

ادبیات معاصر ایراندرگذر زمان(7)(علی باباچاهی)
انتشارات افراز منتشر کرد:
سیزیف به یک و به تمام معنا تنهاست. او هر روز سنگی را به فراز کوه می برد سنگ که به قله ی کوه میرسد / میرساند به پایین می لغزد و تکرار
در این تکرار که به بیهودگی ره می برد استقامتی تعبیه شده که سخت انرژیک است. او (سیزیف) با پذیرفتن تکراری فرساینده و با کنشی انرژیک امر مقدر را در عمل به ابطال می کشاند
در این تنهایی منحصر به فرد هم مرگ را از پای در می آورد و هم نوع دیگری از زندگی که بسیار شورمندانه است به نمایش می گذارد
و بدینسان است که میتوان انواع و اقسامی از تنهایی را سراغ گرفت
« در انتظار گودو » هم نمی مانیم: ولادیمیر: هنوز تمام نشده! استراگون: نه ظاهر نشده ! در این تنهایی « درخانه بمانیم» تا خودخواسته به تفاوت آن با حصر خانگی که بیندیشیم به این نقطه تمرکز میرسیم که
حصر خانگی امر به ماندن است و ناظر بر حکم حاکم ، به سادگی اما از پس تشخیص حکم و بعضا قبول آن بر می آییم: چه
در خانه ، چه در سلول انفرادی و از این رو که چنین احکامی پیشینه ای طولانی دارد کمتر دچار بهت می شویم و به تنهایی به موقعیت تازه ی ناخوشایندی عادت می کنیم
فروشگاه اینترنتی 30بوک
شاید بپسندید













