نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات نی منتشر کرد:
پیشگفتارهایی بر منطقِ محض، که بخشِ مقدماتیِ پژوهشهای منطقی را تشکیل میدهند، میخواهند راه را برای برداشت و پرداختی نو از منطق هموار کنند. این پیشگفتارها میکوشند نشان دهند که پایهگذاریِ منحصراً روانشناختیِ منطق، که زمانهی ما ارزشی چنین فراوان بدان میدهد، بر خلطِ سطوحی ذاتاً گوناگون از مسائل، بر پیشفرضهایی اصولاً غلط دربارهی ویژگی و هدفهای دو علمی که در اینجا ذکر شده ــ یعنی روانشناسیِ تجربی و منطقِ محض ــ مبتنی است.
ــ برگرفته از متن کتاب
فروشگاه اینترنتی 30 بوک
جلد اول پژوهشهای منطقی با نام پیشگفتارهایی بر منطق محض در ژوئیه 1900 به چاپ رسید. جلد دوم با عنوان پژوهشهایی در پدیدارشناسی و نظریۀ شناخت شامل شش رساله یا پژوهش در دو بخش در سال 1901 منتشر شد. این کارِ بزرگ که هوسرل آن را نه شرحی نظاممند از منطق بلکه تلاشی برای ایضاحِ معرفتشناختی و نقد مفاهیم اساسیِ شناختِ منطقی میداند، شامل سلسلهای از پژوهشهای تحلیلی دربارۀ موضوعاتِ بنادینِ معرفتشناسی و فلسفۀ منطق، همچنین موشکافیهای فلسفیِ ژرف دربارۀ نشانهشناسی، معناشناسی، کل و جزء، دستورزبانِ صوری و ماهیتِ کنشهای آگاهانه است. در واقع تحلیلهای توصیفیِ مفصلِ او از ساختارهای ذاتیِ آگاهی، بر حسبِ اعمالِ قصدی، محتوا و موضوعِ آنها، به ویژه در دو پژوهش پایانی، بسترِ لازم را برای ظهورِ دانشی فراهم ساخت که هوسرل آن را پدیدارشناسی نامید. (برگرفته از درآمد درموت موران بر ترجمۀ انگلیسی)
هوسرل در ویراستِ اول این کتاب از واژۀ «پدیدارشناسی» که از زمان لامبرت، کانت و هگل رواج داشت و برنتانو و شاگردانش جانی تازه بدان بخشیده بودند، به شیوهای نهچندان نظاممند برای توصیفِ رویکردِ جدید خود به شروطِ امکان شناخت بهطور کلی بهره گرفت. کارِ پدیدارشناس واکاوی ساختارهای ذاتیِ شناخت است و مقصودِ هوسرل از «بازگشتن به خودِ چیزها» روشنسازی ماهیت مفاهیم منطقی از رهگذرِ دریابیِ خواستگاهِ آنها در شهود است. هدفِ کلی هوسرل بهبیانِ خود او «بنیادگذاریِ پدیدارشناختیِ منطق» است.
کتاب پژوهشهای منطقی قویترین ردپای ممکن بر تفسیر شایعِ روانشناسیگرایانه از منطق است، تفسیری که جان استوارت میل و دیگران هوادارِ آن بودند و از نگاهِ هوسرل به نسبیگرایی شکگرایانه میانجامید و امکانِ شناختِ عینی را از میان میبُرد. هوسرل در کتاب پژوهشهای منطقی خود، رویکردهای پیشیناش به منطق و ریاضیات را که در نخستین کتابش «فلسفۀ علم حساب» بیان کرده و مهمترین منتقد او یعنی فرگه، آن را روانشناسیگرایانه دانسته بود کنار گذاشت. اما پیوسته همین پژوهشها را نیز از نو تفسیر و واکاوی کرده است.
پدیدارشناسی، در مخالفت با ایدئالیسم رایج، بنا داشت علمِ موضوعات «انضمانی» باشد و از ساختهای نظری در فلسفه (که هوسرل هگل را نمایندۀ آن میدانست) بپرهیزد.
درآمد مترجم
هوسرل و پژوههای منطقی (برگرفته از درآمد درموت موران بر ترجمۀ انگلیسی)
مقدمه بر ویراستِ نخست
مقدمه بر ویراستِ دوم
درآمد
فصل اول: منطق بهمثابۀ دانشی هنجاری و بهویژه عملی
فصل دوم: دانشهای نظری بهمثابۀ مبانیِ دانشهای هنجاری
فصل سوم: روانشناسیگرایی، استدلالهای آن
فصل چهارم: نتایجِ تجربهگرایانۀ روانشناسیگرایی
فصل پنچم: تفسیرهای روانشناختی از اصولِ بنیادینِ منطقی
فصل ششم: نظریۀ قیاس در پرتوِ روانشناسگرایی
فصل هفتم: روانشناسیگرایی بهمثابۀ نسبیگراییِ شکگرایانه
فصل هشتم: پیشداوریهای روانشناسیگرایانه
فصل نهم: اصلِ اقتصادِ فکر و منطق
فصلِ دهم: پایانِ ملاحظاتِ انتقادی
فصل یازدهم: ایدۀ منطقِ محض
خوداظهاری
یادداشتها
واژهنامه
نمایه
«اما هنوز هم به ملاحظۀ تکمیلی دیگری نیاز است. بهطورِ طبیعی، آموزۀ علم آنگونه که در اینجا ارائه شده تنها به پژوهیدنِ صور و قانونمندیهای استدلالهای تکین (و ابزارهای کمکیِ مختص به آنها) نمیپردازد. ما حتی بیرون از علم نیز به استدلالهای تکین برمیخوریم، و بنابراین روشن است که استدلالهای تکین ـو همینطور تودهای از استدلالهای انباشتهشده بر روی هم- بهتنهایی هیچ علمی را نمیسازند. چنانکه بالاتر گفتیم، علم دارای یک وحدتِ خاص در بافت و زنجیرۀ استدلالها، یک وحدتِ خاص در سلسلهمراتبِ استدلالها، است؛ و این صورتِ وحدت بهنوبۀ خود دارای اهمیتِ غایتشناختیِ بالایی برای والاترین هدفِ شناخت است که کلِ علم در پیِ آن میکوشد: اینکه در صورتِ امکان در پژوهیدنِ راستی -که این نه به معنای پژوهیدنِ راستیهای تکین بلکه پژوهیدنِ سرزمینِ راستی یا، بهعبارتی، آن ناحیههای طبیعی است که به آنها تقسیم میشود- ما را به پیش ببرد.»
«در مباحث پیشین خاطرنشان ساختیم که فهم قوانینِ منطقی بهمثابۀ قوانینی دربارۀ امورِ واقعِ روانی، اگر دارای سازگاری باشد، باید به تفسیرهایی اساساً نادرست از آن قوانین بینجامد. اما منطقی که امروزه حکمفرما است در اینجا همانندِ دیگر جاها بهطورکلی از سازگاری پرهیز کرده است. باید بگویم روانشناسیگرایی تقریباً فقط به واسطۀ ناسازگاری میزید؛ هر کس آن را بهنحوِ منسجم تا پایان دنبال کرده از آن دست کشیده است، مگر اینکه تجربهگراییِ افراطی نمونهای شایانِ ذکر در این باره ارائه کند که پیشداوریهای ریشهدار چقدر میتوانند از روشنترین گواهیهای بینش نیرومندتر باشند.»
«اکنون نگاهی به آن نتایجِ نهایی میاندازیم که اِردمان از مقدمههای خود بهدست میآورد. از دیدِ او، ما باید با تکیه بر «فرضِ صِرف یک تفکر شهودی» این امکان را بپذیریم که تفکری وجود دارد که ذاتاً با تفکرِ ما فرق دارد، و از اینجا نتیجه میگیرد که بنابراین «اصولِ منطقی نیز فقط برای ساحتِ این تفکرِ ما اعتبار دارند، بدونِ اینکه برای ما تضمینی وجود داشته باشد که این تفکر از حیثِ ویژگیهایش نمیتواند تغییر کند. زیرا بر همین اساس، این امکان وجود دارد که چنین تغییری روی دهد، خواه در همۀ این اصول خواه تنها در برخی از آنها، زیرا همۀ آنها به شیوهای تحلیلی از یکی اشتقاقپذیر نیستند. این مسئله اهمیتی ندارد که این امکان در اظهاراتِ خودآگاهیِ ما دربارۀ تفکرِ خودمان هیچ پایه و اساسی ندارد که بتواند تحققِ آن را پیشبینی کند. اما با این همه این امکان وجود دارد. زیرا ما میتوانیم تفکرِ خود را فقط آنگونه که اکنون هست بپذیریم.»
کتاب پژوهشهای منطقی نمونۀ شیوهای سراسر نوین از فلسفهورزی است که بر تحلیلِ «خودِ چیزها» تمرکز کرده بدونِ آنکه این کار را از رهگذرِ نقدِ صرف فیلسوفان سنتی انجام دهد یا به هواداری متعصبانه از نظامهای فلسفی بپردازد. پژوهشهای منطقی همچنان نقطۀ شروعی ضروری برای هر محققی است که بخواهد بسطِ فلسفۀ اروپایی را در قرنِ بیستم از هایدگر و فرگه تا لویناس، گادامر، سارتر و دریدا دریابد.
ادموند گوستاو آلبرت هوسرل فیلسوف و ریاضیدان آلمانی بود که مکتب پدیدارشناسی را بنیان نهاد. او در سال 1859 در شهر پروسنیتس در منطفۀ موراویا (اکنون شهرِ پروستیوف واقع در جمهوری چک) به دنیا آمد و در سال 1938 از دنیا رفت. او در آثار اولیهاش نقدهایی را بر تاریخگرایی و روانشناسی در منطق بر اساس تحلیلهای قصدمندی ارائه کرد. او به دنبال توسعۀ علم بنیادی سیستماتیک بر اساس به اصطلاح کاهش پدیدارشناختی بود. اندیشۀ هوسرل عمیقاً بر فلسفۀ قرن بیستم تأثیر گذاشت و او را همچنان یک چهرۀ برجسته در فلسفۀ معاصر میدانند.
هوسرل در دانشگاههای لایپزیگ و برلین ریاضیات و فیزیک خواند. ریاضیات را از کارل وایرشتراس و لئو کونیگزبرگر و فلسفه را از فرانتس برنتانو و کارل استامپف آموخت. پس از آن به دانشگاه وین رفت و درآنجا دورۀ دکتری خود را در رشتۀ ریاضیات در سال 1882 به پایان رساند. پس از همکاری کوتاه با وایرشتراس و گذراندن خدمت سربازی به وین بازگشت و بین سالهای 1884 تا 1886 با فرانتس برنتانو فلسفه بخواند. سپس به پیشنهاد او برای تحصیل به سراغ بلندمرتبهترین دانشجوی برنتانو یعنی کارل اشتومپ و به دانشگاه هاله رفت تا به کمک او درجۀ شایستگیِ علمی خود را با رسالۀ دربارۀ مفهوم عدد، تحلیلهای روانشناختی را تکمیل کند. هوسرل از سال 1887 تا 1901 بدون دریافت حقوق استاد دانشگاه هاله شد و به تدریس فلسفه پرداخت، او این سالها را بدترین سالهای عمر خود خوانده است.
هوسرل در طول زندگی خود تنها چند کتاب منتشر کرد. نخستین کتابش در هاله فلسفۀ علم حساب بود که فصلهای آغازینِ آن در واقع نسخهای بازبینیشده از رسالۀ احرازِ شایستگی علمی وی بود. نوشتن پژوهشهای منطقی ده سالِ طاقتفرسا به طول انجامید و طی آن هوسرل بسیاری از وظایف عادی زندگیِ خانوادگی را قربانی کرد. نوشتن این کتاب باعث شد تا بتواند شغلی با حقوق در دانشگاه گوتینگن به دست آورد. هوسرل بین سالهای 1901 تا 1916 دو رسالۀ بلند و مهم با عنوان «فلسفه به مثابۀ علم متقن» و «ایدههایی برای یک پدیدارشناسی محض و فسلفۀ پدیدارشناختی» را نوشت.
او در سال 1916 به کرسی فلسفۀ دانشگاه فرایبورگ دست یافت که تا بازنشستگیاش در سال 1928 بر این کرسی ماند. در این سالها خلاصهای از درس گرفتارهای خود در بابِ زمان با ویراستاریِ مارتین هایدگر با عنوان «دربارۀ پدیدارشناسی زمان آگاهیِ درونی» را نوشت. هوسرل در ده سال پایانی زندگیاش بسیار فعال بود و سخنرانیهایی در هلند و فرانسه برگزار کرد. کتاب «منطقِ سوری و استعلایی» او در سال 1929 و نسخۀ فرانسویِ خطابههای پاریس از او با عنوان تأملات دکارتی در سال 1931 منتشر شد.
جلد اول پژوهشهای منطقی از سایت آمازون امتیاز 4.7 از 5 و از سایت گودریدز امتیاز 4.1 از 5 را به دست آورده است.
نشر نی کتاب پژوهشهای منطقی از ادموند هوسرل را با ترجمۀ طالب جابری منتشر کرده است.
با شناخته شدنِ تلاشهای پیشگامانۀ هوسرل طی یک دهه، کتاب پژوهشهای منطقی در آلمان به عنوان متن اصلی «جنبش پدیدارشناختی» نوپا جایگاهِ خود را محکم کرد. تأثیر پژوهشهای منطقی سپس سراسر اروپا از روسیه تا لهستان، فرانسه و اسپانیا را درنوردید، به گونهای که شاید مبالغه نباشد اگر جایگاهِ این کتاب را در فلسفۀ قرن بیستم اروپا با کتابِ تعبیر خواب اثر زیگموند فروید در زمینۀ روانکاوی مقایسه کنیم.
- تأملات دکارتی (مقدمهای بر پدیدهشناسی) اثر دیگری از ادموند هوسرل، که در آن کلیۀ مضامین و مفاهیم پدیدهشناسی مثل رسالت دکارتی فلسفه، اپوخه و تقلیل، اگوی استعلایی، پدیدهشناسی بهمثابه علمی اگولوژیک، ساختار قصدی آگاهی و بسیاری مفاهیم و مطالب دیگر را توضیح داده است.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
بالاخره بعد از قرنها، این اثر بنیانگذار و عظیم به دست ترجمه سپرده شد. خسته نباشید خدمت آقای جابری.