نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات قطره منتشر کرد :
عشق معجزه گر است؛ حتی زمانی که جایگاه اجتماعی و ثروت این حس ناب را در تنگنا قرار دهند اما همه افراد چنین باوری ندارند و ترجیح می دهند آن را در پس منفعت طلبی های خویش نادیده بگیرند. حال اینکه کدام حس در انتها پیروز می شود، خود حکایتی است که قصه رسیدن ها و نرسیدن ها را رقم میزند. نوئل کاورد با نگاهی معماگونه و ماجراجویانه این حس را در هزارتوی رازهای سربه مهر رها کرده تا با قدرت جادویی خود راه خروج را بیابد و فاتحانه یا مغموم از آن خارج شود.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
نمایشنامهٔ تابلوی خانوادگی، نمایشی موزیکال، کمدی و عاشقانه، اثر نوئل کاورد نمایشنامهنویس، بازیگر، خواننده و کارگردان آمریکایی است. او نمایشنامهٔ تابلوی خانوادگی را با الهام از کتاب ولیعهد و دخترش اثر دورمر کرستن، نویسندهٔ انگلیسی قرن بیستم نوشت. بخش اشعار نمایشنامه را در سال 1933 و حین سفر دریایی از ترینیداد به انگلستان نوشت و پیرنگ آن را هنگام بازگشت به منزلش به رشتهٔ تحریر درآورد.
«پس از پایان موسیقی پیش درآمد، پرده بالا میرود و پردهٔ نقاشیشدهای نمایان میشود که با رنگهای ملایم، برایتون را در دوران ولیعهدی جورج به تصویر میکشد. سوفی، مارتا و دراگون با لباسهای برازندهای به سبک همان سال 1811 در حالی وارد صحنه میشوند که هر کدام نقابی با دستهٔ عاجیرنگ در دست دارد. آنها به ترتیب کنار یکدیگر میایستند و نقابها را مقابل چشمهایشان نگه میدارند. هنگام حرفزدن آنها را پایین میآورند و وقتی سکوت میکنند، دوباره مقابل صورتشان میگیرند.
هر دو با هم خانمها و آقایان.
سوفی: در نمایش، پیشگفتار منسوخ شده
شگردی مربوط به گذشتههای دور شده
پس برای نشان داد ضربآهنگ و فضا
ما هستیم همان دو روح آزادورها
پذیرای ما باشد در این گفتار
که بیشتر با حضورمان، تا به کلام
رهسپار گذشتههای دوریم در ادوار
مارتا دوستمان برشمرد شرح این مجمل
همیشه بوده در این بیان، وی افضل»
«صحنه بخشی از زندگی مردم در برایتون است. سرتاسر لبهٔ صحنه نردهکشی شده و پشت آن، ردیفی از خانههای ساده به سبک معماری جورجیایی قرار دارد. بین نردهها و خانهها تنها بهاندازهٔ عبور رهگذران فضا وجود دارد. با کنار رفتن پردهها، صبحی بهاری در حدود ساعت یازده به تصویر کشیده میشود. دو مرد ماهیگیر با حالتی منفعل به نردهها تکیه دادهاند. چند نفر در مسیر رهگذران میآیند و میروند. دو سرباز با کتهای سرخ میایستند و با دخترکی که شاگرد کلاهدوز است و جعبهٔ کلاهی همراه دارد صحبت میکنند. پسربچهای در حال غلتاندن حلقهٔ لاستیک روی زمین از صحنه میگذرد و دو دختر کوچک بهآرامی کنار پرستارشان قدم میزنند. کل فضا زنده و پرنشاط به نظر میرسد و نوازندگان که پیوسته در تمام لحظات این صحنه مینوازند، با نواختن ناگهانی آهنگی دلنشین و خاص ورود هریک از افراد را به صحنه خوشامد میگویند. درنهایت سوفی آتفورد و مارتا جیمز از سمت چپ صحنه وارد میشوند. هر دو زیبا هستند و به شکل فریبندهای لباس پوشیدهاند. طرز رفتار و حالاتشان حاکی از آن است که در زمرهٔ افراد بیبندوبار و مرفه جامعه جای دارند. آنها با کرشمه قدم برمیدارند و به گونهای با شوق در گوش یکدیگر نجوا میکنند که هر کسی میتواند حدس بزند موضوع موردبحثشان بیاهمیت و حرکتشان تصعنی است.»
«پاول: به نظرم مبلغ صورتحساب قصابی خیلی زیاده.
رز: به گمانم صورتحساب گوشت گوسالهست. دوشیزه میمیره برای یه تکه گوشت گوساله. من همیشه بهشون میگم که این گ.شتها اصلاً مطمئن نیستن.
پاول: بحث من دربارهٔ سلامتش نیست، در مورد قیمتشه.
رز: بله، قربان.
پاول: همینطوری پیش بره در آینده دیگه غیر از مناسبتهای خاص، خبری از گوشت گوساله نخواهد بود. (صورتحساب دیگری را پیش میکشد.) این دیگه یعنی چی؟
رز: هامبوگ، قربان.
پاول: چی هست؟
رز: یهجور چشم گاوی درشت.
پاول: (حیرتزده) چشم گاو؟
رز: (میخندد.) اوه. واقعی که نه، قربان. آبنباتان. یه دونهاش رو که بذارین گوشهٔ لپتون، چند ساعت همونجا میمونه.
پاول: مشمئزکنندهست.
رز: دوشیزه حسابی طرفدار اینهاست. خیلی وقت پیش، این آبنباتها رو توی یه مغازه دیده بودن و دیگه از اون به بعد مرتب میخریم.
پاول: فعلاً باهات کاری ندارم. میتونی بری، رز.
رز: (ادای احترام میکند.) ممنون قربان. رز از سمت راست بیرون میرود. پاول دوباره مشغول بررسی صورتحسابها میشود. چند لحظه بعد، ملاتی از اتاقخوابش بیرون میآید. او ربدوشامبر حریر بر تن دارد و بشاش به نظر میرسد، اما صورتش بهخاطر برجستگی زیر گونهٔ چپش اندکی نافرم دیده میشود. پاول بهسرعت از جایش برمیخیزد و تعظیم میکند.»
تابلوی خانوادگی نوعی نقاشی پرتره است که عمدتاً در قرن هجده در بریتانیا متداول بود. موضوع اصلی این نوع نقاشی عدهای از افراد یک خانواده و یا جمعی دوستانه است که در محیطی باز مشغول گفتگو یا نوعی فعالیت گروهی هستند و غالباً این افراد به طبقات بالای اجتماع تعلق دارند. معمولاً این نوع نقاشی ابعاد کوچکی دارد و به شکل افقی ترسیم میشود. البته نوئل کاورد به عبارت تابلوی خانوادگی در نمایشنامهاش معنای دیگری بخشید. او در این نمایشنامه به سراغ موضوع عجیب و نامتعارفی رفت که باعث جلبتوجه و نیز بحث و جدل بسیار شد.
نمایشنامهٔ تابلوی خانوادگی داستان عشقی است بین دو نفر از دو طبقهٔ اجتماعی متفاوت که تحت شرایطی خاص شکل میگیرد. قطعاً در غیاب چنین شرایطی و در صورتی که ملانی و پاول در کشور خود و مطابق با شرایط معمول جامعهٔ قرن هجده فرانسه (پیش از انقلاب کبیر) زندگی میکردند، بعید بود اسیر چنین عشقی شوند. در حقیقت، این داستان شرح غلبهٔ عشق است بر دوراندیشی، داستان رجحان احساس است بر منطق و قصهء همیشگی دلدادگی و شیدایی. این نمایشنامه در زمرهٔ نمایشنامههای موزیکال کاورد جای میگیرد و بخشهای زیادی از آن در قالب شعر است.
کاورد از همان آغاز قصد داشت هنگام به روی صحنه بردن نمایش از هنرپیشهٔ معروف فرانسوی ایوان پرنتام در نقش ملانی استفاده کند (گرچه ایوان اصلاً انگلیسی نبود). پرنتام این نقش را پذیرفت و با کمک پیر فرنه بخشهای انگلیسی متن را به حافظه سپرد. کاورد نقش دوک را نیز به رامنی برنت سپرد، اما در حین تمرین به این نتیجه رسید که برنت برای این نقش مناسب نیست و از او خواهش کرد تا نقش را واگذار کند. در نهایت این نمایشنامه با بازیگرانی متفاوت در ۱۶ فوریهٔ سال 1934 در تئاتر «هِر مجستی» در لندن به نمایش درآمد و در طول پنج ماه 177 اجرا داشت.
• تب یونجه نمایشنامهای از نوئل کاورد، آهنگساز، نمایشنامهنویس، کارگردان و هنرپیشهٔ انگلیسی است. او در این نمایشنامه خانوادهای عجیب و مشکلدار را بهتصویر کشیده است. خودخواهی، سرگشتگی و نوعی جنون در سطر سطر این نمایشنامه به چشم میخورد. تب یونجه یک نمایشنامهٔ کمدی کلاسیک است که برای مدتها در ذهن شما ماندگار خواهد شد.
• خندهٔ امروز نمایشنامهای متفاوت از نوئل کاورد است. این نمایشنامه خندهٔ تلخ نویسنده به انسانهایی است که بسیار شبیه به یکدیگر زندگی میکنند. کسانی که مدام از دیگران انتقاد میکنند غافل از اینکه خود نیز جایگاه مشابهی داشتهاند و یا ممکن است روزی در جایگاه متفاوتی قرار بگیرند.
• زندگیهای خصوصی نمایشنامهای مشهور از نوئل کاورد است. نویسنده با انتخاب این عنوان برای نمایشنامه سعی کرده است نشان دهد انسان موجودی اجتماعیست و هیچوقت نمیتواند خودش را به طور کامل از اطرافیانش جدا کند. این نمایشنامه داستان یک زوج مطلقه است که هر کدام با همسرهای جدیدشان به ماه عسل میروند اما زمانی که به هتل میرسند متوجه میشوند که در اتاقهای مجاور در یک هتل مشترک اقامت دارند.
سِر نوئل پیرس کاورد نمایشنامهنویس، آهنگساز، کارگردان، هنرپیشه و خوانندهٔ انگلیسی است که در سال 1899 در حومهٔ لندن به دنیا آمد. پدرش آرتور سبین کاورد، فروشندهٔ پیانو بود و مادرش دخترِ دریاسالارِ نیروی دریای سلطنتی. کاورد دومین پسر خانواده بود و بهلحاظ هوش و ذکاوت رفتار پُرتکلفی داشت و طرز لباس پوشیدنش از شهرت بسیاری برخوردار بود. نوئل کاورد بیش از پنجاه عنوان نمایشنامه منتشر کرده است که بسیاری از آنها سالیان دراز روی صحنهٔ نمایش درخشیدند. بسیاری از نمایشنامههای او چون تب یونجه، زندگیهای خصوصی، طرحی برای زندگی، خندهٔ امروز و روح سرخوش جزء نمایشهای پرتکرار و پربینندهٔ سالنهای نمایش بودند. کاورد علاوه بر نمایشنامه صدها آهنگ، چندین نمایش موزیکال، چندین فیلمنامه، چند جلد کتاب شعر و داستان کوتاه، یک رمان بلند و یک خودزندگینامهٔ سه جلدی را نیز در کارنامهٔ ادبیاش دارد. همچنین، این نویسندهٔ مشهور در شش دهه از زندگیاش در نمایشها و فیلمهای متعددی – به قلم خودش و دیگران- به ایفای نقش پرداخت. در سال 2005 دن ربلاتو، نمایشنامهنویس و پژوهشگر انگلیسی آثار کاورد را به سه بخش اولیه، میانی و جدید تقسیم کرد. از دیدگاه ربلاتو نمایشنامههای تب یونجه، سست عفاف و زندگیهای خصوصی از نمایشهای دوران اولیه کاورد هستند. بهترین نمایشنامههای دوران میانی او در اواخر دههٔ 1930 و 1940 خندهٔ امروز، این نسل خوشبخت و روح سرخوش بودند که دارای ساختار سنتی هستند اما از نظر محتوا کمتر تابع عرف و سنت محسوب میشوند.
کاورد در سال 1943، جایزهٔ افتخاری فرهنگستان را برای کارگردانی فیلم جنگی «جایی که خدمت میکنیم» به دست آورد و در سال 1970 به دریافت نشان ادب و هنر (شوالیه) نائل شد. سپس به عضویت جامعهٔ سلطنتی ادبیات درآمد و مدتی بعد جایزهٔ تونی را برای یک عمر فعالیت در عرصهٔ هنر و ادب دریافت کرد. در سال 1972 مدرک دکترای افتخاری دانشگاه ساسکس به او اعطاء شد. نمایشنامهها و آهنگهای کاورد در دهههای 1960 و 1970 بهشدت مورد استقبال قرار گرفت و سبک نوشتارش بر فرهنگ عامهٔ مردم تأثیر بسزایی گذاشت. در سال 2006، سالن نمایش البری لندن را به یاد او سالن نمایش نوئل کاورد نامگذاری کردند. در اواخر دههٔ 1960 کاورد دچار تصلب شرایین شد و رفتهرفته حافظهاش را هم از دست داد. او در سال 1973 در خانهاش در جامائیکا بر اثر ایست قلبی درگذشت.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.