قطار جک لندن

(0)

2,700,000ریال

2,160,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
554

علاقه مندان به این کتاب
5

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
1

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب قطار جک لندن

انتشارات افق منتشر کرد:
گودرز گفت:(فرق چه می کند؟ اول مرده خری، بعد مرده خوری. ئی دو تا گاومیش اگه زنده بون، هر کدوم پنجاه هزار تومن پولشون بود.) و روی پنجاه تاکید کرد. نگاه سبز علی گشت روی حاشیه ی گلی بهمنشیر؛ روی گاومیش هایی که به خون و گل غلتیده بودند، روی آدم هایی که جمع شده بودند دور زایر خلف و قصاب و پسر زایر خلف. پرسید(همی دو تا بودن؟)
ایازبری گفت: سه تا. یکیش تو شط بود و آب بردش.)
سبزعلی خلط به زمین انداخت:( تف به روزگار!)
شنتیا گفت:( روزگار خیلی قشنگه. حیف نیست تفیش می کنی؟)
فروشگاه اینترنتی 30 بوک

    • نوع کالا
    • دسته بندی
    • موضوع اصلی
    • موضوع فرعی
    • نویسنده
    • نشر
    • شابک
    • زبان کتاب
    • قطع کتاب
    • جلد کتاب
    • تعداد صفحه
    • وزن
    • نوبت چاپ
    • سال انتشار
    • فارسی
    • رقعی
    • شومیز
    • 408 صفحه
    • 370 گرم
    • 3
    • 1403

نقد و بررسی تخصصی نقد و بررسی تخصصی

معرفی کتاب قطار جک لندن اثر فرهاد حسن‌زاده

قطار جک لندن جدیدترین اثر فرهاد حسن‌زاده نویسندۀ نام آشنای حوزۀ ادبیات کودکان و نوجوانان است. قطار جک لندن اولین اثر این نویسنده برای بزرگسالان است که اولین ویراست آن در سال 1378 کامل شد و کتاب با آخرین بازنگری و ویرایش در آذر ماه سال 1400 منتشر شد. رمان قطار جک لندن پنجاه شخصیت دارد و نویسنده در این رمان تلاش کرده است زوایای تاریک دهه‌های معاصر از جمله روزگار مردم جنوب ایران در زمان جنگ تحمیلی ایران و عراق را به تصویر بکشد.

چرا باید رمان قطار جک لندن را بخوانیم؟

اگر به رمان‌های ایرانی با مضمون جنگ علاقه دارید، خواندن این رمان زیبا را از دست ندهید.

جملات درخشانی از کتاب قطار جک لندن:

«تورج رفت توی اتاق و در را به هم کوبید. دلش می‌جوشید. صدای سوت زودپز هنوز توی گوشش بود. ایستاد جلوی آینۀ چهارگوشِ قاب‌چوبی خودش را دید. ریش تُنُک و کوتاهش را دید. بالای آینه قاب عکس بود؛ عکس خانوادگی که رنگش به سبزی می‌زد. سام و ماهی جوان‌تر بودند. خسرو و خشایار و رودابه میانشان نشسته بودند. سودابه توی بغل ماهی بود. هنگامه و امید هنوز به دنیا نیامده بودند. او هم نبود. توی عکس نبود. همه به‌جز سودابه یادشان بود که آن روز تورج در قنداق، روی صندلی عکاسی ژرژ یونانی، به خواب رفته و برای چند دقیقه فراموش شده بود. دست گذاشت روی چشم‌ها. اتاق کور شد. پسری دید که توی تاریکی‌ها دنبال آشنا می‌گردد. پسری چهارساله با پیراهن و شورت قرمز و یک لنگه دمپایی آبی. صدای زودپز برید. بوی آرد تفتیده آمد. بلند شد و چراغ بابانوئل را روشن کرد؛ چراغی شبیه آباژور که سام از انگلستان برایش آورده بود. رفت سراغ کلاسور. کاغذی سفید برداشت و خودکاری سبز.»

«سودابه نرم خندید و به گزارش ادامه داد. امید، که امسال هم خیال داشت از رفتن به مدرسه شانه خالی کند، نذر کرده است اگر بشود که نرود مدرسه، بیست تومان آجیل مشکل‌گشا بخرد و بدهد به همسایه‌ها، البته همسایه‌های خانۀ قبلی. چون با همسایه‌های جدید آشنایی ندارد. برای همین هم گم شده. مدیر مدرسه، به‌خاطر حفظ جان بچه‌ها، ساعت یازده مدرسه را تعطیل می‌کند و به ادارۀ آموزش‌وپرورش می‌رود تا تکلیفش را بداند، غافل از اینکه احساس مسئولیت کار دستش می‌دهد و ساعت دوی بعدازظهر هواپیماهای عراقی مثل اجل معلق سرمی‌رسند و او می‌شود یکی از شهدای جنگی آموزش‌وپرورش آبادان. امید هم، به شکرانۀ تعطیلی مدرسه، بدون آنکه منتظر خواهرش بماند، از مدرسه راه می‌افتد که از رشید بقال بیست تومان آجیل مشکل‌گشای قرضی بگیرد. رشید هم، که معلوم نیست از چه ناراحت بوده، دل نازک امید را می‌شکند. امید هم عصا را می‌زند زیر بغل و می‌رود لب شط، جلوی بیمارستان آرین می‌نشیند و آن‌قدر به آب خیره می‌شود تا خوابش می‌برد. امید بالأخره دم غروب پیدا می‌شود اما دوباره نذر کرده است، این بار پانزده تومان که رشید بقال بمیرد.»

«ماهی با نفسی سوخته زل زد به ماه، دست روی قوس شکم نهاد و یاد ملکه بال‌وپر گرفت، گویی ملکه آن تو بود؛ صورت مهتابی و درخشان. چشم‌ها درشت و تیله‌رنگی، کاکل‌ سر و ابرو بافه‌های طلا. تا یک‌سالگی خوب بود. با حرص پستان مک می‌زد و تا سیر نمی‌شد ول نمی‌کرد. هروقت هرجا می‌رفت، چشم‌های تمام دنیا به او خیره می‌ماند؛ دوست‌داشتنی، دوست داشتنی، هر چه بگویی دوست‌داشتنی. یک مرتبه ورق برگشت. تابستان که رد شد، باد پاییزی که وزید، برگ‌ها که چوب‌رنگ شدند، ملکه هم مثل برگی شروع کرد به خشکیدن، بی‌علاقه به شیر و پستان. شادابی کودکی از چهره‌اش پرید و روزبه‌روز چروکیده‌تر شد؛ چشم‌ها برآمده و پف‌آلود و کدر، اشک جوشان و کنارۀ چشم‌ها قی بسته، موها کم‌پشت و رنگ‌باخته. اسپند و نمک و نبات و چشم‌زخم بی‌فایده، دعا و امامزاده و داروهای عطاری بی‌ثمر، دکترهای شهر مأیوس. همه دلشان می‌خواست آن زیباییِ رؤیایی را نجات دهند؛ آن چشم‌های بی‌گناهی که در سکوت التماس می‌کردند. از درون می‌سوخت و درد می‌کشد و نمی‌توانست بگوید کجا.»

تحلیلی بر رمان قطار جک لندن‌:

فرهاد حسن‌زاده نوشتن کتاب قطار جنگ را از 40 سالگی شروع کرد و این اثر در 60 سالگی‌اش منتشر شد؛ او حدوداً 20 سال را صرف نوشتن این کتاب کرد. او که خود متولد آبادان است داستان جدید خود را نیز در این مناطق جنوبی کشور روایت کرده است. قطار جک لندن شخصیت‌های مختلفی دارد و نویسنده در آن فضا و حال‌وهوای دوران جنگ تحمیلی را به تصویر کشیده است. داستان از شخصیتی به نام «سام» شروع می‌شود که خود را در موقعیت سختی می‌یابد که باید رازش را برملا کند و در نهایت به زندگی‌اش سروسامان ببخشد. او قصد دارد مثل یک پادشاه بر خانوادۀ پرجمعیتش حکومت کند اما آتش جنگ دامن او و خانواده‌اش را می‌گیرد و مسیر همه‌چیز را عوض می‌کند.

اگر از خواندن کتاب قطار جک لندن لذت بردید، از مطالعۀ کتاب‌های زیر نیز لذت خواهید برد:

• سووشون اولین رمان نویسندۀ معروف ایرانی سیمین دانشور است. حوادث این کتاب در شهر شیراز و سال‌های پایانی جنگ جهانی دوم رخ می‌دهند. زنان نقشی مهم و حیاتی در رمان سووشون دارند و راوی داستان زری است، زن جوان تحصیل‌کرده‌ای سرشار از عطوفت و مسالمت‌جویی که تمام فکر و خیالش حفظ قلمرو کوچک خود یعنی خانواده‌اش در برابر طوفان حوادث است.

• عزاداران بَیل اثر غلامحسین ساعدی نویسندۀ ایرانی است. او در هشت مجموعه داستان بهم پیوستۀ این کتاب از فلاکت‌های زندگی در روستا و مردم روستایی به نام بَیل می‌گوید.

دربارۀ فرهاد حسن‌زاده‌: نویسندۀ کتاب قطار جک لندن

قطار جک لندن

فرهاد حسن‌زاده در سال 1341 به دنیا آمد. او روزنامه‌نگار، طنزپرداز و نویسنده است. از نوجوانی داستان و نمایشنامه می‌نوشت و بیشتر در حوزۀ ادبیات کودکان و نوجوانان فعالیت داشت. اولین کتابش با نام «ماجرای روباه و زنبور» در سال 1370 منتشر شد و بسیاری از کتاب‌هایش به زبان‌های مختلف ترجمه شده‌اند. «قطار جک لندن» اولین اثر او برای بزرگسالان است. او تاکنون بیش از 100 اثر در حوزه‌های ادبی نوشته و عضو هیئت مؤسس انجمن نویسندگان کودک و نوجوان است. او چندین دوره نویسندۀ برگزیدۀ شورای کتاب کودک و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان شد و جایزۀ گلشیری، مهرگان و زرین قلم را برای کتاب «حیاط خلوت» دریافت کرد. این نویسنده همچنین برندۀ جایزۀ هانس کریستین اندرسن بوده است.

نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی