زنده به گور

(0)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
60

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب زنده به گور

انتشارات الماس پارسیان منتشر کرد:

نفسم پس می رود، از چشم هایم اشک میریزد، دهانم بد مزه است، سرم گیج می خورد قلبم گرفته، تنم خسته، کوفته، شل، بدون اراده در رختخواب افتاده ام. بازوهایم از سوزن انژکسیون سوراخ است. رختخواب بوی عذق و بوی تب می دهد. به ساعتی که روی میز کوچک، بغل رختخواب گذاشته شده، نگاه می کنم، ساعت ده روز یکشنبه است. سقف اتاق را مینگرم که چراغ برق میان آن آویخته دور اتاق را نگاه می کنم کاغذ دیوار،گل و بته سرخ و پشت گلی دارد. فاصله به فاصله آن، دو مرغ سیاه که جلو یکدیگر روی شاخه نشسته اند، یکی از آنها تکش را باز کرده، مثل این است که با دیگری گفتگو میکند. این نقش مرا از جا در می کند، نمی دانم چرا از هر طرف که غلت می زنم، جلو چشمم است. روی میز اتاق، پر از شیشه، فتیله و جعبه دواست. بوی الکل سوخته، بوی اتاق ناخوش در هوا پراکنده است. می خواهم بلند بشوم و پنجره را باز کنم، ولی یک تنبلی سرشاری مرا روی تخت میخکوب کرده، می خواهم سیگار بکشم، میل ندارم. ده دقیقه نمی گذرد، ریشم را که بلند شده بود ترایدم. آمدم در رختخواب افتادم، در آینه که نگاه کردم، دیدم خیلی تکیده و لاغر شده ام. به دشواری را می رفتم، اتاق در هم و برهم است. من تنها هستم.

فروشگاه اینترنتی 30 بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی