نوشابه زرد (شومیز)

(1)

2,100,000ریال

1,890,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
5072

علاقه مندان به این کتاب
64

می‌خواهند کتاب را بخوانند
7

کسانی که پیشنهاد می کنند
11

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
1

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب نوشابه زرد

انتشارات مون منتشر کرد:
وقتی نسل ما بچه بود کانادا برایش بیشتر نوشابه‌ی پرتقالی بود که با وقوع انقلاب دیگر پیدا نمی‌شود. ما کانادا را کمتر به عنوان یک کشور مهم و مستقل می‌شناسیم. من اما وضعیتم فرق می‌کرد. پدرم یک پسر دایی داشت که چند سال قبل از دنیا آمدن من رفته بود به مونترال و آنجا پزشک شده بود. من هیچ وقت او را ندیده بودم اما هر از چند وقتی یک نامه توی حیاط خانمان می‌افتاد که رویش یک تمبر زیبا بود. در ذهن من کانادا سرزمین تمبرهای زیبا بود. آن‌ها را از روی پاکت نامه می‌کندم و توی آلبوم تمبرم می‌گذاشتم و می‌شد مایه‌ی پز دادن به دوستام و هم کلاسی‌ها. من تنها کسی بودم که توی آلبوم تمبرم تمبرهای کانادایی داشتم.
سال‌ها گذشت و ما همپای تاریخ پیش آمدیم. انقلاب شد، جنگ تمام شد و حالا وقت آن بود که جهان را بیشتر بشناسیم. کانادا آرام آرام در اطلاعات تاریخی و جغرافیایی ما وارد شد و آرام آرام مقصدی شد برای ایرانیانی که شرایط زندگی در کشورشان را برنمی‌تافتند و به دنبال جایی برای یک زندگی جدید بودند. کانادا از اواسط دهه‌ی هفتاد برای خیلی از جوان‌های آن دوره یک نقطه‌ی خاص شد. نقه‌ای در دورترین جا از خانه که هم (دلتنگی) می‌آورد و هم عین حال (امنیت). کانادا کشور جدیدی بود با قوانین خاص و با وجود سرمای زیادش که برای ایرانی‌ها قابل تحمل نبود، می‌توانست یک رفاه نسبی برای آن‌ها فراهم آورد…
فروشگاه اینترنتی 30 بوک

نقد و بررسی تخصصی نقد و بررسی تخصصی

معرفی کتاب نوشابۀ زرد اثر منصور ضابطیان


منصور ضابطیان نویسنده، روزنامه‌نگار، مجری، پادکست‌ساز و تهیه‌کننده که پیش از این با نوشتن سفرنامه‌های مختلف به شهرت رسید ، این بار در کتاب نوشابۀ زرد از سفر  به کانادا می‌نویسد و عکس‌ها و خاطرات سفرش به این کشور را در این کتاب با مخاطبین و علاقه‌‌مندان به اشتراک گذاشته است. کتاب نوشابۀ زرد در بهار سال 1402 منتشر شد.

برای منصور ضابطیان کانادا همان نوشابۀ پرتقالی خوشمزه که پس از انقلاب دیگر پیدا نشد، نیست. پسردایی پدرش که چند سال قبل از به دنیا آمدن او به مونترال رفته بود بر روی نامه‌های که به پدر منصور ضابطیان می‌نوشت، تمبرهایی زیبا می‌چسباند و منصور ضابطیان این تمبرها را از روی نامه‌ها می‌کَند و در آلبوم می‌گذاشت و در واقع با این تمبرها به دوستان و همکلاسی‌هایش پُز می‌داد. پس از آن کانادا آرام‌آرام وارد اطلاعات جغرافیایی و تاریخی و چیزی فراتر از نوشابه و تمبر شد و در واقع تبدیل به مقصدی برای ایرانی‌هایی شد که دوست داشتند مهاجرت کنند و به دنبال جای جدیدی برای زندگی می‌گشتند.

در کتاب نوشابه زرد چه می‌خوانیم؟

منصور ضابطیان از همان دوران کودکی دوست داشت به کانادا سفر کند و کانادا یکی از مقاصد رؤیایی او بود. در زمستان سال 1398 او امیدوار بود که بتواند به این کشور سفر کند اما با شیوع همه‌گیری ویروس کرونا این آرزو سه سال عقب افتاد. او بالاخره توانست در اواخر سال 1401 به کانادا سفر کند. مقصد او در این سفر مونترال در استان کبک و تورنتو در استان اونتاریو بود که هر دو در شرق کانادا قرار دارند. در نهایت او تجربیات سفرش به کانادا و عکس‌های این سفر را در سفرنامۀ نوشابه زرد با علاقه‌مندان به اشتراک گذاشت. 

بریده‌هایی از کتاب نوشابه زرد

«نیمی از وزنم را انداخته‌ام روی چمدان تا زیپش راحت‌تر بسته شود؛ بدترین زمان برای اینکه تلفنت زنگ بخورد. اما انگار در جهان، «بدترین‌ها» استعداد منحصربه‌فردی برای پیدا کردن یکدیگر دارند. برای همین است که درست یک ساعت قبل از اینکه بخواهم به‌سمت فرودگاه امام حرکت کنم، دوستم پای تلفن می‌پرسد: «راستی اپلیکیشن Arrivecan رو نصب کرده‌ای؟»
«این دیگه چه کوفتیه؟»
«اِ، حتماً باید نصب کنی،‌ چطور نمی‌دونستی؟ زود باش...»
و من این بار تمام وزنم را روی چمدان می‌اندازم تا زیپش بسته شود و می‌روم سراغ اپ‌استور که معلوم نیست بشود بازش کرد یا نه! اپ را نصب و چیزهایی را که می‌خواهد آپلود می‌کنم. کپی پاسپورت و کارت واکسن و هزار تا سؤال باربط و بی‌ربط، سؤال آخر را که جواب می‌دهم، یک بارکد و شماره می‌دهد و می‌گوید اطلاعاتتان ثبت شد؛ حالا استرس تکنولوژی جای خودش را به استرس دیر رسیدن به فرودگاه می‌دهد. مسخره است که بعد از این همه سال سفر کردن، هنوز هم استرس دیر رسیدن به فرودگاه و جا ماندن از پرواز را دارم!»

«پرواز به‌لطف کتابی از دیوید سداریس، چند پادکستی که دانلود کرده‌‌ام و یک قرص کامل ملاتونین که باعث می‌شود دو تا چرت نیم ساعته بزنم، قابل تحمل می‌شود. البته نباید از نقش جای راحتی که در هواپیما دارم غافل شوم. (صندلی‌های اگزیت معمولاً جاهای راحت‌تری در هواپیما هستند؛ چون به‌خاطر نزدیکی‌شان به درهای خروجی اضطراری، جای پای بهتری دارند. بعضی از خطوط هواپیمایی برای صندلی‌های اگزیت پول بیشتری می‌خواهند، اما در اغلب موارد شما می‌توانید با کمی دلبری برای مسئول کارت پرواز، اینجا را از آن خود کنید.)»

«سال‌ها پیش در چهارراه اميراکرم تهران یک همبرگر فروشی بزرگ بود به اسم «آندره» با اینکه جای آندره خیلی بزرگ بود اما فقط همبرگر می‌فروخت. آن روزها حتی چیزبرگر هم مد نبود و هنوز کسی طعم اصیل همبرگر را با پنیر و سس قارچ و این جور چیزها خراب نمی‌کرد. آندره دو ویژگی داشت یکی یک سس خاص که با تعطیل شدنش دیگر فقط خاطره‌ای از طعمش ماند و هیچ وقت دیگر آن را تجربه نکردم و دیگری دوغ‌های دست‌سازی که ترکیبش با آن همبرگر چیز عجیبی می‌شد. البته مطمئنم که اگر از یک خارجی بخواهید همبرگر را با دوغ بخورد، ممکن است حالش بد شود؛ اما آنها نمی‌دانند که ما از سرزمینی آمده‌ایم که در یکی از بزرگ‌ترین شهرهایش مردم گوشفیل را هم با دوغ می‌خورند!»

خواندن کتاب نوشابه زرد را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

اگر به سفرنامه علاقه‌مند هستید حتماً کتاب نوشابۀ زرد و دیگر سفرنامه‌های منصور ضابطیان را بخوانید. نثر طنز و جذاب منصور ضابطیان سفرنامه‌هایش را دوچندان زیباتر کرده است.

دربارۀ نویسندۀ کتاب نوشابه زرد

نوشابه زرد

منصور ضابطیان روزنامه‌نگار، کارگردان، مجری، پادکست‌ساز و تهیه‌کننده است که در سال 1349 به دنیا آمد. او در سال 1369 مدرک کاردانی‌اش را در رشتۀ علوم آزمایشگاه از دانشگاه علوم پزشکی گیلان دریافت کرد و پس از چند سال رشتۀ تحصیلی خود را تغییر داد و به تحصیل در رشتۀ سینما پرداخت. حرفه‌اش را با روزنامه‌نگاری شروع کرد و مصاحبه‌ها و گزارش‌های مختلفی برای مجله‌هایی مثل حیات نو، چلچراغ، گزارش فیلم و کلک نوشت. در سال 1378 کار در تلویزیون را با برنامۀ «سبد» آغاز کرد و برنامه‌های «مردم ایران سلام»، «جغرافیای فریاد»، «فرش واژه»، «نقره»، «رادیو هفت» و «صد برگ» معروف‌ترین آثار تلویزیونی او است.

او به کشورهای مختلفی سفر کرده و سفرنامه‌هایش حاوی شرح سفرهایش در قالب مصاحبه، گزارش و خاطرات است. او با افراد سرشناسی مثل لی یونگ آئه و نجف دریابندری مصاحبه کرده است. ضابطیان دو سال پی‌درپی برندۀ جایزۀ قلم بلورین بهترین گفت‌وگوی سال و جایزۀ قلم بلورین بهترین گزارش سال در جشنوارۀ مطبوعات شد. از دیگر سفرنامه‌های منصور ضابطیان می‌توان به «مارک و پلو»، «برگ اضافی»، «سباستین»، «چای نعنا»، «موآ»، «بی‌زمستان»، «سه رنگ» و «استامبولی» اشاره کرد.

اگر از کتاب نوشابه زرد خوشتان آمده، این کتاب‌ها را از دست ندهید

تمام سفرنامه‌های منصور ضابطیان که نشر مثلث آن‌ها را منتشر کرده است. نویسنده در این سفرنامه‌ها از سفرش به ترکیه، کشورهای اروپایی و آسیایی تعریف کرده است.

- کتاب سن‌پترزبورگ موزیکانچی دارد اثر علی اکبر شیروانی که نویسنده در آن نگاهی به هویت ایرانی در شهرهای دور ایران انداخته است. این کتاب چهارمین جلد از مجموعۀ تماشای شهر است.

- سفرنامۀ برادران امیدوار اثر عیسی امیدوار و عبدالله امیدوار و شرح جهانگردی آنان است. این دو برادر اولین ایرانیایی بودند که به جهانگردی پرداختند و بین سال‌های 1333 تا 1343 بسیار مشهور بودند. آن دو با هم به کشورهای مختلف دنیا سفر کردند و کتاب سفرنامه‌شان حاوی خاطرات و عکس‌های آنان از این سفرها است.

سفرنامه‌ی اروپا (تأملات زمستانی بر تأثرات تابستانی)، سفرنامۀ نویسندۀ معروف روسی فیودور داستایفسکی به کشورهای مختلف اروپا است. او با مشورت پزشکان اروپایی برای علاج حمله‌های صرع خود راهی اروپا می‌شود اما این سفر تبدیل به سفری سیاحتی می‌شود و او به شهرهایی مثل برلین، لندن، پاریس، فلورانس، میلان و وین می‌رود و یادداشت‌هایش از این سفرها را در ماهنامه‌ای منتشر می‌کند. 

نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی

نظرات کاربران (1)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • سیده مریم قادری
    • پاسخ به نظر

    سفرنامه کانادا به قلم منصور ضابطیان. جز یکی دو تا خاطره، بقیه خاطرات جذاب نبودند. حالا نمی دونم اشکال از کانادا بود که خاطرات جذابی نساخت یا منصور

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی