عزازیل

(0)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
202

علاقه مندان به این کتاب
2

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب عزازیل

انتشارات ققنوس منتشر کرد :
ناقوسها به ناگاه خاموش شدند عزازیل لبخندزنان آمد و آرام در برابرم .نشست دست سردش را بر پیشانی ام .گذاشت سرمای دستش آرامم کرد خوابم برد و در خواب دیدم که خواب میبینم دیدم سر تاسر دیر را به تنهایی می.پیمایم فقط تاریکی بود و تاریکی بر پلکان مارپیچ نشستم و عزازیل را صدا زدم تا تنهایی ام را پر کند او آمد و کنارم نشست زمزمه کنان :گفت: «اینجا در زمانهای کهن تپه دیر بود؛ قبل از آن که انسان به وجود آید و پیش از آن که خدا انسان را بیافریند. سپس پرسید :
"راستی خدا انسان را آفرید یا برعکس؟"
"منظورت چیست؟"
"ای هیپا انسان در هر دوره برای خود خدایی مطابق میل خود میسازد و خدای او همواره رؤیاها خیال محال و آرزوهایش بوده"
" دست از این حرفها بردار تو میدانی نسبت به خدا چه موقعیتی .داری پس نام او را بر زبان مبر."
"ای هیپا تا نام او هست نام من نیز هست خدا در وجود ما نهان است اما انسان از کاویدن خویش و درک او ناتوان است در زمانهای گذشته عده ای بر اساس پندار خود تصویر خدای کاملی را برای خود ترسیم کردند سپس هنگامی که دریافتند شر در جهان اصالت دارد و همیشه موجود است مرا برای توجیه آن آفریدند من عزازیلم ضد خدای معبود."
فروشگاه اینترنتی 30 بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی