ایگو دشمن شماست

کتابِ ایگو دشمن شماست از سایت گودریدز امتیاز 4.1 از 5 را دریافت کرده است.

کتابِ ایگو دشمن شماست از سایت آمازون امتیاز 4.6 از 5 را دریافت کرده است.

کتابِ ایگو دشمن شماست، چهارمین کتاب نویسنده و فیلسوف آمریکایی رایان هالیدی است که در سال 2016 منتشر شد. او در این کتاب در مورد ماهیت خائنانهٔ ایگو در وجود آدمی بحث کرده است. در مقدمهٔ این کتاب هالیدی توضیح می‌دهد که چگونه رسیدن به موفقیت او را به این واقعیت رساند که ایگو می‌تواند جاه‌طلبیِ شما را پنهان کند و مانع رشد شخصی و حرفه‌ای شود.

«رایان هالیدی در کتاب جدید خود به بزرگ‌ترین مانع برای تسلط و موفقیت واقعی در زندگی حمله می‌کند ـ نفس یا همان ایگوی سیری ناپذیرِ ما. او به روشی‌ الهام‌بخش و در عین‌حال عملی به ما می‌آموزد که چگونه این جانور درون خود را کنترل و اهلی کنیم تا بتوانیم بر آنچه واقعاً مهم است تمرکز کنیم.» - رابرت گرین، نویسندهٔ کتابِ 48 قانون قدرت

«اغلب به ما می‌گویند که برای رسیدن به موفقیت، به اعتماد به‌نفس نیاز داریم. رایان هالیدی با صراحت این فرضیه را به چالش می‌کشد و نشان می‌دهد چگونه می‌توانیم با دنبال کردن چیزی مهم‌تر از موفقیت، به اعتمادبه‌نفس برسیم.» - آدام گرنت، نویسندهٔ کتابِ دوباره فکر کن

«رایان هالیدی یکی از بهترین متفکران نسلِ خود است و این کتاب، بهترین کتابِ اوست.» - استیون پرسفید، نویسندهٔ کتاب هنر جنگ

«چه کار خود را در زندگی شروع کرده باشید یا بخواهید دوباره از نو شروع کنید، در این کتاب چیزی برای شما پیدا می‌شود.» - آستین کلوئن، نویسنده

«این کتابی است که من دلم می‌خواهد هر ورزشکار، رهبر مشتاق، کارآفرین یا متفکری بخواند. رایان هالیدی یکی از آینده‌دارترین نویسندگانِ جوانِ نسلِ خود است.» - جرج راولینگ، مدیر بسکتبال بین‌المللی نایکی

«من هر روز در حال مبارزه با غرور سمی ایگوی خود هستم و زمانی که ایگو تلاش‌ها و خلاقیت‌هایم را زیر سؤال می‌برد اصلاً متعجب نمی‌شوم. قبل از این‌که ایگوی شما پروژه‌ها و افرادی که دوستشان دارید را نابود کند این کتاب را بخوانید.» - مارک اِکو

هالیدی که قبلاً در کتاب دیگری از موانع بیرونی در رسیدن به موفقیت نوشته بود، این‌بار به سراغ مانع درونی یعنی همان «ایگو» رفته است. از نظر او، در عصری که رسانه‌های اجتماعی و تلویزیون واقعیت را تحریف می‌کنند و تبلیغات را بی‌رحمانه به خُورد بشر می‌دهند، نبرد علیه ایگو برای رسیدن به موفقیتِ واقعی ضروری است. این کتاب درواقع یک یادآوری به خواننده برای درهم شکستن ایگو در هر جنبه‌‌ای از زندگی نیست، بلکه به شما نشان می‌دهد چطور در تصمیم‌گیری‌هایتان ایگو را حذف کنید تا تصمیمات بهتری بگیرید.

«حدود سال 374 پیش از میلاد، ایسوکراتس، یکی از دبیران و سخنوران سرشناس آتن، نامه‌ای نوشت به مرد جوانی به نام دمونیکوس. ایسوکراتس دوست پدرِ تازه‌درگذشتهٔ این مرد جوان بود و می‌خواست او را نصیحت کند تا از منش پدرش پیروی کند. این نصیحت‌نامه گنجینه‌ای بود از پندهای کاربردی و اصول اخلاقی. ایسوکراتس همهٔ آن‌ها را اخلاق نجبا نامید. اندرزهای مرد آتنی، به‌قول خودش «رهنمودهایی برای سال‌های پیش‌رو» بود. مانند بسیاری از ما، دمونیکوس جاه‌طلب بود. ایسوکراتس هم به همین دلیل برای او نامه نوشت؛ چون می‌‌دانست بیراههٔ جاه‌طلبی خطرناک است. او نامه‌ای را این‌طور آغاز کرد: «هیچ زینتی به‌اندازهٔ فروتنی و عدل و خودداری درخور جوانان نیست؛ چون این فضایل، همان‌طور که همگان می‌دانند، زمام شخصیت آنان را در دست می‌گیرد.» او می‌گوید: «تمرینِ خودداری کن» و به دمونیکوس هشدار می‌دهد مهارش را به دست توسن طبع و لذت و درد نسپارد. سفارش می‌کند: «از چاپلوسان به‌اندازهٔ فریب‌کاران بترس؛ چراکه هرکس به آن‌ها اعتماد کند، به او صدمه می‌زنند.» ایسوکراتس از دمونیکوس چنین درخواست می‌کند: «در تعامل با دیگران، با کسانی که به تو نزدیکی می‌جویند، خوش‌برخورد باش. هرگز تکبر نورز؛ چراکه تحمل افادهٔ پرنخوتان حتی برای بردگان دشوار است.»»

«در آن زمان، شرمن راحت‌تر بود که نفر دوم باشد. احساس می‌کرد درست این است که به‌دلیل توانایی‌هایش به رسمیت بشناسندش و در آن موقعیت، نفردوم‌بودن مناسب‌ترین جایگاه برای اوست. فرد بلندپروازی را تصور کنید که فرصت‌های پیشرفت را رد می‌‌کند؛ چون می‌خواهد پیش از قبول‌کردنشان،‌ به‌راستی برای این مسئولیت‌ها آماده باشد. آن‌قدرها هم احمقانه نیست. مگر نه؟ شرمن همیشه هم نمونهٔ کامل خویشتن‌داری و نظم نبوده است. در اوایل جنگ، وظیفهٔ دفاع از ایالت کنتاکی را برعهدهٔ او گذاشتند. سربازان اندکی داشت. وسواس‌هایش نابجا بود. در توانمندی‌اش تردید می‌کرد. ترکیب همهٔ این مشکلات و ناکارآمدی‌ها ملغمه‌ای فاسد ساخت. در مصاحبه‌اش با چند گزارشگر روزنامه، بی‌تدبیرانه و وحشت‌زده از حرکات دشمن و تدارکات ناکافی گفت. لفاظی کرد. جاروجنجال راه انداخت؛ درحالی‌که نمی‌‌توانست از فضای ذهنی خود خارج شود. در مناقشه‌ای که متعاقب این صحبت‌ها رخ داد، مدت کوتاهی از فرماندهی عزلش کردند. باید چند هفته استراحت می‌کرد تا به خودش بیاید. این اتفاق یکی از چند لحظهٔ کمابیش فاجعه‌بار زندگی حرفه‌ای و همواره روبه‌پیشرفت او بود. پس از این لغزش کوتاه و عبرت‌گرفتن از آن بود که شرمن به‌راستی نام‌آور شد. برای نمونه، طی محاصرهٔ قلعهٔ دونلسون، شرمن رتبه‌ای بالاتر از ژنرال یولیسیز اس.گرانت داشت. بقیهٔ ژنرال‌های لینکلن بر سر قدرت و اعتبار فردی می‌جنگیدند؛ اما شرمن از رتبه‌اش چشم پوشید.»

«در دنیای واقعی، این نوع تربیت ما را ضعیف می‌کند. بله. شما و تمام استعداد و آتیه‌ای که در جایگاه پسری اعجوبه یا دختری نابغه دارید، تحلیل می‌رود. از همان ابتدا، فرض بر این است که فردی آینده‌دارید. به همین دلیل وارد دانشگاهی معتبر شده‌اید و توانسته‌اید سرمایه‌ای برای کسب‌وکارتان تأمین کنید. به همین دلیل استخدامتان کرده‌اند،‌ ترفیع گرفته‌اید و فرصتی تکرارنشدنی نصیبتان شده است. ایروینگ برلین می‌گوید: «استعداد فقط نقطهٔ آغاز است.» پرسش این است: آیا می‌توانید از استعدادتان بیشترین بهره را ببرید یا بزرگ‌ترین دشمن خودتان می‌شوید؟ آیا می‌توانید این آتشی را که زبان می‌کشد، خاموش کنید؟ در شرمن مردی را می‌بینیم که ارتباط عمیقی با واقعیت دارد. او با دست خالی به موفقیت‌های بی‌نظیری رسید؛ بی‌آنکه احساس کند سزاوار افتخاراتی است که کسب کرده است. درواقع، شرمن همیشه به دیگران احترام می‌گذاشت. بودن در خدمت گروه و رسیدن به پیروزی، برایش مهم‌تر از کسب اعتبار یا شهرت شخصی بود. غم‌انگیز است که نسل‌های مختلفی از پسران جوان از شکست‌خوردن سواره‌نظام پرکبکبه‌ودبدبهٔ پیکت در یکی از جمله‌های ایالات مؤتلفهٔ جنگ داخلی آمریکا باخبر می‌شوند؛ ولی شرمن که فردی واقع‌گرا، آرام و بی‌نظیر بود، فراموش یا بدتر از‌ آن، بدنام می‌شود.»

بسیاری از ما باور داریم که مانع اصلی رسیدن به یک زندگی کامل و موفق دنیای بیرون است، اما درواقع دشمن در درون ما نهفته است؛ دشمن اصلی ایگو یا همان نَفس ما است. در اوایل کار همین ایگو مانع یادگیری و پرورش استعدادتان می‌شود. با رسیدن به موفقیت، ایگو ما را نسبت به عیوب‌مان کور می‌کند و مشکلات آینده را شکل می‌دهد. در مواجهه با شکست، ایگو هر ضربه‌ٔ وارده را بزرگ‌تر از آنچه واقعاً هست نشان می‌دهد و بهبودی را دشوارتر می‌کند. در هر مرحله، این ایگو است که شما را در زندگی عقب نگه می‌دارد. رایان هالیدی کتابِ ایگو دشمن شماست را نیز مانند کتاب‌های قبلی خود با تأثیر از فلسفهٔ رواقی و به‌واقع همهٔ متفکران باستانی نوشته است تا شما را با چهرهٔ واقعی ایگو آشنا کند. او با کمک داستان‌ها و مثال‌های ادبی، فلسفی و تاریخی شما را با داستان زندگی چهره‌های جذابی مانند جورج مارشال، جکی رابینسون، کاترین گراهام و النور روزولت آشنا می‌کند که همگی با غلبه بر ایگوی خود به بالاترین سطح قدرت و موفقیت رسیدند. شما نیز می‌توانید از استراتژی‌ها و تاکتیک‌های چنین افرادی بهره ببرید تا بر ایگوی خود غلبه کنید.

بخش یکم | جاه طلبی
• فصل یکم: جاه‌طلبی‌تان برای هر چه باشد، ایگو دشمن شماست
• فصل دوم: حرف و حرف و حرف
• فصل سوم: کسی بودن یا کاری کردن؟
• فصل چهارم: شاگرد شوید
• فصل پنجم: مشتاق نباشید
• فصل ششم: راهبرد بوم نقاشی را دنبال کنید
• فصل هفتم: خوددار باشید
• فصل هشتم: از دنیای ذهنی‌تان خارج شوید
• فصل نهم: خطر غرور زود هنگام
• فصل دهم: کار و کار و کار
• فصل یازدهم: ایگو دشمن هر اتفاقی است که در گام بعد پیش می‌آید
بخش دوم | موفقیت
• فصل دوازدهم: ایگو دشمن همان موفقیتی است که دستش آورده‌اید
• فصل سیزدهم: همیشه شاگرد بمانید
• فصل چهاردهم: برای خودتان داستان نبافید
• فصل پانزدهم: چه چیزی برای شما مهم است؟
• فصل شانزدهم: حق به جانب بودن، توهم سلطه و بدگمانی
• فصل هفدهم: خودتان را مدیریت کنید
• فصل هجدهم: از بیماری خودستایی آگاه باشید
• فصل نوزدهم: دربارۀ بی‌کرانگی تعمق کنید
• فصل بیستم: هوشیاری‌تان را حفظ کنید
• فصل بیست و یکم: ایگو دشمن اغلب اتفاق‌هایی است که در گام بعد پیش می‌آید
بخش سوم | شکست
• فصل بیست و دوم: با هر شکست و مشکلی که روبرو شوید، ایگو دشمن شماست
• فصل بیست و سوم: زمان زنده ماندن یا زمان مرده؟
• فصل بیست و چهارم: تلاش کافی است
• فصل بیست و پنجم: لحظات باشگاه مشت‌زنی
• فصل بیست و ششم: محدوده خودتان را مشخص کنید
• فصل بیست و هفتم: خودتان بر جدول امتیازهایتان نظارت کنید
• فصل بیست و هشتم: همیشه عاشق باشید
• فصل بیست و نهم: دشمن هر اتفاقی است که در گام بعد پیش می‌آید
• فصل سی‌ام: سخن پایانی

• خودم دشمن خودم اثر دیگری از رایان هالیدی فیلسوف و نویسندهٔ آمریکایی است. نویسنده در این کتاب به شما نشان می‌دهد که چگونه خودِ بهتری باشید به‌طوری که بتوانید بر آنچه واقعاً اهمیت دارد تمرکز کنید. او در این کتاب بزرگ‌ترین مانع برتری و موفقیت واقعی زندگی انسان را کنار می‌زند و از طریق یک شیوهٔ عملی به شما می‌آموزد چطور این مانع را برطرف کنید و بر آنچه واقعاً اهمیت دارد تمرکز کنید.

• ندای شجاعت اثر دیگری از رایان هالیدی فیلسوف و نویسندهٔ آمریکایی است. او در این کتاب به شما نشان می‌دهد چطور جسورانه بر ترس‌هایتان غلبه کنید و شجاعت را در زندگی روزمرهٔ خود تمرین کنید. همچنین در این کتاب شما با معضلات اخلاقی و اقدامات شجاعانهٔ شخصیت‌های کمتر شناخته‌شده‌ای مانند هلویدیوس پریسکوس سناتورِ رومی آشنا می‌شوید که در مقابل امپراتور وسپاسیان ایستادگی کرد.

• کتاب افسانه‌ی عادی بودن اثر پزشک مشهور گبور مته است که این کتاب را با همکاری پسرش دنیل مته نوشت. او در این کتاب تشریح می‌کند که چرا کشورهای غربی با وجود پیشرفت در زمینهٔ پزشکی و مراقبت‌های بهداشتی باز هم نتوانسته‌اند آمار بیماری‌ها را کنترل کنند و ما همچنان شاهد افزایش بیماری‌های مزمن و عمومی در کشورهای پیشرفته هستیم. او این سؤال را مطرح می‌کند که واقعاً چه چیزی «عادی» است و چرا با وجود پیشرفت علم پزشکی، بیماری‌ها جسمی و روحی هر روز وخیم‌تر و بیشتر می‌‌شوند.