کتاب حاضر، راهي است از زبانشناسي به ادبيات که دربارة زبانشناسي و ادبيات که با رويکردي به شعر نوشته شده است. دکتر صفوي اين کتاب را در يک پيشگفتار، نُه فصل کتابنامه، فهرست منابع و نمايه به پايان برده است. فصل اول، مروري است بر ملاحظات نظري، از قبيل ساختگرايي، نشانة زبان، روابط همنشيني و جانشيني مسايل زباني و ادبي و گونههاي زبان ادبي، فصل دوم به پيشينة مطالعات زبانشناختي ادبيات اختصاص يافته است که از بزرگي همچون فردينان دو سوسور، که گام اول و مباني زبانشناختي به محکمي برداشت به زيبايي علميشناختي ياد شده است. صورتگرايان روس و مطالعات مکتب ادبي فرانسه از اهم بحث اين فصل است. فصل سوم به ابزارهاي آفرينش شعر، گريز از قواعد زبان خودکار و تشابه در نشانهها پرداخته شده است. فصل چهارم به تراز ادبي و فصل پنجم به سنت فن شعر پرداخته شده است، در اين فصل مجاز، استفاده اغراق و... از اهم بحثهاست. فصل ششم به انتخاب اختصاص دارد که بحثهايي چون نشانداري در معنيشناسي نشانداري التزامي از بحثهاي مهم آن است. فصل هفتم به واقعيت پرداخته که بزرگنمايي، کوچکنمايي، واقعيتگريزي کاذب، به خوبي بحث شده است. فصل هشتم به بديع شعر و فصل نهم، به پيشنهادي در سبکشناسي ادب فارسي پرداخته که دکتر صفوي در آن بحث جديدي را در سبکشناسي آورده است. پايان سخن، سخني است دربارة راههاي چگونگي بازنمايي زبانشناسي در ادبيات فارسي جهت گشودن بسياري از رازهاي نگشودهاي زبان فارسي. هدف از نوشتن کتاب اين است که ثابت کند آيا آنچه به سنت مطالعات ادبي در زمينة آفرينش شعر باز ميگردد، بر مبناي علمي استوار است و طبقه جديدي در توصيف و طبقهبندي صناعات ادبي وابسته به شعر دست داده شود و مشخص گردد چه صناعاتي در آفرينش شعر جدا از نثر و نظم دخيلند و هر يک در چه سطحي از تحليل قابل بررسي است.
شاید بپسندید














از این نویسنده













