نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات دوران منتشر کرد:
قصه ای دست میگیرم و می نویسم.
من به معجزه اعتقاد دارم. اعتقاد ارم و انتظار میکشم. وقتی در شهر درختها شکوفه بزنند.یعنی زمانش فرا رسیده است. لباس های زیبا می پوشم و از خانه بیرون می زنم. اتومبیل را آهسته می رانم، فرمان را به نرمی می چرخانم، خلاف نمی کنم. همه چیز آرام می شود. جهان آرام است. من آرامم. اتومبیلم از چراغ راهنمایی سه رنگ قرمز-سبز-زرد چشمک زن اطاعت می کند. رنگها مرا در آغوش میگیرند. رنگها از آفتاب اند.از مقابل دکه ی گل فروشی و مغازه ی فروش مواد غذایی می گذرم و به راست میپیچم. وارد خیابان ساسونتسی داوید می شوم، که با نوازش به پیشوارم می آید، و صندلی چوبی مادر بزرگ مهربان را پشت سر می گذارم.پارک میکنم، از اتومبیل پیاده می شوم، در خانه ی شماره 34را می کوبم.مردی ارمنی، که اهل سوریه است، مرا می شناسد و شگفت زده نمی شود. می پرسم اجازه هست؟مرد در را می گشاید و می گوید بفرمایید، خواهش می کنم. وارد می شوم و ، بدون اینکه به طرفم نگاه کنم و بدون اینکه اجازه بگیرم، به سرعتاز راهرو می گذرم و دری را می گشایم که به طبقه ی پایین هدایتم می کند. تمام شد، من آمدم. من برگشتم. من اینجا هستم، خورشید من. در خانه ی پیشین تو. نخواهم رفت. دیگر هیچ جا نخواهم رفت.مرد سوری مرا خواهد کشت. گلوله ی پلیس مرا خواهد کشت. دولت مرا خواهد کشت. خدایان مرا خواهند کشت تا قصه ی در خانه ی تو ماندنم ادامه داشته باشد.
فروشگاه اینترنتی 30 بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.