در كتاب فروشی در تئاتر

(0)

420,000ریال

378,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
63

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب در كتاب فروشی در تئاتر

انتشارات یکشنبه منتشر کرد:
هاتف: در حالی که شهرزادی حواسش به در نیست آقا کتاب اشباح ایبسن ترجمه ی داوود هاتف رو دارین؟ شهرزادی: نه تموم کردیم. در همین حین بر می گردد و به در نگاه می کند. لحظه ای به تازه وارد خیره می ماند. او را به جا می آورد. جا می خورد به… شازده کوچولو کی اومدی تو پسر؟ هاتف می آید تو مغازه و دستهایش را از هم باز میکند جون تو همین الان از فرودگاه شهرزادی به طرف او می رود و بغلش میکند هنوز خونه نرفتم… (روبوسی میکنند) شهرزادی از شب عید منتظرتم داوود جونم…. هاتف دل به دل راه داره آقا قاسم… شهرزادی بیا بشین… بیا بشین… هاتف روی صندلی می نشیند کجاها بودی ؟ چه ها کردی؟ هاتف الان نه میام برات مفصل تعریف میکنم. ولی فعلا یه چیزی آوردم ببینی حالشو ببری. شهرزادی ناقلا سوغاتی آوردی؟ هاتف بله بله… از توی کیفش پوشه ی جلد سختی در می آورد. پوشه با نخ بسته شده نخ را باز میکند بیا اینجا… شهرزادی به طرف او می رود. توی پوشه را نگاه میکند ببین چی برات آوردم… نسخه ی دکتر برات آوردم…

فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی