نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات میلکان منتشر کرد:
صدو پنجاه سال قبل، کشور آلمان با به هم پیوستن مجموعهای از چندین دولت شهر تشکیل شده. نیمی از عمر کوتاه این کشور قصهی وحشت، جنگ و دیکتاتوری بودی؛ نیم دیگر قصهی حیرت انگیز تاوان، ثبات و بالندگی، امروزه، در حالی که بخش زیادی از دنیای معاصر مقهور اقتدارگرایی شده و ریشههای دموکراسی در حال نابودی است، آلمان همچون سنگری برای ثبات قامت راست کرده است.
چرا آلمانی ها بهتر انجامش می دهند! روایت جذابی است از تاریخ، فرهنگ و هویت ملی آلمان؛ کشوری که خیلی در غرب از آن نفرت دارند. هدف اصلی جان کمپفنر در این کتاب ارائهی تصویری از آلمانی بالنده و درخشان است که به رغم کمبودهایش، رفته رفته جایگاه اصلی خود را در جهان پیدا میکند. نحوهی مواجههی این کشور با مسئلهی تاریخ، مهاجرت، تغییرات اقلیمی، سیاست خارجی، فرهنگ و همهگیری کرونا دلایلی هستند که به زعم نویسنده آلمان را از کشورهای دیگر متمایز کرده است. کمپفنر با طرح پرسشهایی دربارهی آیندهی پسابرگزیت، به چرایی تبدیل شدن آلمان به الگویی برای دیگر کشورها میپردازد. این کشور پارادایم جدیدی از ثبات را بنا نهاده که برای کشوهایی مثل آمریکا، فرانسه و انگلیس به دلایل مختلف آسان نیست.
کشورهایی که در زمان حال با مشکلات زیادی دست به گریاناند خود را با خاطرهی شکوه گذشته تسلی میدهند. آلمان، به خاطر گذشتهاش، نمیتواند چنین کند.
((کتابی فاخر و ارزشمند... بهترین معرفی آلمان مدرن و سیاستهایش در سالهای اخیر. چرا آلمانی ها بهتر انجامش میدهند! پر مغر است و تحلیلی عمیق، منصفانه و بی عیب و نقص ارائه میدهد.)) -تایمز
فروشگاه اینترنتی 30 بوک
آلمان یک لیبرال دموکراسی قوی در قلب اروپا است. کشوری که سیاستمدارانی جدی مثل آنگلا مرکل دارد که در اوج بحران سوریه از ورود یک میلیون پناهجو به آلمان استقبال کرد. جان کمپفنر در کتاب چرا آلمانیها بهتر انجامش میدهند! مروری بر تاریخ آلمان پس از جنگ دارد و توضیح میدهد که چطور این کشور تبدیل به کشوری بالغ شد و با گذشتۀ خود به صلح و آرامش رسید.
کمپفنر کتاب چرا آلمانیها بهتر انجامش میدهند را بهجای ترتیب زمانی، به صورت موضوعی تقسیم کرده است. او تاریخ، جامعه، سیاست و اقتصاد را از طریق موضوعات کلیدی بازسازی پس از جنگ، اتحاد مجدد، چندفرهنگگرایی، جنبش سبز و دوران مرکل بررسی میکند. گرچه دستاوردهای اقتصادی آلمان، به ویژه در تقویت مجدد اقتصاد شرق پس از اتحاد مجدد بسیار زیاد بوده است، اما این ساختار اجتماعی آلمان بود که بیش از همه توجۀ کامپفنر را به خود جلب کرد و در کتاب چرا آلمانیها بهتر انجامش میدهند به آن پرداخت.
کامپفنر در این کتاب نشان میدهد که امروزه آلمانیها در باشگاهها و انجمنهای داوطلبانۀ زیادی مشارکت دارند. فرهنگ و هنر بسیار مورد توجهشان است و دولت آلمان از هنرمندان حمایت میکند. از نظر جان کمپفنر آلمان در واقع تبدیل به کشوری شده است که به جای فرد بر جامعه تأکید دارد. شهرهای آلمان تبدیل به مراکز پرجنب و جوش شدهاند و کشور به عنوان یک کل تحت سلطۀ پایتخت نیست. در واقع بدون برلین، تولید ناخالص داخلی آلمان 0.2 درصد بیشتر خواهد بود. اما کامپفنر به عنوان یک شهروند دیرینۀ آلمان میپذیرد که جامعۀ آلمان تا کامل بودن فاصلۀ زیادی دارد و به بخشهای عقب مانده و نقصهای کشور آلمان نیز اشاره کرده است.
«نخستین دولتهایی که در آلمان بر سرکار آمدند همهی توجه خود را به اقتصاد معطوف داشتند. تئودور هویس اولین رئیسجمهور پس از جنگ در آلمان غربی، اعلام کرد: «عملاً تنها یک فرصت پیشِرو داریم: کار کنیم.» دو سیاستمدار سهم بسزایی در احیای سریع آلمان داشتند و ویرشافتس ووندر، یا معجزهی اقتصادی را پایهریزی کردند. در سال 1948، لودویگ ارهارت، رئيس بخش اقتصادی منطقهی دوگانهی امریکایی-انگلیسی، یکشبه پول رایج کشور را تغییر داد. ده رایش مارک با یک دویچهمارک مبادله میشد. با این کار، به یکباره حدود نود درصد بدهیهای دولت محو شد (چرا که پساندازهای خصوصی همه به رایشمارک بود). حتی در اقدامی جسورانهتر، او در عرض یک هفته سهمیهبندی و کنترل قیمت را که نازیها اِعمال کرده و محدودیتهای تولید را که متفقین وضع کرده بودند لغو کرد. ارهارت در زمان خود متاع نایابی بود، متفکری اصیل و خوشبین. مقالات او در باب اقتصاد دولتی اواخر جنگ به دست سرویس اطلاعاتی ایالات متحده رسیده بود. نیروهای اشغالگر او را پیدا کردند. پس از تسلیم آلمان، وی بلافاصله به وزارت دارایی باواریا منصوب شد و سپس مسئولیت تمامی نیمهی غربی آلمانِ تحت اشغال را برعهده گرفت. البته، همچنان ملزم به پاسخگویی به متفقین بود.»
«قانون اساسی آلمانِ پس از جنگ معیارهایی برای مشارکتهای سیاسی وضع کرد. احزاب جدیدی با مسئولیتهای قانونی تشکیل شد. اصل 21 قانون اساسی تصریح میکند که احزاب باید «با همکاری هم آگاهی سیاسی را توسعه دهند و دموکراسی را تقویت کنند.» این اصل به منظور تبعیت از منش کاری پارلمان و دولت و جلوگیری از فعالیتهای مغایر قانون اساسی چارچوبی ایجاد کرد. سه رگهی سیاسی شناسایی شدند: گروه راست میانه با عنوان دموکراتهای مسیحی، سوسیال دموکراتهای چپگرا و دموکراتهای آزاد که نمایندهی سنت لیبرال بودند. رگههای فوق با نام فولکس پارتاین یا احزاب مردم شناخته شدند و آنقدر گسترده بودند که بتوانند حتیالامکان تودهی بیشتری از مردم را در خود جای دهند. با توجه به تبصرهی حدنصاب پنج درصدی برای نمایندگی در مجلس فدرال و ملی، نیروهای تندرو نخواهند توانست به پارلمان راه پیدا کنند. نظام انتخاباتی (ترکیبی از انتخاب مستقیم نامزدها و توازن نسبی احزاب) بهگونهای است که تشکیل ائتلافها به قاعدهی رایجی تبدیل شده و این ائتلافها قابلیت بقا خواهند داشت.»
«حزب سوسیال دموکرات قدیمیترین حزب سیاسی از نوع خود در اروپاست و سابقهی آن به دوران پیش از جنگ برمیگردد. این حزب در سال 1863 تأسیس شده و عمر طولانیتری از قیصرهای آلمان و حزب نازی دارد. اولین رئیسجمهور کشور، که از راه دموکراتیک انتخاب شد، سوسیالدموکراتی به نام فردریش ابرت بود. در پایان دههی 1950، حزب سوسیال دموکرات از سوسیالیسم مارکسیستی فاصله گرفت تا به اقتصاد بازار برود. وقتی از مردم آلمان خواسته میشود مهمترین رهبرانشان را در دورهی پس از جنگ رتبهبندی کنند، بدون استثنا کنراد آدناور رتبهی اول را به خود اختصاص میدهد. قابلیتهای او در دورهی رایش سوم تقریباً به همان اندازهای بود که از یک مقام دولتی انتظار میرود. آدناور کاتولیکی محافظهکار ساکن حاشیهی رودخانهی راین بود و دربارهی گزافهگوییهای باواریاییها و پروسیها تردید داشت. وقتی که هیتلر برای رسیدن به قدرت تلاش میکرد، آدناور شهردار کلن بود. او از ملاقات با هیتلر امتناع کرد و اجازه نداد ناسیونال سوسیالیستها پارچهنوشتههایشان را در این شهر آویزان کنند. وقتی نازیها به قدرت رسیدند، سریعاً فرار کرد و یک دهه بعد را اغلب پنهانی زندگی کرد. در پایان جنگ، به منصب قبلیاش بازگردانده شد اما انگلیسیها برکنارش کردند.»
اگر دوست دارید اطلاعات جالبی دربارۀ سیاست آلمان و طریقۀ پیشرفت این کشور به دست آورید حتماً کتاب چرا آلمانیها بهتر انجامش میدهند را بخوانید.
جان کمپفنر نویسنده، مجری و مفسر بریتانیایی است. او در سنگاپور به دنیا آمد و در مدرسۀ وست مینستر تحصیل کرد. سپس به کالج ملکه در آکسفورد رفت و مدرک کارشناسیاش را در رشتۀ تاریخ مدرن از این کالج دریافت کرد. او کار خود را به عنوان خبرنگار خارجی رویترز در مسکو و بُن آغاز کرد. سپس به روزنامۀ دیلی تلگراف رفت و ابتدا در برلین شرقی در مورد سقوط دیوار برلین و اتحاد آلمان گزارشهایی نوشت و سپس در زمان انحلال اتحاد جماهیر شوروی، رئیس دفتر این روزنامه در مسکو شد. او بین سالهای 1995 تا 1998 خبرنگار سیاسی فایننشال تایمز و مفسر سیاسی برنامۀ رادیویی بیبیسی تودِی بود. در سال 2002 او برندۀ جایزۀ انجمن مطبوعات خارجی و فیلم سال شد. او یک فیلم دو قسمتی برای بیبیسی دربارۀ درگیری اسرائیل و فلسطین ساخته بود.
کمپفنر از سال 2005 تا 2008 سردبیر نیو استیتمن بود و در سال 2006 سردبیر انجمن سردبیران مجلات بریتانیا شد. در سال 2008 او یک گالری هنری در مارگیت تأسیس کرد و حتی ملکه و دوشس کمبریج نیز از این گالری دیدار کردند. او در سال 2015 پس از هفت سال و نیم از مدیریت این گالری کنارهگیری کرد. او از سال 2012 تا 2014 مشاور خارجی گوگل در زمینۀ آزادی بیان و فرهنگ بود. در سال 2014 او فدراسیون صنایع خلاق را تأسیس کرد و در سال 2019 به دلیل خدمت به آموزش هنری و صنایع خلاق، دانشگاه باث اسپا به او دکترای افتخاری اهدا کرد.
کتاب چرا آلمانیها بهتر انجامش میدهند، ششمین کتاب او است که در سال 2020 منتشر شد و در سال 2020 و 2021 در لیست کتابهای سال برخی روزنامهها قرار گرفت. او در حال حاضر بر روی کتاب جدیدی دربارۀ برلین کار میکند و این کتاب قرار است در سال 2023 منتشر شود.
«کتابی فاخر و ارزشمند... بهترین معرفی آلمان مدرن و سیاستهایش در سالهای اخیر. چرا آلمانیها بهتر انجامش میدهند! پر مغز است و تحلیلی عمیق، منصفانه و بیعیبونقص ارائه میدهد.» -تایمز
«کتابی فوقالعاده و محرک... چرا آلمانیها بهتر انجامش میدهند! کتابی پرشور و بجا است.» -ساندی تایمز
«یک راهنمای غنی برای آلمان مدرن... برای خوانندگان بریتانیایی این کتاب به سمت تضادهای ضمنی شگفتآوری پیش رفته است. این کتاب محافظهکار آلمانی آنگلا مرکل را تبدیل به قابل احترامترین رهبر دموکراتیک در جهان کرد.» -روزنامۀ گاردین
کتاب چرا آلمانیها بهتر انجامش میدهند از سایت آمازون امتیاز 4.4 از 5 و از سایت گودریدز امتیاز 4 از 5 را دریافت کرده است.
نشر میلکان کتاب چرا آلمانیها بهتر انجامش میدهند از جان کمپفنر را با ترجمۀ اکبر درویشی منتشر کرده است.
هدف اصلی جان کمپفنر ارائۀ تصویری متفاوت از آلمان است که با وجود کمبودها توانست جایگاه اصلی خود را در جهان پیدا کند. از نظر نویسنده مواجهۀ این کشور با مسئلۀ تاریخ، تغییرات اقلیمی، سیاست خارجی، فرهنگ و همهگیری کرونا در واقع آلمان را از دیگر کشورها متمایز کرده است.
- کتاب غرب چگونه غرب شد؟ اثر صادق زیبا کلام نویسنده و استاد علوم سیاسی است. او در این کتاب به اتفاقها و وقایع مختلف سیاسی، اجتماعی و اقتصادیای پرداخته که طول چند صد سال سبب تولد اروپای مدرن شده است.
- کتاب درس گرفتن از آلمانیها اثر سوزان نیمن فیلسوف و نویسندۀ آمریکایی است. او در این کتاب با افراد زیادی مصاحبه کرده و با استفاده از تجربیاتش سعی دارد مخاطب را با مسیری که آلمانیها طی کردهاند و رویکردهایی که در این مسیر اتخاذ کردهاند آشنا کند. او معتقد است جامعۀ آلمان تا حد زیادی مسئولیت اقدامات انجام شدهاش به ویژه در جنگ جهانی دوم را پذیرفته و از آن درس گرفته است.
- کتاب چرا ملتها شکست میخورند اثر دارون عجم اغلو اقتصاددان آمریکایی ترک تبار و جیمز آلن رابیسنون اقتصاددان و دانشمند سیاسی بریتانیایی است. این دو نویسنده در این کتاب از طریق طیف وسیعی از مطالعات موردی تاریخی، بینشهایی دربارۀ اقتصاد نهادگرایی، اقتصاد توسعه و تاریخ اقتصادی ارائه کردهاند تا بفهمیم چرا ملتها به گونهای متفاوت توسعه مییابند و چرا برخی از آنها در انباشت قدرت و رفاه از برخی دیگر شکست میخورند.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.