نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات تندیس منتشر کرد:
جادوی سیاه به جنگی دامن میزند که سرزمین صلحآمیز اوستن آرد را در بر خواهد گرفت: پرستر جان، شاه والا، در بستر مرگ است. با مرگ او، فرمانروای نامیرای سیثیها که پادشاه طوفان نام دارد، از فرصت استفاده میکند تا قلمرو از دست رفتهاش را باز پس بگیرد. برادر کوچکتر شاه به اتحاد طومار میپیوندد تا با خطری که اوستن آرد را تهدید میکند، مقابله کند.
سایمن، کارگر مطبخ قلعهی سلطنتی که ندانسته به کارآموزی یکی از اعضای اتحاد درآمده است، تنها امید نجات است. ماموریت او بر مبنای معمایی مرگبار درباره سه شمشیر قدرتمند و گمشده است. «مسند استخوان اژدها» ماجرایی هیجان انگیز و خواندنی است. داستانی پدید آمده از نبرد با دشمنان هولناک اوستن آرد.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
کتاب مسند استخوان اژدها از سایت گودریدز امتیاز 4 از 5 را دریافت کرده است.
کتاب مسند استخوان اژدها از سایت آمازون امتیاز 4.5 از 5 را دریافت کرده است.
مسند استخوان اژدها کتابِ اولِ مجموعۀ سهگانۀ خاطرۀ سوگ خار اثر تاد ویلیامز، نویسندۀ آمریکایی داستانهای فانتزی است. تاد ویلیامز یکی از تأثیرگذارترین و بزرگترین نویسندگان فانتزی است و در کتاب مسند استخوان اژدها خوانندگان را با دنیای خیالی و باورنکردنی اوستن آرد آشنا میکند. اولین جلد این مجموعه اولین بار در سال 1988 منتشر شد. این مجموعهْ داستان مرد جوانی به نام سایمن است که ناخواسته درگیر یک ماجراجویی حماسی میشود و تنها کسی است که میتواند مردم سرزمین صلحآمیز اوستن آرد را نجات دهد. سایمن مجبور میشود تنها خانهای را که میشناسد رها کند و با دشمنانی وحشتناک و جادوهایی خطرناک روبهرو شود.
«من مجموعۀ خاطرۀ سوگ خار از تاد ویلیامز را خواندم و بسیار تحت تأثیر قرار گرفتم و این مجموعه، یکی از فانتزیهای مورد علاقۀ من است.» - جورج آر آر مارتین
«مجموعۀ خاطرۀ سوگ خار، کتابی خلاقانه است. این کتاب طرز فکر من نسبت به ژانر فانتزی را تغییر داد و راه را برای بسیاری از کتابهای فانتزی مدرن، از جمله مجموعه داستان خودِ من، هموار کرد.» - پاتریک راتفوس، نویسندۀ مجموعۀ شاهکش
«تاد ویلیامز یک داستاننویس چیرهدست است و مجموعۀ خاطرۀ سوگ خار و دنیای اوستن آرد او شاهکار است. او نویسندهای است که خوب میداند چه میکند و در رأس دنیای فانتزی قرار گرفته است.» - برندون ساندرسون، نویسندۀ مجموعۀ مهزاد
«این مجموعه نیرومند، هیجانانگیز و الهامبخش است... ویلیامز به طرز ماهرانهای داستانها را به هم میپیجاند و یک داستان حماسی باشکوه میسازد.» - پابلیشرز ویکلی
«مجموعۀ خاطرۀ سوگ خار یکی از حماسیترین و خواندنیترین کتابهای فانتزی است.» - کریستوفر پائولینی
سالهاست که ادبیات فانتزی تبدیل به ژانری بزرگ در دنیای ادبیات شده است. پیش از این همه گمان میکردند که کتابهای فانتزی تنها برای سرگرمی کودکان و نوجوانان نوشته شدهاند اما رفتهرفته این باور تغییر کرد و ادبیات فانتزی توانست نظر مخاطبین تمام سنین را به خود جلب کند. مجموعۀ خاطرۀ سوگ خار یک داستان فانتزی جذاب است که نوجوانان و بزرگسالان را به سرزمینی مانند سرزمین میانۀ تالکین میکشاند و شخصیتهایی به یاد ماندنی مانند داستانهای شاه آرتور دارد.
«در این روز از روزها، در اعماق قلب خفتهی هِیهولت، در راهروهای آرام و حیاطهای پوشیده از عشقه، در اتاقکهای راهبان و اتاقهای مرطوب و تاریک، ناآرامی غریبی وجود داشت. مستخدمان و درباریان خیره میشدند و با همدیگر نجوا میکردند. در آشپزخانه، ظرفشورها از بالای ظرفشوییها نگاههای معنادار ردوبدل میکردند. به نظر میرسید در تمام راهروها و حیاطهای قلعهی بزرگ، مکالمههای محرمانهای انجام میشد. شاید انتظار نفسگیر قلعه، مژدهی اولین روز بهار را میداد، اما تقویم بزرگی که در اتاق دکتر مورگنس قرار داشت، چیز دیگری را نشان میداد: هنوز ماه نواندر بود. پاییز در را نگه داشته بود و زمستان وارد خانه میشد. چیزی که این روز را از روزهای دیگر متفاوت میکرد، یک فصل نبود بلکه یک مکان بود؛ تالار تاجوتخت هیهولت. برای سه سال طولانی، درهایش به دستور شاه بسته شده و پردههای سنگینی پنجرههای رنگی را پوشانده بودند. حتی کارگران نظافتچی هم اجازهی عبور از آستانه را نداشتند، که این امر تشویشِ سرپرست کنیزهای خانهدار را برانگیخته بود.»
«پسر چهاردهساله و درشت هیکل که شدیداً خجالتزده شده بود، چیزی نگفت. راشل به او خیره شد. فکر کرد موی قرمز و ککومک به اندازهی کافی ناراحتکننده هستن ولی وقتی اینجوری پشت چشم نازک میکنه و اخم میکنه، چی بگم، یه کم خنگ به نظر میرسه! سایمن به نوبهی خود به مهاجمش خیره شد و دید راشل تندتند نفس میکشد و هوای نواندر را از بخار پر میکند. او هم داشت میلرزید، البته سایمن نمیتوانست تشخیص دهد از سرما بود یا عصبانیت. واقعاً اهمیتی نداشت. فقط باعث میشد بیشتر حس بد بگیرد. هنوز منتظر جوابه، چقدر خسته و عصبانی به نظر میرسه! حتی بیشتر از قبل کمرش را خم کرد و به پاهایش زل زد «خیلی خب، پس الان با من میآی. خدا میدونه کارهایی دارم که میتونم یه پسر بیکار رو مشغولشون کنم. نمیدونی شاه از بستر بیماری خارج شده؟ که قراره امروز به تالار تاجوتخت بره؟ کر و کوری؟» آرنج سایمن را گرفت و او را مثل قورباغه، در طول باغ به دنبال خود کشید.»
«اغلب به نظر میرسید سایمن تنها ساکن قلعه باشد که به جایگاهش در زندگی عادت نکرده است. سنگتراشها نمای سفید ساختمان را گچبری کرده و دیوارهای در حال فروریختن را بالا کشیده بودند. هر چند گاهی به نظر میرسید سرعت ریزش از سرعت بازسازی بیشتر باشد. هرگز به این فکر نمیکردند که دنیا چگونه میچرخد و چرا. پیشخدمتها و آبدارچیها با خوشحالی سوت میزدند و خمرههای بزرگ مملو از گوشت گاو نمکسود و شراب سفید را به اینطرف و آنطرف میغلتاندند. در کنار پیشکار قلعه، با کشاورزان بر سر پیازهای گندیده و هویجهای لهشدهای که هر روز صبح به آشپزخانهی قلعه آورده میشدند، چانه میزدند. راشل و کنیزهایش همیشه به طرزی عجیب پرمشغله بودند، جاروهای کاهیشان را مرتب میکردند، مانند گوسفندهای چموش به دنبال گلولههای خاکی میدویدند و به افرادی که اتاقهایشان را به طرزی خاصی رها میکردند، لعن و نفرین میفرستادند و عموماً افراد تنبل و شلخته را به وحشت میانداختند. در چنین مکانی، سایمنِ سربههوا مانند ملخی میان لانهی مورچهها بود. میدانست هرگز به جایی نمیرسد؛ افراد زیادی این را به او گفته بودند و اکثرشان هم از او بزرگتر بودند و مطمئناً عاقلتر.»
داستان کتاب مسند استخوان اژدها در سرزمین خیالی اوستن آرد رخ میدهد، سرزمینی که زمانی نژاد الفها موسوم به سیثیها بر آن حکومت میکردند اما بعدها به دست انسانها افتاد. حالا پادشاه بزرگ انسانها رو به مرگ است و با مرگ او و در گرفتن جنگ بین پسرانش، فرمانروای نامیرای سیثیها، پادشاه مخوف طوفان، به دنبال بازپسگیری قلمرو گمشدۀ خود از طریق پیمان خون با یکی از اعضای سلطنتی انسانها، پا بر زمین میگذارد و در پی خود تنها ویرانی بر جای میگذارد. جنگ بین شاهزادهها ادامه دارد و پس از برگشتن پادشاه طوفان، جادوگری که سالها پیش از این سرزمینها رانده شده و قسم خورده بود سرزمین اجدادیشان را از انسانها پس میگیرد شروع به خشک کردن زمینها و محصولات میکند. سایمن در آشپزخانۀ سلطنتی کار میکند و البته مخفیانه شاگرد جادوگر و شفادهندۀ قلعه شده است. زمانی که جنگ شدت میگیرد سایمن مجبور میشود از زندگیای که میشناخته جدا شود و قدم به دنیای فراتر بگذارد. با گذشت زمان او متوجه میشود اوضاع سرزمین اوستن آرد بسیار بدتر از آن چیزی است که تصور میکرده و حالا تنها امید سرزمین اوستن آرد، سایمن چهارده ساله است.
ویلیامز توانست با مجموعۀ خاطرۀ سوگ خار بر بسیاری از نویسندگان این ژانر از جمله جورج آر آر مارتین، پاتریک راتفوس و کریستوفر پائولینی تأثیر بگذارد. جورج آر آر مارتین، نویسندۀ مجموعۀ بازی تاج و تخت عنوان کرد که مجموعۀ خاطرۀ مرگ، الهامبخش او برای نوشتن جلد هفتم مجموعۀ بازی تاج و تخت با نام «نغمۀ آتش و یخ» شد.
مجموعۀ خاطرۀ سوگ خار یکی از قدرتمندترین داستانهای فانتزی است که نویسندۀ آن توانست تأثیر بسیار زیادی بر دیگر نویسندگان ژانر فانتزی بگذارد. بنابراین اگر از خواندن این کتاب جذاب لذت بردید، به شما پیشنهاد میکنیم کتابهای زیر را نیز بخوانید.
• سهگانۀ کوئوتِ شاهکش اثر پاتریک راتفوس نویسندۀ آمریکایی است. جلد اول این مجموعه با عنوان نامِ باد و جلد دوم آن با نام ترس مرد فرزانه منتشر شده است. داستان این مجموعه از زبان کوت روایت میشود. او زمانی که پسر بچهای دوازده ساله بود پدر و مادرش را از دست داد و مجبور شد در خیابانها گدایی کند. کوت موهایی قرمز و چشمانی سبز و البته ویژگیهای جادویی دارد. او در نهایت تبدیل به بزرگترین جادوگر دنیای خیالی تِمرانت میشود.
• سهگانۀ میراث اثر کریستوفر پائولینی نویسندۀ آمریکایی است که با نوشتن همین کتاب به شهرت رسید. جلد اول این کتاب با نام اراگون، جلد دوم آن با نام الدست، جلد سوم آن با نام بریسینگر و جلد چهارم آن با نام میراث منتشر شده است. میراث داستان پسری به نام اراگون است که در کوهْ سنگی جادویی و اسرارآمیز پیدا میکند و قبل از اینکه بتواند آن را معاوضه کند و برای خانوادهاش غذا بخرد، بچه اژدهایی سر از این تخم در میآورد. نسل اژدهایان منقرض شده و حالا اراگون تحت تعقیب رازاکهای غارتگر قرار میگیرد و متوجه میشود که او آخرین بازماندۀ اژدهاسواران است.
• کتاب سیرک شبانه رمان فانتزی و تاریخی اثر ارین مور گنشترن دربارهٔ جادو و سیرک است. این کتاب داستانی تخیلی از جادو و عشق است که در لندن قرن نوزدهم میگذرد و داستان سیرکی عجیب است که تنها شبها ظاهر میشود و کار میکند. داستان کتاب دربارهٔ دو شعبدهباز با طول عمری نامشخص است که سالهاست درگیر رقابتی شدید هستند و حالا پای شاگردانشان را به رقابت میکشانند.
• کتابِ الریک ملنیبونِی اثر مایکل مورکاک نویسندهٔ انگلیسی است. مورکاک اولین بار این شخصیت را در داستان کوتاهِ «شهر رویایی» خلق کرد و این ضد قهرمان زال محکوم به فنای مورکاک تبدیل به یکی از شناختهشدهترین شخصیتهای ادبیات فانتزی شد. این اولین و کاملترین رمانِ مورکاک است که در آن به آخرین امپراتوری تمدن جزیرهٔ راکد ملنیبونی پرداخته است.
رابرت تاد ویلیامز در سال 1957 در کالیفرنیا به دنیا آمد. او نویسندۀ آمریکایی داستانهای فانتزی و علمی - تخیلی است. ویلیامز در زمینۀ خلق کمیک نیز فعالیت دارد و تا به امروز یک مجموعه داستان کوتاه برای دیسی نوشته است. ویلیامز قبل از اینکه یک نویسندۀ تمام وقت شود مشاغل بسیاری را امتحان کرد و چند سالی برای شرکت اپل کار کرد. پس از مدتی او و همکارش شرکتی را برای ساخت محصولات چند رسانهای تأسیس کردند. در اواسط بیست سالگی او به نویسندگی علاقهمند شد و اولین رمانش با نام Tailchaser's Song را نوشت. ویلیامز در کنار نویسندگی به مشاغل دیگری نیز ادامه داد و به مدت سه سال نویسندۀ فنی بخش مهندسی شرکت اپل بود و همین کار الهامبخش او شد تا مجموعۀ Otherland را بنویسد. او از همان ابتدا داستانهای بلند مینوشت و علاقهاش به ژانر علمی-تخیلی و فانتزی را مدیون کتابهای تالکین است که مادرش در کودکی برایش میخواند. تا به امروز در مجموع بیش از 17 میلیون نسخه از آثار ویلیامز در سراسر دنیا به فروش رفته است.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
عالی اما کمی گران قیمت
یله . فقط باید نگاه کرد کی می تونه بخره