نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات نون منتشر کرد:
روث ور، نویسندۀ بریتانیایی و خالق رمانهای رازآلود و پرمخاطب، با کتاب در یک جنگل تاریکِ تاریک به خوانندگان فارسیزبان معرفی شد و همزمان با سراسر جهان، خیلی زود به چهرهای محبوب در بازار کتاب ایران نیز بدل شد. «آن دختر»، هفتمین اثر این نویسنده، روایت مسحورکنندۀ زنی است که ده سال پس از مرگ دوستش، دنبال پاسخ میگردد.
هانا جونز در آکسفورد، پیش از همه با آپریل کوتس-کلایودن آشنا شد. آپریل دختری پرانرژی و باهوش که گاهی هم بیرحم میشد. در ترم اول، آنها در کنار ویل، هیو، رایان و امیلی گروهی جدانشدنی و خاص را تشکیل دادند. اما آخر ترم دوم، آپریل به قتل رسید.
حالا یک دهه گذشته و هانا و ول منتظر اولین فرزندشان هستند. همزمان قاتل آپریل و دربان سابق آکسفورد، جان نویل، در زندان میمیرد. هانا خوشحال است که بالاخره میتواند گذشته را پشت سر بگذارد. اما یک خبرنگار به سراغش میآید و با شواهدی جدید روی بیگناهی نویل پافشاری میکند. جهان هانا به هم میریزد. با دوستان قدیمیاش تماس میگیرد و معمای مرگ آپریل را کنکاش میکند. نهایتاً میفهمد که هرکسی رازهای خودش را دارد...
نشر نون اولین ناشر آثار روث ور در ایران است و ترجمۀ فارسی همۀ رمانهای او را منتشر کرده است.
«روث ور استادِ اشاره کردن به حضور شر در پیشپاافتادهترین لحظات داستان است.»
واشینگتنپست
«اثری تاریک و معتادکننده. این کتاب روث ور را بیش از همه پسندیدم!»
لوسی فولی
«تمام رمانهای روث ور منحصربهفرد و جواهری غیرمنتظره هستند. این کتاب، داستانی چندلایه، هیجانانگیز و پرتنش دارد. تکتک صفحاتش را دوست دارم.»
لیزا جوئل
فروشگاه اینترنتی 30بوک
روث وِر در کتاب آن دختر، داستان دختری به نام هانا جونز را روایت میکند که پس از قتل دوستش فکر میکند قاتل را به زندان انداخته ولی پس از مدتی متوجه میشود که اشتباه کرده و قاتل شخص دیگری است و حالا باید به دنبال قاتل واقعی دوستش بگردد.
هانا جونز شخصیت اصلی رمان آن دختر، زمانی که به سختی در دانشگاه آکسفورد قبول میشود فکر میکند که بالاخره به تمام رویاهایش رسیده است. آپریل اولین کسی است که هانا در آکسفورد با او آشنا میشود. او دختری بانشاط، گهگاه شرور و در واقع همان آن دختر است. او خیلی سریع پای هانا را به گروه عجیب دوستانش میکشاند. در پایان ترم ، هانا و دوستان آپریل دیگر دوستان صمیمی هم شده بودند ولی در پایان سال، آپریل مُرده است.
اکنون یک دهه بعد، هانا و ویل در انتظار تولد اولین فرزند خود هستند و مردی که به قتل آپریل محکوم شده بود در زندان میمیرد. هانا از شنیدن این خبر آسوده میشود و خوشحال است که بالاخره گذشته را پشت سر گذاشته است اما زمانی که یک روزنامهنگار جوان با شواهدی به سراغ هانا میآید، دنیای هانا زیرورو میشود. این روزنامهنگار به هانا نشان میدهد که احتمالاً آن مرد بیگناه بوده است و هانا به تردید میافتد، یعنی او واقعاً یک مرد بیگناه را به زندان انداخته است؟ هانا باید حقیقت را بفهمد، بنابراین دوباره به سراغ دوستان قدیمی دانشگاهش میرود و عمیقتر راز مرگ آپریل را بررسی میکند و متوجه میشود دوستانی که فکر میکرد میشناسد، همگی رازی خطرناک دارند...
«هانا به زنی که مقابلش ایستاده میگوید: «هفده پوند و نود و هشت پنی.» او با حواسپرتی سری تکان میدهد و کارتش را روی پیشخان میگذارد. «کارتخونمون تماسی نیست، ایرادی نداره؟» زن سریع جواب نمیدهد. سعی دارد جلوی فرزند چهارسالهاش را بگیرد تا با پاککنها بازی نکند. ولی وقتی هانا سؤالش را تکرار میکند، میگوید: «اوه، اصلاً.» هانا کارت را بالای دستگاه میگیرد تا صدای بوق بلند شود. بعد رسید و کتابها را روی پیشخان میگذارد؛ گروفالو، بچۀ جدید و یک خانه در دل مامانم است. یعنی یک برادر با خواهر کوچولو در راه است؟ نگاهش به دختر بچهای میافتد که با لوازم تحریر بازی میکند. لبخندی شیطنتآمیز تحویلش میدهد. دخترک میایستد و ناگهان لبخند میزند. هانا میخواهد اسمش را بپرسد، ولی نباید مرزها را زیر پا بگذارد. در عوض رو به مشتری میکند. «پلاستیک میخواید؟ البته این کیسههای خوشگل رو هم داریم که دو پوند هستن.» به ردیفی از کیسههای پارچهای اشاره میکند که لوگوی زیبای تالتیلز رویشان دیده میشود.»
«این چند هفته، تا حدی ویارش بهتر شده. ولی حالا تهوع برمیگردد. دهانش را میبندد، از بینی نفس میکشد و با دست دیگرش لبۀ پیشخان را میگیرد. مادرش میگوید: «متأسفم. نمیخواستم سرکار ناراحتت کنم. ولی یهو توی اخبار دیدمش. ترسیدم یه نفر از پِلام بهت زنگ بزنه یا از طرف مِیل بیان سراغت. فکر کردم...»
آب دهانش را قورت میدهد. «فکر کردم بهتر خودم خبرش رو بهت بدم.»»
«پارکینگهای خیابان پلام شلوغ بودند، پس مادرش روی خط زرد خیابان اصلی ایستاد تا هانا با چمدان بزرگش پیاده شود، بعد هم قول داد سریع ماشین را پارک کند و برگردد. هانا آنجا ایستاد و به مینیون قدیمیشان چشم دوخت. حس خیلی عجیبی داشت؛ انگار با پیادهشدن از ماشین، هویت قدیمیاش را از دست داده بود و حالا باید نسخهای تیزبینتر، سرحالتر و جدیدتر از خودش را به دنیا نشان میداد. چرخید و به نوک آن طاق سنگی حکاکیشده نگاه کرد. نسیم خنک ماه اکتبر در میان موهایش پیچید و به خاطر اضطراب و هیجان به خودش لرزید. همین بود؛ اوج تمام امیدها، آرزوها و برنامههای دقیقش. یکی از قدیمیترین و معتبرترین کالجها در یکی از قدیمیترین و معتبرترین مراکز یادگیری دنیا: کالج معروف پلام در دانشگاه آکسفورد. تا سه سال آینده، اینجا خانۀ جدیدش بود. برخلاف روز مصاحبه، درِ بزرگ و چوبی مقابلش باز بود. آن زمان مجبور شد ضربهای به آن در قدیمی و مشبک بزند و منتظر بماند تا دربان مثل اعضای گروه مانتی پایتان، از سوراخ در نگاهش کند.»
اگر به داستانهای جنایی و تعلیق علاقه دارید و هیجان را دوست دارید حتماً کتاب آن دختر را بخوانید.
روث ور در سال 1977 در بریتانیا به دنیا آمد و در لویس بزرگ شد. او نویسندۀ کتابهای جنایی-روانشناختی است و رمانهای فانتزیاش را با نام مستعار روث وربرتون منتشر میکند. کتابهایش «در یک جنگل تاریکِ تاریک (2015)» و «زنی در کابین 10 (2016)»، هر دو در فهرست پرفروشترین کتابهای ساندی تایمز بریتانیا و نیویورک تایمز قرار گرفتند. او در دانشگاه منچستر به تحصیل در رشتۀ زبان انگلیسی پرداخت و در آنجا شیفتۀ متون انگلیسی قدیمی و میانه شد.
روث ور پیش از آنکه وارد حرفۀ نویسندگی شود پیشخدمت بود و در کتابفروشی نیز کار میکرد. او همچنین مدتی را در پاریس گذراند و در آنجا زبان انگلیسی تدریس میکرد. او اکنون در نزدیکی برایتون زندگی میکند. اغلب سبک نگارش آثار جناییاش را با آگاتا کریستی مقایسه میکنند. او خودش نیز اعتراف کرده است که ناخودآگاه تحت تأثیر آگاتا کریستی و دیگر رماننویسهای معمایی آن دوران قرار گرفته است. قهرمانان روث وِر معمولاً زنانی معمولی هستند که خود را ناگهان در موقعیتهای خطرناکی میبینند و معمولاً با یک جنایت درگیر میشوند.
از دیگر آثار روث ور که به فارسی ترجمه شدهاند میتوان به «در یک جنگل تاریکِ تاریک»، «زنی در کابین ۱0»، «یک به یک»، «چرخش کلید»، «بازی دروغ» و «مرگ خانم وِستاوی» اشاره کرد.
«روث ور استاد اشاره کردن به حضور شر در پیش پاافتادهترین لحظات داستان است.» -واشنگتن پست
«هر رمان روث ور جواهری منحصربهفرد و غیرمنتظره است و کتاب آن دختر نیز از این قاعده مستثنی نیست. داستانی پرتنش، کتابی چند لایه و هیجانانگیز. من هر صفحه از این کتاب را دوست داشتم.» -لیزا جِول، نویسندۀ کتاب ساکنین طبقۀ بالا
«روث ور آگاتا کریستی نسل ما است. او بار دیگر ثابت میکند که به اندازۀ آگاتا کریستی مبتکر و خستگیناپذیر است و با معمای قتل خود بار دیگر همه را مبهوت کرده است.» -دیوید بالداچی، نویسندۀ کتاب پایان بازی
«روث ور بار دیگر رمانی مبتکرانه به سبک آگاتا کریستی خلق کرده است... طرفداران کتابهای جنایی عصر طلایی حتماً این کتاب را دوست خواهند داشت.» -لایبرآری ژورنال
«رمان آن دختر با بافتی غنی و در عین حال معمای جذابش همه را میخکوب میکند. روث ور در این کتاب به جنبۀ دیگری از زندگی نیز پرداخته است، روزهای جوانی از دست رفته و دنیای عجیب بزرگسالی.» -سارا پینبورو، نویسندۀ کتاب پشت چشمهایش
کتاب آن دختر از سایت گودریدز امتیاز 3.9 از 5 و از سایت آمازون امتیاز 4.2 از 5 را دریافت کرده است.
کتاب آن دختر پرفروشترین کتاب جنایی نیویورک تایمز در سال 2022 شد.
نشر نون کتاب آن دختر از روث وِر را با ترجمۀ محدثه احمدی منتشر کرده است.
مثل همیشه روث وِر، صحنه، شخصیتها و دیالوگهای جذابی خلق کرده است. رمان به آرامی پیش میرود و در جاهایی که خواننده انتظار ندارد اتفاقاتی عجیب رخ میدهند. آن دختر داستانی خواندنی، لذتبخش و پُر رمز و راز است.
اگر سرعت مطالعهتان 300 کلمه در دقیقه باشد، حدوداً 6 ساعت و 32 دقیقه طول میکشد تا کتاب آن دختر را به طور کامل مطالعه نمایید.
- دیزی دارکر اثر آلیس فینی، رماننویس بریتانیایی است که پرفروشترین کتاب نیویورکتایمز شد. آلیس فینی با راز عجیبش خوانندگان را به حیرت فرو میبرد. این کتاب داستان دختری به نام دیزی است که در جشن تولد مادربزرگش به همراه تمام اعضای خانوادهاش در جزیرهای دورافتاده گیر میافتد، جزیرهای که یک قاتل نیز همراه خانواده در آن است.
- اگر حقیقت این باشد اثر کالین هوور نویسندۀ کتاب پرفروش «ما تمامش میکنیم» است. نویسنده این بار بهجای داستانی عاشقانه، به سراغ یک داستان جنایی و نفسگیر رفته است. داستان کتاب را سه راوی تعریف میکنند اما قهرمان کالین هوور دختری به نام لوئن است. نویسندهای که پس از مرگ مادرش مجبور میشود پیشنهاد کاری ناراحتکنندهای را بپذیرد تا بتواند خود را از نظر مالی سرپا نگه دارد و همین شغل زندگی او را دگرگون میکند.
- زمان اشتباه، مکان اشتباه یک تریلر روانشناختی و پرهیجان اثر جلیلیان مک آلیستر نویسندۀ بریتانیایی است. این رمان داستان زنی است که در نیمهشب هنگامی که منتظر پسرش است، میبیند که پسرش شخصی را به قتل میرساند. حالا این زن فرصت پیدا کرده تا یک روز به عقب برگردد و جلوی وقوع این قتل وحشتناک و بیعلت از نظر خودش را بگیرد.
- کتاب کابوک رمانی دلهرهآور و هیجانانگیز اثر جاش ملرمن نویسنده و خوانندهٔ آمریکایی است. فیلم جعبهٔ پرنده با بازی ساندرا بولاک بر اساس این کتاب ساخته شده است. این کتاب در دنیای آخرالزمانی میگذرد و داستان زنی به نام مالوری است که سعی میکند راهی بیابد تا خود و فرزندانش را به رغم تهدید بالقوهٔ یک دشمن نادیده به مکانی امن برساند.
_ کتاب بازیهای میراث داستانی معمایی و هیجانانگیز اثر جنیفر لین بارنز نویسنده و روانشناس آمریکایی است. این کتاب داستان دختری دبیرستانی به نام ایوری گرمبز است که ناگهان صاحبت میلیاردها دلار ارثیه میشود. حالا او باید برای رسیدن به این ارث یک سال در عمارت هاثورن در کنار نوههای هاثورن زندگی کند و پس از مدتی میفهمد ممکن است حتی از این عمارت زنده بیرون نیاید.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.