نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات گمان منتشر کرد:
این کتاب ها فلسفه را ساده نمی کنند بلکه از ابهت هراس آور فلسفه می کاهند. خواننده ممکن است خواندن این کتاب ها را به امید یافتن پاسخ های روشن آغاز کند. پاسخی برای مسئله ی تنهایی اش ،چرایی مرگ، منشأ ملال و دل زدگی... اما انتظار اینکه کتابی یا کسی در چند صفحه یا فلان تعداد نکته به ما بگوید چطور زندگی کنیم و چگونه خوشبخت شویم در واقع یك جور انکار مسئولیت شخصی انسان است. پاسخی قطعی و ابدی که مناسب حال همه کس باشد وجود ندارد. کتاب هایی که چنین مدعاهایی دارند قطعا فریبکارند . کتاب های این مجموعه نسخه نمی پیچند و سیاهه ای از اعمال نیک و بد پیش روی شما نمی گذارند؛ بلکه می خواهند به فهم بهتر زندگی و پرسش ها و تجربه هایمان کمک کنند؛ چراغی بیفروزند تا در این اتاق تاریک زندگی و در لحظات دشوار در کمان از پرسش های بی پایان انسانی روشن تر شود، بدانیم فیلسوفان و حکیمان جهان به این پرسش ها چطور فکر کرده اند؛ تا با فهم دقیق تر و دیدی بازتر بتوانیم در زندگیمان تصمیم بگیریم مسئولیت تصمیم مان را شجاعانه برعهده بگیریم و با عواقب تصمیم هایمان آگاهانه روبرو شویم.
از نظر سوررئالیستها رویا، نه جنبهای آشکار از آرزویی نهفته، بلکه جنبهای مخدوش از آن است؛ رویا یکی از ابعاد بنیادیِ گونهی انسان است. اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم، رویا خودِ آرزوست، اما در رادیکالترین شکلِ آن. استدلال آنها این بود که عامل محرکِ مردم خواستههای آنهاست. مردم هر کاری میکنند تا زنده بمانند، عشقشان را پیدا کنند و در سلامتی و سعادت باشند. اینها همه نیازهایی آشکار است که معمولاً از جایگاه ما در جامعه نشئت میگیرد. [اما] بالاتر از همهی اینها آرزویی است ناب، غنی، ژرف، و بیانناشدنی؛ این همان چیزی است که رویا، وقتی کسی سرکوبش نمیکند، برمیانگیزد.
ما با واگویهکردن رویایمان میتوانیم بر هیجاناتمان مسلط شویم، خودمان را بهتر بشناسیم، خیالی خوشایند را کش دهیم، و از طرح داستانِ فوقالعادهای که فیالبداهه اجرایش کردهایم کیف کنیم. درست است که بازگوکردنِ رویا آن را تنزل میدهد، اما در عین حال تنها امکان ما برای درک ظرفیتِ خلاقانه، بازیِ تلمیحات، استعارهها، جانشینیها و جناسهایی است که در ذهنِ در خوابمان رخ میدهد. تعریفکردنِ رویا بهاندازهی گوشدادن به واگویهی دیگران لذتبخش است، و نه قصهگو و نه مخاطب کاری به این ندارند که این واگویه به رویای اصلی وفادار مانده یا نه.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
واژۀ رؤیا اشاره به چیزی دارد که در حال حاضر وجود ندارد و حتی ما برای توصیفش هم خیالپردازی میکنیم. یکجور امید، آرزو یا خواسته. شما میتوانید آرزو کنید که از اورست بالا بروید یا برندۀ جایزۀ نوبل شوید اما میدانید که در واقعیت چنین اتفاقاتی نخواهد افتاد و شاید حتی توانایی انجام چنین کاری را نداشته باشید. با این وجود برخی آرزوها دستیافتنیتر هستند و ممکن است به واقعیت تبدیل شوند. همچنین ما زمانی که در خودمان فرو میرویم میگوییم که در حال رویاپردازی بودهایم.
همۀ ما میدانیم که خواب دیدن چیست، اما همچنین میدانیم که توصیف یا تفسیر خوابها و رویاها یا توضیح دادن واقعیآنها چقدر دشوار است. تلاش برای بیان یک رویا به معنای درک این است که چقدر کلمات ما برای توصیف آن تجربه ناکافی هستند. رویاها فراتر از کلمات هستند و در نهایت ما اطلاعات و محدودیتهای بسیار زیادی برای تعریف کردن رویاهایمان داریم.
کتابهای زیادی در مورد ماهیت رویاها، ریشههای روانشناختی یا بیولوژیکی و اهمیت آنها منتشر شدهاند، اما پیر سورلین کتاب از رویا که حرف میزنیم را با این فرض پیش بُرده که تمام چیزی که میتوانیم دربارۀ خواب و رویا به آن تکیه کنیم، مبتنی بر رویاپردازی است. سورلین نشان میدهد که چگونه رویاها خلاقیت ما را برمیانگیزند و چگونه خلاقیت نیز به نوبۀ خود بر روی رویاهای ما تأثیر میگذارد.
پیر سورلین در کتاب از رویا که حرف میزنیم فقط به رویاهای شبانۀ ما نمیپردازد بلکه بیشتر به آنچه در مورد آنها میگوییم پرداخته است. او تأثیر رؤیاها بر تخیلات ما و تئوریهای مختلف -گاهی متناقض و همیشه ناقص- را که مردم برای روشنکردن آنها ساختهاند بررسی کرده است. سورلین در این کتاب نشان میدهد که فرضیات ما از خواب و رویا بر اساس الگوهای تکرارشونده ساخته شدهاند و این الگوها کاملاً فردی و منحصربهفرد هستند. او به بررسی میل به تحلیل رؤیاهای شبانه میپردازد و این که چرا برخی افراد در تعبیر خواب متخصص شدهاند.
«همعصران ما، در جایگاه وارثان متفکران خردگرای قرن بیستم، چندان به رویاها بها نمیدهند. در فرهنگها و اعصار دیگر، زندگیِ در خواب جدیتر گرفته میشد. هنوز جوامع پیشا صنعتی این تمایز روشنی را که ما بین بیدارشدن و رویادیدن قائلیم بیمعنی میدانند. در این جوامع مشاهدهی دنیای خارجی، شهود و رویادیدن اغلب به چشم یک پیوستار دیده میشود. آنچه در بسیاری از نظریههای مدرن دستکم گرفته شده جنبهی کاملاً احساسی رویاهایی است که در اثر تغییر شکلِ انگیزهها، روابط، و ایدهها به اشکال، رنگها، تصاویر یا عناصر مخدوش به وجود آمدهاند. ما در مورد اهمیت رویاهایمان شکوتردید داریم، اما اتفاقاً در طول خواب تحت تأثیر احساساتی قرار میگیریم که بهشدت شادیبخش یا پریشانکنندهاند؛ احساساتی که تحتتأثیر فکر و خیالهای درونمان، یا توهمات غریب، یا شرایط غیرعادی، یا ترکیب مبهمی از تصاویر برانگیخته شدهاند. پروبالدادن به رویاهای خیالپردازانهی انسان، از قدیمالایام، به بسط خلاقیت کمک کرده است.»
«چطور در قالب تصاویری که در رویا میبینیم، از خیالات فردی به باورهای جمعی میرسیم؟ بیایید نقبی بزنیم به آن دوره که نه رادیویی در کار بود و نه تلویزیونی. در بسیاری از دهکدهها یا خانوادههای پرجمعیت و بزرگ، همه عادت داشتند موقع غروب دور هم جمع شوند و قصه بگویند. وقتی قصهها ته میکشید، خوابهایشان را تعریف میکردند و بهترین قصهگوها آنهایی بودند که به رویاهایشان شاخوبرگ میدادند و قصهای خلاقانه از آنها در میآوردند. ویکتور هوگو هم این بازی را خوب بلد بود، و شرح رویاهایش قدرت خیالپردازی خلاقانهاش را آشکار میکند. ژوئیهی سال 1842، فردینان دورلئان، پسر بزرگ لویی فیلیپ، در حادثهای خیابانی کشته شد. مرگ او که وارث تاجوتخت فرانسه بود همه را پریشان خاطر کرد. اندکی پس از آن هوگو خواب دید که با دوک فردینان ملاقات کرده است. اما آنچه در یادداشت او دربارهی این رویاها در خاطراتش جلبتوجه میکند، بیشتر از خودِ ملاقات، صحنهپردازی آن است. هوگو فضایی فوقالعاده را بازآفرینی میکند که حالوهوایی شبیه شعرهایش دارد.»
«اگر دوست داریم جانورانِ افسانهایِ عجیبوغریب را در خوابهایمان ببینیم، باید به دنیای فرهنگیِ دیگری سفر کنیم. در گزارشی تلویزیونی مربوط به سال 1999، زنی باردار از کشور کامبوج را میبینیم که دربارهی خوابهایش صحبت میکند. اول لازم است اطلاعاتی دربارهی زمینهی داستان بدهیم. شوهر این زن برای یک شرکت صنعتی کانال حفر میکرده. آنها دهکدهشان را ترک میکنند و در جایی ساکن میشوند که طیِ جنگ داخلی صدها کشته داده است. یک روز پیش از فیلمبرداری، شوهرِ زن استخوان یک انسان را از زیر خاک بیرون کشیده و این ماجرا بهشدت باعث وحشت زن شده است. او تصمیم میگیرد برای تمدد اعصاب نزد طبیب محلی برود. در فیلم به طبیب میگوید: «از وقتی آمدهام اینجا خواب راحت نداشتهام. تمام مدت خواب ارواح سنگدل را میبینم. یکیشان خیلی بزرگ و وحشتناک است. عاشق من است و میخواهد با من ازدواج کند. اما من نمیخواهم. من و شوهرم عود سوزاندهایم.» طبیب فسفس میکند و مستقیم نمیرود سر اصل مطلب.»
کتاب از رویا که حرف میزنیم نه تنها برای همۀ کسانی است که خواب و رویا میبینند بلکه برای کسانی است که دربارۀ این تجربه کنجکاو هستند و دوست دارند بدانند خواب و رویا دقیقاً چیست و چرا افراد به سختی میتوانند خوابها و رویاهایشان را به یاد بیاورند، تعریف کنند یا حتی به تجزیه و تحلیل آنها بپردازند.
پیر سورلین استاد جامعهشناسی دانشگاه پاریس ۳ و نویسندۀ کتابهای سینماهای اروپا، انجمنهای اروپایی (1991)، رسانههای جمعی (1994) و سینمای ملی ایتالیا (1996) است.
کتاب از رویا که حرف میزنیم از سایت آمازون امتیاز 4 از 5 و از سایت گودریدز امتیاز 3.5 از 5 را به دست آورده است.
نشر گمان کتاب از رویا حرف میزنیم از پیر سورلین را با ترجمۀ مرضیه نیلی و سما قرایی منتشر کرده است.
آیا تابهحال به خواب و رویاهایتان دقت کردهاید؟ به نظر شما خواب و رویا چیست؟ چند درصد از خواب و رویا فکر و خیال و گمان ما است و چند درصد از آن ساخته و پرداختۀ ذهن است؟ پیر سورلین در کتاب از رویا که حرف میزنیم به این سؤالات و بسیاری از سؤالات دیگر در زمینۀ خواب و رویا دیدن پاسخ داده است.
- چرا میخوابیم (قدرت خواب و رویا) اثر متئو واکر متخصص مغز و اعصاب و محقق خواب است. او در این اثر علمی مشهور دربارۀ خواب و رویا با مخاطبین صحبت کرده است و از عواقب خواب شبانهی کمتر از شش یا هفت ساعت میگوید و پیامدهای مربوط به سلامتی و خواب را به علاقهمندان توضیح میدهد.
- تفسیر خواب اثر زیگموند فروید روانکاو مشهور است که در سال 1899 میلادی منتشر شد. فروید در این کتاب به نظریۀ خود از تعبیر خواب با توجه به ذهن ناهشیار فرد و عقدۀ ادیپ پرداخته است. در واقع فروید تلاش کرده است در این کتاب خوابها را رمزگشایی کند و این کتاب به نوعی دربردارندۀ اصلیترین نظریان فروید در زمینۀ سرکوب، سانسور، رابطۀ خودآگاه و ناخودآگاه است.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
برتون میگفت در زودترین وقت ممکن رویایتان را برای دوستی تعریف کنید تا اگر بعداً حافظه فریبتان داد کس دیگری باشد که نسخه ی اولیه ی رویا را به خاطرتان بیاورد.
لحظات نخستِ خواب تصویر مرگ است، احساس میکنیم داریم در رخوتی مه آلود غرق میشویم پس نمیتوانیم آن لحظه ی دقیقی را که خویشتن ما به شکلی دیگر وجود خود را از سر میگیرد با قطعیت تشخیص دهیم.
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
اوایل قرن بیستم در بخشهای روستایی ایتالیا بیوه های طبقه ی متوسط تا مدتها پس از مرگ شوهر سیاه می پوشیدند و بعد رنگ بنفش را انتخاب میکردند رنگی که معنی مشخصی داشت این زنها دیگر ازدواج نمی کنند اما دوران عزاداری شان هم به سر رسیده است. بنفش اغلب رنگ نیمه عزاداری خوانده میشد.