نظر خود را برای ما ثبت کنید
نشر نی منتشر کرد:
اکنون فروپاشی دیگری بزرگ به بخشی از تجربهی هر روزهی ما تبدیل شده است. ژیژک در کتاب درنگیدن با امر منفی هرگونه تلاش برای گریز از پذیرش این فروپاشی را خوار میشمارد ــ خواه عقبنشینی بزدلانه به سنت و پناهجویی در اَشکال پیشادکارتیِ اتحاد با دیگری بزرگ، خواه توسل کلبیمنشانه به حقایق نسبی. از دید او، یگانه راه حقیقی در مواجهه با فروپاشی دیگری بزرگ، تکرار حرکت کانت و هگل، به گردن گرفتن نبود دیگری و «درنگیدن با امر منفی» است. از اینرو، او در کتاب حاضر، با بهکارگیری مثالهایی از فرهنگ عامه و فلسفهی محض ــ از فیلم نوآر و تاریخ اپرا و تاریخ فلسفه گرفته تا ظهور ملیگرایی و نزاعهای قومی و بنیادگراییهای دینی ــ نشان میدهد که کانت و هگل، بسی بیش از سوفیستهای پسامدرن، معاصران ما هستند.
فروشگاه اینترنتی سی بوک
اسلاوی ژیژک، یکی از مهمترین متفکران امروزی، با بسط مفاهیم فلسفی نظریۀ روانکاوی ژاک لاکان، دیدگاه جدیدی از بشریت و جامعه را بیان میکند. او نظریۀ لاکانی را به منظور واقعیسازی مجدد فلسفۀ ایدئالیسم آلمانی، به ویژه روش دیالکتیکی هگل گسترش داده است. این آمیختگی نه تنها به ژیژک اجازه میدهد تا یک هستیشناسی منحصربهفرد -ماتریالیسم استعلایی- را بسط دهد، بلکه نقد مارکسیستی دقیق (هر چند غیرمتعارف) از ایدئولوژی سرمایهداری را تسهیل میکند.
ژیژک در کتاب درنگیدن با امر منفی میپرسد، آیا ما محدود به جهان پست مدرنی هستیم که در آن حقیقت به تأثیر احتمالی رویههای گفتمانی گوناگون تقلیل مییابد و سوبژکتیویته ما از طریق انبوهی از مواضع ایدئولوژیک پراکنده میشود؟ پاسخ او خیر است و راه خروج از نظر او، بازگشت به فلسفه است. این بازنگری به ایدئالیسم آلمانی به ژیژک اجازه میدهد تا نقد ایدئولوژی را به عنوان ابزاری برای افشای پویایی جامعه ما بازنگری کند، که یکی از جنبههای مهم آن بحث بر سر ناسیونالیسم است.
سپس ژیژک بحث در مورد ناسیونالیسم را وارد حوزۀ سیاست فرهنگی معاصر میکند و بنبست متمرکز بر ملیگراییها را همزمان با آرمانهای فاشیستی و ضداستعماری میشکند. ژیژک معتقد است آنچه موجب تضاد ملیگرایانه و قومی میشود، امتناع جمعی از لذت بُردن از خودمان است. ژیژک در کتاب درنگیدن با امر منفی نمونههایی از فرهنگ عامه و تئوری مثل اپرا، فیلم نوآور، جهانشمولی سرمایهداری، بنیادگرایی مذهبی و قومی استفاده کرده است.
سپاسگزاری مترجم
درآمد
بخش یکم: میاندیشم: خلئی به نام سوژه
فصل یکم: «من یا او یا آن (چیز)ی که میاندیشد»
فصل دوم: کوگیتو و تفاوت جنسی
بخش دوم: پس: ناپیآمدِ دیالکتیکی
فصل سوم: دربارۀ شرِ ریشهای و موضوعاتِ مرتبط
فصل چهارم: «منطقِ ذاتِ» هگل بهمثابه نظریهای در باب ایدئولوژی
بخش سوم: هستم: مدارِ بستۀ کیف
فصل پنجم: «زخم فقط با نیزهای مداوا میشود که تو را زخمی کرد»
فصل ششم: از ملتِ خویش همچون خودت کیف ببر!
یادداشتها
واژهنامه
نمایه
«شکافی که مارکس را از هگل جدا میکند، یعنی بعدِ تعیینکنندۀ آنچه هگل «سوژه» (در تقابل با افرادِ تجربی) مینامد، لحظهای مرئی میشود که راه «از جوهر به سوژه» را در جهت مخالف در مینوردیم. آنچه اینجا در ذهن داریم انتقادی است که مخالفانِ نامگرای هگل، از فونرباخ و مارکس جوان به بعد، معمولاً از او میکنند، انتقادی که فرضِ پایهای آن این است که «افرادِ عملاً موجود» پتانسیلهای خود را در شبکۀ اجتماعی روابط متقابلشان تحقق میبخشند (به تعبیر مارکس، «ذاتِ انسان تمامیت روابط اجتماعیاش است»). بر طبق این انتقاد، «رازآمیزگریِ ایدئالیستیِ» هگل در دو گام پیش میرود. نخست، هگل این کثرت روابط میان سوژهها بهمثابۀ افرادِ انضمامی را به رابطۀ سوژه -فرد با جوهر ترامی نهد/ ترجمه میکند: روابطِ اجتماعیِ میان افراد استحالهای ناگهانی را از سر میگذرانند و به رابطۀ فرد با جامعه به مثابه جوهر تغییر میکند. متعاقباً، در حرکت دوم هگل این رابطۀ فرد -سوژه با جوهر را به رابطۀ جوهر با خودش ترامینهد. مورد نمونهوار این «پردهبرداشتن از رازآمیزگریِ ایدئالیستی» عبارت است از نقدِ آگاهیِ دینی که فوئرباخ و مارکس جوان بسط میدهند، و بر طبق آن خدا همان بیانِ بیگانهشده، وارونه شده و «جوهریشدۀ» ساختار پایهای روابط اجتماعی میان افرادِ بالفعل و فعال است.»
«اینک میتوانیم دریابیم که چرا خودآگاهی دقیقاً وجه مقابل خودشفافیت است: من تنها تا آنجا به خودم هشیارم که بیرون از من مکانی وجود دارد که حقیقتِ من در آن بیان یا مفصلبندی میشود. امر ناممکن انطباقِ این دو مکان (مکانِ من و مکانِ لکه) است: لکه باقیماندهای بازتابنشده نیست، چیزی نیست که بتوان آن را از راه بازتاب و تأمل در خویش و از راه بینشی عمیقتر به زندگی روانی خویش از میان برداشت، زیرا دقیقاً محصولِ خودهشیاریام و همبستۀ ابژکتیوِ آن است. این همان چیزی است که لاکان در ذهن دارد وقتی «سمپتوم» را به صورتِ «سنتوم» مینویسد: سمپتوم به مثابۀ پیام رمزپردازیشده در انتظارِ محوشدن از راهِ تفسیرشدنش است، در حالیکه «سنتوم» لکهای است همبستۀ خودِ (نا) هستیِ سوژه. برای آنکه این تمایز را با مثالی روشن کنیم، اجازه دهید دو نسخۀ فیلم تنگۀ وحشت را به یاد آوریم، نسخۀ اصلیِ جی.لی تامپسون در اوایل دهۀ60، و بازسازیِ مارتین اسکورسیزی در سال 1991.»
«فراخوانیِ ایدئولوژیکِ آلتوسری (34) توهم پس گسترِ «همواره-پیشاپیش» را مشخص میکند: وارونۀ بازشناسیِ ایدئولوژیک سوءبازشناسیِ بعدِ اجراگر است. به بیان دقیقتر، وقتی که سوژه خود را در یک فراخوانیِ ایدئولوژیک بازمیشناسد، بهطور خودکار این امر را نادیده میگیرد که خودِ این عمل صوریِ بازشناسی محتوایی را میآفریند که آدم خود را در آن باز میشناسد. (کافی است مورد کلاسیکِ کمونیست استالینی را به یاد آوریم: وقتی او خود را بهعنوان ابزارِ «ضرورتِ ابژکتیوِ پیشرفتِ تاریخی به سوی کمونیسم» باز میشناسد، راجع به این امر دچار سوءبازشناسی میشود که این «ضرورتِ ابژکتیو» تنها از آن حیث وجود دارد که گفتمانِ کمونیست آن را میآفریند، تنها از آن حیث که کمونیستها به آن در مقام مشروعیتبخشی به فعالیت خویش استناد میکنند). آنچه در برداشتِ آلتوسری از این حرکتِ این همانیابیِ نمادین، حرکتِ بازشناسیِ خویشتن در قیومیتِ نمادین، از قلم میافتد این است که هدفِ این حرکت حلوفصلِ تنگنای بییقینیِ ریشهای سوژه در مورد جایگاهش است (من بهمثابه ابژه برای دیگری چیستم؟)»
ژیژک پایدارترین توضیح خود از فلسفۀ هگل را در کتاب درنگیدن با امر منفی منتشر کرده است و همچنین کوگیتوِ دکارت را کالبدشکافی میکند. این کتاب میتواند برای بسیاری که با فلسفه آشنایی چندانی ندارند کتابی دشوار و سختخوان باشد.
اسلاوی ژیژک در سال 1949 به دنیا آمد. او فیلسوف، نظریهپرداز و روشنفکر اسلوونیایی است. او مدیر انستیتوی علوم انسانی بیرکبک در دانشگاه لندن، استاد مدعو در دانشگاه نیویورک و محقق ارشد گروه فلسفۀ دانشگاه لیوبلیانا است. او عمدتاً بر روی فلسۀ قارهای (به ویژه هگلیسم، روانکاوی و مارکسیسم) و نظریۀ سیاسی و همچنین نقد فیلم و الهیات کار میکند. ژیژک را «هگل پیشرو زمانِ ما» و «برترین بیانگر نظریۀ لاکانی» میدانند. دیوید جی. گونکل و پل ای. تیلور مجلۀ ژورنال بینالمللی مطالعات ژیژک را برای انتشار کارهای او منتشر کردند.
در سال 1967، در دوران آزادسازی یوگسلاوی ژیژک در دانشگاه لیوبلیانا ثبتنام کرد و در رشتۀ فلسفه و جامعهشناسی به تحصیل پرداخت. ژیژک پیش از ورود به دانشگاه خواندن ساختارگرایی فرانسوی را آغاز کرده بود و در سال 1967 اولین ترجمهاش از ژاک دریدا به اسلوونیایی منتشر شد. ژیژک در محافل روشنفکران دگراندیش، از جمله فیلسوفان هایدگری، تینه هریبار و غیره رفتوآمد داشت و مقالاتی را که در مجلههای مختلف ازآنها منتشر میشد را ویرایش میکرد. او در سال 1981 مدرک دکترایش را در رشتۀ فلسفه اخذ کرد.
ژیژک مشهورترین همکار مکتب روانکاوی لیوبلیانا است، گروهی از دانشگاهیان اسلوونیایی که روی ایدهآلیسم آلمانی، روانکاوی لاکانی، نقد ایدئولوژی و نقد رسانهای کار میکنند. دستاورد بزرگ او کتاب «ابژۀ متعالی ایدئولوژی» است که در سال 1989 منتشر شد. این اولین کتاب او به زبان انگلیسی بود که در آن افکار مکتب لیوبلیانا را معرفی کرده است. او بیش از 50 کتاب به زبانهای مختلف نوشته است. در سال 2012 فارِن پالیسی، نام ژیژک را در فهرست 100 متفکر برتر جهانی قرار داد و او را یک فیلسوف مشهور نامید و برخی او را خطرناکترین فیلسوف جهانِ غرب میدانند.
«این اثر جدید ژیژک به اندازۀ آثار قبلیاش خیرهکننده است و زمینههای فلسفی جدیدی را ایجاد میکند. نه تنها کانت و هگل افکار لاکان را روشن میکنند (و بالعکس)، فرهنگ تودهای و سیاست همگی آنها را مشخص میکند و میتوانید گذشتوگذاری شگفتانگیز در اپرا نیز داشته باشید.» -فردریک جیمسون منتقد و نظریهپرداز مارکسیست
«اسلاوی ژیژک غول لیوبلیانا است... او بهترین سطح روشنفکری را از زمان کتاب ضد ادیپ: سرمایهداری و اسکیزوفرنی ارائه میدهد.» -اسکات مالکومسون
کتاب درنگیدن با امر منفی از سایت آمازون امتیاز 4.6 از 5 و از سایت گودریدز امتیاز 4 از 5 را دریافت کرده است.
نشر نی کتاب درنگیدن با امر منفی از اسلاوی ژیژک را با ترجمۀ علی حسنزاده منتشر کرده است.
این احتمالاً طولانیترین بررسی ژیژک از امر منفی رادیکال است. در این کتاب او این مورد را بیان میکند که لاکان سومین فیلسوفی است که پس از افلاطون و کانت به این امر دست مییابد، که هر دوی آنها نیز از طریق اقدامی برای رادیکالسازی بزرگتر، نگرشهای نسبیگرایانۀ زمان خود را مغلوب کردند.
- شبِ جهان اثر دیگری از اسلاوی ژیژک است که در آن نویسنده به منطق استعلایی کانت و حقیقت آن، منطق نظرورزانۀ هگل و منطق دال لاکان پرداخته است. از نظر ژیژک شکاف هستیشناختی نخستین بار در کوگیتویِ دکارت سر بر آورد و در فلسفههای کانت و هگل شکلی بنیانبرانداز به خود گرفت.
- رخداد یکی دیگر از آثار خواندنی اسلاوی ژیژک است که در آن نویسنده میکوشد چارچوبی برای فکر کردن به تغییرات ریشهای زندگی افراد بدهد که خودش به آن «رخداد» میگوید. مفهوم رخداد در فلسفۀ قرن بیستم به نامهای مهمی چون هایدگر، دلوز، دریدا و بدیو گره خورده و به واسطۀ این نامها تفکر زمان ما تحتشعاع قرار گرفته است.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.