرورت ایدئولوژی کارکردی است به این معنا که ایدئولوژی واجد کارکردی درخور تمامیت ذاتی جامعه است که به جامعه کمک میکند تا خود را حفظ و بازتولید کند.»
«جامعهی سرمایهداری در نظر افراد چونان یک نظام برابری و آزادی نمایان میشود و این امر به معنایی خاص درست است. اگر افراد برابر و آزاد نبودند نمیتوانستند به معامله در بازار بپردازند. و با این همه، در سرمایهداری برابری و آزادیای که در بازار وجود دارد صرفاً نمودی ظاهری از ذاتی عمیقتر است که بر اساس نابرابری و سلطه تعریف میشود. بنا به چنین تعبیری، ایدئولوژی برابری و آزادی هم صادق و هم کاذب است. ایدئولوژی تا جایی صادق است که بهعنوان نمودی ظاهری درک شود که بهنحوی قائمبهذات وجود دارد. و تا جایی کاذب است که بهعنوان نمودی ظاهری از یک ذات درک شود، یعنی بهعنوان تظاهری از ذات که ذات را مستتر ميکند. این نکته را بدین صورت نیز میتوان بیان کرد. نهاد بازار که بر مبنای برابری و آزادی عمل میکند معادل تمام سرمایهداری نیست. بلکه بهمثابه یک دقیقه از تمامیت سرمایه عمل میکند، یعنی بهمثابه دقیقهای که بهنحوی نظاممند و کارکردی همبسته با تمامیت سرمایه است.»
گرچه ممکن است برخی خوانندگان این شیوۀ خوانش منطق را مستلزم تفسیری فراتر از آنچه در متن مشهود است بدانند، اما کتاب آرش اباذری مملو از استدلالهای متقاعدکنندهای است که به خواننده کمک میکند ابعاد سیاسی منطق را درک کند.
آرش اباذری استادیار رشتۀ فلسفۀ دانشگاه صنعتی شریف و پژوهشگر علوم بنیادی در تهران است. تحقیقات او بر فلسفۀ آلمان قرن نوزدهم و فلسفۀ اجتماعی و سیاسی متمرکز است و مقالاتی دربارۀ هگل-بولتن و فلسفه و نقد اجتماعی منتشر کرده است.
کتاب هگل و هستیشناسی قدرت از سایت گودریدز امتیاز 4.6 از 5 را به دست آورده است.
نشر آگه کتاب هگل و هستیشناسی قدرت از آرش اباذری را با ترجمۀ حسین نیکبخت منتشر کرده است.
آرش اباذری در کتاب هگل و هستیشناسی قدرت یک نظریۀ انتقادی از جامعه در سرمایهداری را بر اساس علم منطق هگل توسعه داده است. او دو هدف موازی دارد: اولاً میخواهد نشان دهد که هستیشناسی که هگل در منطق ذات ایجاد میکند، هستیشناسی قدرت است. این بدان معناست که قدرت خارج از ساختار افراد نیست، بلکه آنها را تشکیل میدهد. ثانیاً قصد دارد نشان دهد که هستیشناسی قدرت هگل از نظر تاریخی خاص است؛ یعنی ساختار سلطۀ اجتماعی در سرمایهداری را به تصویر بکشد.
- راهنمای انتقادی پدیدار شناسی روح هگل اثر اکسل هونت، تری پینکارد و رابرت پیپین که بسیاری آن را پیچیدهترین متن نوشته شده میدانند. کتابی که یکی از مهمترین دستاوردهای فلسفی تاریخ است و تاکنون به زبانهای زیادی ترجمه و چاپ شده است. نویسندگان در این کتاب به وسعت نظری منحصربهفرد اثرات بزرگ هگل پرداختهاند.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.