نظر خود را برای ما ثبت کنید
نشر کولهپشتی منتشر کرد:
فالن با پن آشنا میشود، با رماننویسی بلندپرواز، درست یک روز قبل از نقلمکانش به آن سوی کشور. کشش آنی میان آن دو وادارشان میکند آخرین روزِ فالن در لسآنجلس را کنار هم بگذارنند، و زندگی پرفرازونشیب فالن سرچشمهٔ الهامی میشود که بن همیشه به دنبالش بوده. فالن و بن لابهلای روابط متعدد و رنجهای زندگیهای مجزایشان، هر سال در همان تاریخ یکدیگر را ملاقات میکنند تا اینکه روزی فالن شک میکند آیا بن حقیقت را به او گفته یا داستانی بینقص و ساختگی سرهم کرده، تا در نهایت تمام ماجرا دستخوش تغییری غیرمنتظره شود.
آیا رابطهٔ بن با فالن - و همینطور رمانش - حتی اگر به دلشکستگی ختم شود داستانی عاشقانه محسوب میشود؟
فروشگاه اینترنتی 30بوک
کتاب نهمین روز از ماه نوامبر از سایت گودریدز امتیاز 4.7 از 5 را دریافت کرده است.
کتاب نهمین روز از ماه نوامبر از سایت آمازون امتیاز 4.7 از 5 را دریافت کرده است.
کالین هوور نویسندۀ رمانهای عاشقانه است و با کتاب «ما تمامش میکنیم» که در سال 2016 منتشر شد به شهرت رسید. نام کالین هوور در فهرست 100 فرد تأثیرگذار جهان مجلۀ تایم قرار دارد و بیش از 20 میلیون نسخه از کتابهای هوور تا پایان سال 2022 در سراسر جهان به فروش رفت. کتاب نهمین روز از ماه نوامبر هوور پیش از رمان ما تمامش میکنیم در سال 2015 منتشر شد. این کتاب داستان عشقی فراموشنشدنی بین یک نویسنده و الهامبخش عجیبِ او است.
«هوور با رمان نهمین روز از ماه نوامبر به جرگۀ نویسندگان برجستهای همچون جوجو مویز و گیلیان فلین پیوست. مطمئناً این کتابش خوانندگان بسیاری را تحت تأثیر قرار خواهد داد.» -لایبرآری جورنال
«رمان نهمین روز از ماه نوامبر یک رمان نفسگیر دیگر از کالین هوور است که پر از صحنههای احساسی و غافلگیرکننده است. من هر صفحه از آن را دوست داشتم و هر کلمه را در نفسهایم حس میکردم.» -آنا تاد، نویسندۀ پرفروش نیویورک تایمز
«اگر با بهانۀ اینکه وقت ندارید رمان نهمین روز از ماه نوامبر را نخواندهاید واقعا برایتان متاسفم! باید همین الان هر کاری دارید کنار بگذارید و این کتاب را بخوانید.» -نقد کتاب RT
«سبک داستانسرایی هوور در کتاب نهمین روز از ماه نوامبر بینظیر است... شما حتماً پس از خواندن این رمان عاشق بن و فالِن میشوید.» -وبلاگ کتاب ویلما
مادر کالین هوور قربانی خشونت خانگی بوده است و بنابراین با اینکه رمانهای کالین هوور عاشقانه است اما این نویسنده برخلاف بسیاری دیگر از نویسندگان در کنار عشق به مشکلات تاریک زندگی مانند خشونت خانگی، روابط سمی، تجاوز، خیانت و غیره نیز پرداخته است. داستانهای کالین هوور داستانهایی عاشقانه اما کاملاً متفاوت است.
«نمیدانم اگر این لیوان را به سرش بکوبم چه صدایی خواهد داد. لیوان قطوری است و سر او هم محکم. احتمالاً ضربۀ جالبی میشود. شاید خونریزی هم داشته باشد. جنس دستمالهایی که روی میز قرار دارند برای اینکه خونِ زیادی را به خود جذب کنند چندان خوب نیست. میگوید: «خب، بله. یه خرده شوکه شدم، اما این اتفاق داره میافته.» صدایش سبب میشود دستم را، به این امید که لیوان بین انگشتانم باقی بماند و به یک طرف جمجمهاش برخورد نکند، محکمتر دور لیوان گره کنم. «فالن!» او گلویش را صاف میکند و میکوشد با لحن ملایمتری سخن بگوید، اما کلماتش همچون خنجری بهسمت من پرتاب میشوند. «نمیخوای چیزی بگی؟» با نی به سوراخ قطعهیخی ضربه میزنم و تصور میکنم که یخ سر اوست. بهجای اینکه مانند دخترهای هجدهساله پاسخ بدهم، مثل بچهای بیادب زیرلب غرولند میکنم: «چی باید بگم؟ میخوای بهت تبریک بگم؟» به دیوار اتاقک پشتسرم تکیه میدهم و دستبهسینه مینشینم.»
«پدرم با تواضع شانهای بالا میاندازد، اما من میدانم که ذرهای تواضع در وجود این مرد نیست. اگرچه پخش این برنامه از ده سال پیش متوقف شده است و او دیگر نقش مکس اپکات را بازی نمیکند، هنوز طوری رفتار میکند که انگار بهترین برنامۀ تلویزیون است. چون مردم او را میشناسند، اینگونه رفتار میکند. مردم طوری رفتار میکنند که انگار تا حالا هنرپیشه از نزدیک ندیدهاند. تو رو خدا، اینجا لسآنجلسه! اینجا همه هنرپیشهن! روحیۀ خنجرزنیام ادامه پیدا میکند و حالا نوبت ضربهزدن با چنگال به سالمون است، اما پیشخدمت از من میخواهد که از آن دو عکس بگیرم. آه! و غرولندکنان از اتاقک بیرون میروم. میخواهد تلفن همراهش را به من بدهد تا عکس بگیرم، اما من به نشانۀ اعتراض دستم را بلند میکنم و او را دور میزنم.»
«صدای سیفون توالت را که میشنوم، زود برمیگردم و تا زن از توالت بیرون نیامده بهسمت در میروم و آنجا را ترک میکنم. تا حد امکان سعی میکنم از مردم دوری کنم، نه به این دلیل که میترسم به جای زخمهایم خیره شوند، بلکه از آنها دوری میکنم چون نگاهشان را از من میدزدند. همینکه متوجه من میشوند، زود رویشان را برمیگردانند؛ چون نمیخواهند بیادب بهنظر برسند. کاش فقط یکبار یک نفر به چشمهایم نگاه میکرد و به من خیره میشد. از آخرینباری که این اتفاق افتاده، مدت زیادی میگذرد. دوست ندارم اعتراف کنم که دلم برای توجهی که قبلاً دریافت میکردم تنگ شده است، اما حقیقت دارد. از دستشویی بیرون میآیم و بهسمت اتاقک راه میافتم. از اینکه پدرم را از پشت سر میبینم که هنوز آنجاست، ناامید میشوم. امیدوار بودم کاری فوری برایش پیش آمده باشد و وقتی دستشویی بودم، آنجا را ترک کرده باشد. ناراحتکننده است که ترجیح میدهم به جای دیدن پدرم با اتاقکی خالی روبهرو شوم.»
شخصیت اصلی رمان نهمین روز از ماه نوامبر دختری هجده ساله به نام فالِن است. فالِن دوست دارد که یک هنرپیشه شود. داستان از زمان قرار ناهار فالِن با پدرش آغاز میشود، پدر فالِن یک هنرپیشه است که در یک برنامۀ معروف تلویزیونی حضور داشته و اصلاً از راهی که فالِن در پیش گرفته راضی نیست چون صورت فالِن دو سال پیش طی یک آتش سوزی در خانه آسیب دیده است. قرار است فالِن روز بعد از لسآنجلس به نیویورک نقلمکان کند.
شخصیت دیگر رمان بِن است. بن هجده ساله و یک رماننویس مشتاق است و اتفاقی صحبتهای بین فالِن و پدرش را میشنود و زمانی که مشاجرۀ آنها بالا میگیرد وانمود میکند که دوست پسرِ فالِن است و از پدر فالن میخواهد که از دخترش حمایت کند. اینگونه فالِن و بن با هم آشنا میشوند و در نهایت بقیۀ روز را در ساحل غربی با هم میگذرانند و به سرعت عاشق همدیگر میشوند. بن به این نتیجه میرسد که داستان زندگی فالِن همان داستان الهامبخشی است که ممکن است بن را به آرزوی نویسنده شدنش برساند. اما فالنِ قرار است از شهر برود و تصمیم میگیرد به توصیۀ مادرش که میگوید نباید تا بیست و سه سالگی وارد رابطۀ جدی شود گوش کند؛ بنابراین بن و فالِن قرار میگذارند هر سال در تاریخ مشابهی همدیگر را ببینند. چندین سال میگذرد و آنها طبق قرارشان هر سال یا با همدیگر ملاقات میکنند یا با هم تماس میگیرند.
در چهارمین سال و در نهمین روز از ماه نوامبر، فالِن از ملاقات با بن امتناع میکند اما بن هر طور شده او را پیدا میکند. آنها با هم به آپارتمان بن میروند و آنجا فالِن دستنوشتۀ بن از داستان عاشقانهشان را پیدا میکند و به رازهایی پی میبرد که حتی در خواب هم آنها را نمیدید!
کالین هوور بیش از 20 کتاب و رمان نوشته است که بسیاری از آنها پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز شدهاند. او با داستانهای عاشقانهاش قلب بسیاری از خوانندگان را تسخیر کرده است. اگر از رمان نهمین روز از ماه نوامبر خوشتان آمده، به شما پیشنهاد میکنیم باقی رمانهای هوور و کتابهای زیر را نیز مطالعه نمایید.
- ما تمامش میکنیم کتاب پرفروش کالین هوور و داستانی عاشقانه است. نویسنده در کنار عشق به داستان خشونت خانگی و تأثیر آن بر اعضای خانواده نیز پرداخته است. هوور در این کتاب داستان دختری به نام لیلی را تعریف میکند که سالها شاهد خشونت پدرش نسبت به مادرش بوده است و همین باعث میشود در رابطههایش حساسیت زیادی به خرج بدهد.
- ما شروعش میکنیم جلد دوم رمان ما تمامش میکنیم از کالین هوور است. این بار هوور به داستان لیلی و عشق دوران نوجوانیاش اطلس میپردازد و اینکه قصد دارند وارد رابطهای از نظر لیلی ناممکن شوند.
- اگر این حقیقت باشد یکی دیگر از پرفروشترین آثار کالین هوور است. این بار کالین هوور داستان عاشقانه را با راز و معما در هم آمیخته و رمانی خواندنی خلق کرده است. داستان این کتاب دربارۀ دختری به نام لوئن اشلی است که در آستانۀ ورشکستگی مالی مجبور میشود پیشنهاد عجیبی را بپذیرد.
_ کتاب یاد او اثر کالین هوور نویسندهٔ داستانهای عاشقانه است. او در این کتاب داستان دلخراش و درعینحال امیدوارکنندهٔ زنی به نام کنا را تعریف کرده است که پس از آزادی از زندان به دنبال رستگاری و آرامش میگردد و میخواهد شروعی دوباره داشته باشد اما نمیداند گاهی کینهها به هیچ قیمتی رفع نمیشوند.
- کتابخانه نیمه شب اثر مت هیگ نویسندۀ معروف داستانهای خودیاری است. مت هیگ که خود در سن 25 سالگی دچار افسردگی شدید شده بود و قصد داشت خودکشی کند خوب میداند افسردگی و احساس ناتوانی به چه معناست. او در کتابخانۀ نیمه شب داستان دختری به نام نورا را تعریف میکند که پس از خودکشی در دنیای بین مرگ و زندگی سرگردان میماند و آنجا به کتابخانهای میرسد که میتواند زندگیهای نازیستهاش را زندگی کند.
- کتاب مغازه جادویی اثر جیمز آر دوتی جراح مغز و اعصاب است و در سال 2016 منتشر شد. این کتاب یکی از پرفروشترین کتابهای دنیا است و گروه کیپاپ بیتیاِس نیز خواندن آن را به همه توصیه کردند. این کتاب داستان زندگی و کودکی خودِ نویسنده است که با ورود به یک مغازۀ جادویی و یاد گرفتن مراقبه زندگی و آیندهاش دگرگون شد.
ـ کتاب دیزی دارکر پنجمین اثر آلیس فینی رماننویس بریتانیایی است که در سال 2022 منتشر شد. شخصیت اصلی این رمان دیزی است که همراه با خانوادهاش برای جشن تولد مادربزرگش به خانهٔ آنها میروند اما خانهٔ مادربزرگ بر روی یک جزیره قرار دارد و قاتلی نیز همراه با خانواده در این جزیره است.
- کتاب وانیل و شکلات اثر نویسندهٔ معروف ایتالیایی ازووا کاساتی مودینیانی است که تاکنون جوایز زیادی برده است. این رمان تبدیل به یکی از پرفروشترین کتابهای ایتالیا شد و داستان زنی است که در سیسالگی پس از ضربههای متعدد همسرش به پوچی میرسد و تصمیم میگیرد برای یافتن معنای واقعی زندگی همسر و فرزندانش را ترک کند.
کالین هوور که نام اصلیاش مارگارت کالین فنل است در سال 1979 به دنیا آمد و نویسندۀ رمانهای عاشقانۀ نوجوانان و جوانان است. اولین رمانش با نام «بسته شده» را در سال 2011 منتشر کرد. در سال 2012 رمان «ناامید» او در صدر فهرست پرفروشترینهای نیویورک تایمز قرار گرفت. او بسیاری از کتابهایش را ابتدا خودش منتشر میکند و بعد به دست ناشران میسپارد. در سال 2021 در اپلیکیشن تیکتاک با هشتگ BookTok معروف شد و همین هشتگ باعث افزایش محبوبیت او شد. در ژانویۀ 2022 رمانش با عنوان «ما تمامش میکنیم» در فهرست پرفروشترینهای نیویورک تایمز در رتبۀ اول قرار گرفت. دنبالۀ این رمان با نام «ما شروعش میکنیم» در سال 2022 منتشر شد که نویسنده آن را از دیدگاه عشق اول لیلی، اطلس کوریگان نوشته است.
هوور در تگزاس به دنیا آمد و بزرگ شد. در سال 1998 از دبیرستان فارغالتحصیل شد و در سال 2000 ازدواج کرد و صاحب سه پسر شد. کالین هوور مدرک مددکاری اجتماعیاش را از دانشگاهی در تگزاس گرفت و تا زمانی که حرفۀ نویسندگی را شروع کند به تدریس میپرداخت و در مؤسسۀ مددکاری کار میکرد. اولین رمانش را با «بسته شده» شروع کرد و حتی قصد نداشت آن را منتشر کند اما این رمان را در ژانویه 2012 با هزینۀ شخصی به چاپ رساند. او این رمان را با الهام از ترانهای نوشت و اشعار این ترانه را نیز در داستانش گنجاند. پس از چند ماه بوکبلاگر مریس بلیک کتابش را خواند و به آن نمرۀ کامل داد و پس از آن دو کتاب اول هوور به سرعت به فروش رفت.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
خیلی قشنگ و دلنشین بود