نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات یکشنبه منتشر کرد :
تام من نرفتم ماه، به یه جای خیلی دورتری رفتم... چون زمان، طولانی ترین فاصله ی بین دو مکانه. خیلی از اخراج شدنم از انبار اونم به خاطر نوشتن یه شعر روی یه جعبه کفش نگذشته بود که سنت لوئیس رو ترک کردم. برای آخرین بار از این پله ها پایین رفتم و از اون به بعدش راه بابامو پیش گرفتم. سعی کردم چیزایی که توی این فاصله گم کرده بودم رو توی مسیر پیش روم پیدا کنم... من سفرهای زیادی کردم. شهرها مثل برگهای مرده از کنارم پیچ و تاب میخوردن و رد میشدن. برگایی که رنگای روشنی داشتن اما از شاخه جدا شدن. دلم میخواست وایستم اما انگار یه چیزی دنبالم افتاده بود. همیشه ناغافل میومد و یهو شوکم می کرد. شاید یه قطعه ی موسیقی آشنا بود. شاید یه تیکه شیشه ی شفاف و یا شایدم تنهایی راه رفتنم توی خیابون وسط شب بود اونم توی یه شهر غریب و قبل از اینکه برای خودم رفقایی پیدا کنم. از کنار ویترین روشن یه مغازه عطر فروشی رد شدم و بطریهای شیشه ای ریزه میزه ی رنگی که شبیه تیکه هایی از یه رنگین کمون خورد شده بودن. بعدش یک دفعه دستای خواهرمو روی شونه هام حس کردم. برگشتم و به چشمهاش نگاه کردم... اوه، لورا، لورا، من سعی کردم تو رو پشت سرم ول کنم و برم اما من از اون چیزی خواستم باوفاترم! دنبال یه سیگار میگردم، از خیابون رد میشم، به سینما یا یه بار می رم و یه نوشیدنی می خرم، با نزدیکترین غریبه ای که سر راهم باشه حرف میزنم، هر کاری میکنم تا فقط بتونم شعله ی شمع یاد تو رو توی دلم خاموش کنم!
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.