

کلیدر (5جلدی)(لوکس)
انتشارات فرهنگ معاصر منتشر کرد:
کليدر رماني به قلم محمود دولت آبادي است. نام اين رمان از روستايي در بخش سرولايت شهرستان نيشابور در پايکوه حيدري گرفته شده که حوادث برخي از قسمتهاي اين رمان در آن رخ ميدهد. زندگي عشايري شرح داده شده در رمان کليدر و نيز نگاه سنتي به شخصيتهاي رمان آن را به صورت رماني کلاسيک درآورده است. کليدر، يک رمان عظيم روستايي است و حجيمترين رمان فارسي به شمار ميرود.
البته گمان نميرود که دوباره چنين حادثهاي تکرار شود، زباني فخيم و حماسي و بيش از شصت شخصيت که جملگي تمام و کمال پرداخته شدهاند.
رماني در ستايش کار و زندگي و طبيعت، که خود دولت آبادي بارها گفته است «ديگر گمان نکنم که نيرو و قدرت و دل و دماغم اجازه بدهد که کاري کاملتر از کليدر بکنم. کليدر از جهت کمي و کيفي، کاملترين کاري است که من تصور ميکردهام که بتوانم و شايد بشود گفت. در برخي جهات از تصور خودم هم زيادتر است.
»
خلاصه داستان:
مارال، دختر جوان کُرد، اسبش را به سوي زندان شهر ميتازاند تا پدر و نامزدش، دلاور، را که هر دو در حبساند ملاقات کند. شخصيتهاي اصلي داستان همگي به هنگام ديدار مارال از زندان شهر و بازگشت به نزد عمهاش، بلقيس، معرفي ميشوند. بلقيس و شوهرش، کلميشي، سه پسر و يک دختر به نامهاي خانمحمد، گلمحمد، بيگمحمد، و شيرو دارند. خشکسالي شديد امرار معاش اين خانواده را که غالباً متکي بر چوپاني است، دشوار کرده و آنان را به ديميکاري که محصول و سود قابلتوجهي ندارد واداشتهاست.
گلمحمد، پسر دوم خانواده که بهتازگي از خدمت اجباري سربازي بازگشته و همسر نيز دارد، عاشق مارال ميشود و او را به همسري ميگيرد. اين ازدواج تخم عدوت و مخاصمه را در دل دلاور، نامزد سابق مارال، ميکارد و ...
فروشگاه اينترنتي 30بوک
اینفوگرافیک کتاب کلیدر

معرفی کتاب کلیدر اثر محمود دولت آبادی
امتیاز در گودریدز: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆
امتیاز در آمازون: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆
معرفی رمان کلیدر:
واکنشها به رمان کلیدر:
• دولتآبادی بهخاطر ترسیم شخصیتهای پیچیده که غالباً ماهیت اصلی خود را از طریق ویژگیهای فیزیکی و ظاهری آشکار میکنند، تحسین منتقدان را به دست آورد.
• کتاب کلیدر در دو مرحله منتشر شد. مرتبه اول دو جلد اول و مرتبه دوم سه جلد آخر به بازار عرضه شد. دو جلد اول پیش از انتشار سه جلد دوم، هرکدام حدود 20000 هزار نسخه فروخته بودند. بعد از انتشار کل مجموعه سه جلد دوم 7000 نسخه و نسخه 5 مجلدی 20000 نسخه فروخته بوندند. این آمار تنها پنج سال نخست بعد از انتشار را در بر میگیرد. کتاب کلیدر توانسته از رکورد حجیمترین و پرفروشترین و گرانترین حقتألیف را از آن خود کند.
«کلیدر قلهای است که از مه بیرونزده..» - احمد شاملو
«کلیدر برترین رمانی است که تاکنون خواندهام.» - محمدعلی جمالزاده
چرا باید رمان کلیدر را بخوانیم؟
جملات درخشانی از کتاب کلیدر:
«درو با خستگی بیشتر از سر گرفته شده بود. حتی خود بلقیس هم مانده بود و نمیتوانست این را از نظرها پوشیده بدارد. کارِ بیثمر. این، صد بار خستهکنندهتر است. از کله سحر، چهار پنج تا آدم زانو بر خاک سوده بودند و حال که به حاصل کارشان نظر میدوختند، جز مشتی پیخ روی چادرشب انباشته نشده بود. درویشی اگر بر کشتزاری بارآور گذر میکرد، سالارِ کشتگاه بیش از این در بارش میبست. اما دست اینکه خانوار کلمیشی ناچار بودند تخمی را که در زمین پاشیدهاند از زمین جمع کنند. برای آن کس که دست در کار کشت و خاک دارد، این به صورت یک ناخوشی در میآید. تخمه از خاک باید برداشت، گرچه لازم افتد مثل چغوکان دانهدانه از زمین برچینش. اما این برای فرد فرد جمعی که روی چنین کشتگاهی کار میکنند، حکم و حجت نیست. چنین حکمی تنها در دل دو تن نشسته بود: گلمحمد و بلقیس. در مثل زیور چنین قیدی نداشت. کار برای او، چه در زمین و چه در میان حشم، حکم یک وظیفه را داشت.»
«خوگیری به کار، جزء سرشت پرورده زنان عشیرهای ما است. زیرا آنها از زیر بال و پر مادر خود بدر نیامدهاند، که دست و تن به کار میدهند. بیشترین سهم کار دامداری با ایشان است. گلهبانی و چرا، خرید و فروش و پشمچینی با مرد. دوشیدن و تُلُم زدن، ماست و کمَه، قیماق و مِسکه و روغن گرفتن، با زن. افزون بر این، بافتن گلیم و جاجیم و شال و کلاه و سیاهچادر، بخشی دیگر از کار زنان است. زن به جای و در کار خود خبره و پخته است؛ سرد و گرم چشیده.»
«هوا گاوگم بود که به سوزنده رسیدند. کوچهها و دور و اطراف مثل همیشه خلوت بود. اینجا خانوار چندانی زندگی نمیکردند: اهل و اولاد خانعمو با چند خانوار دیگر. همیشه خویشاوند: خالهزاده، داماد، عمهزاده، خالوزاده. این گروه اندک روزها پراکنده بودند و شبها دور هم میآمدند، دمی مینشستند، پس برمیخاستند و رو به لانههای خود میرفتند. هر کدام در یک کف دست زمین تخم پاشیده بودند و در این فصل، باری به هر جهت آمده بودند ثمر کار خویش گرد آورند، بکوبند و مشتی آذوقه برای زمستانی که در پیش بود، مهیا کنند.»
کلیدر کجاست؟
خلاصۀ داستان کلیدر: (خطر لوث شدن داستان)
شخصیتهای اصلی داستان کلیدر:
گلمحمد
گلمحمد مهمترین کاراکتر قصه پر شخصیت کلیدر است. کشاورزی نمیکند بلکه مرد سفر و حتی جنگ است. اما سختی روزگار و شرایط بد اقتصادی او را به دروگری میرساند. اما او چموشتر و تندخوتر از آن است که دل به کار پر صبری مانند کشاورزی و دروگری بدهد. گلمحمد فرزند دوم خانوادهاش است و شخصیتی بلندپرواز و جسور دارد. او فردی یاغی است که از اربابها به زور میگیرد و به مردم فقیر و بیبضاعت کمک میکند. بسیاری از جوانان آن دوران که آوازۀ گلمحمد را شنیده بودند آرزو داشتند که مثل او باشند. گلمحمد در کلیدر شخصیتی پویا و جامع است و چون شخصیت اصلی داستان بوده دولتآبادی بیش از دیگر شخصیتهایش به او پرداخته و ویژگیهای شخصیتیاش را به شیوههای مختلف بیان کرده است. شخصیت، زندگی، تحول و دگرگونیهای گلمحمد یکی از ویژگیهای اصلی رمان کلیدر است. گلمحمد به دلیل موقعیت خاصش در رمان با اشخاص زیادی سروکار دارد. میتوان گفت یکی از خصلتهای بارز شخصیتی گلمحمد متانت، خویشتندار و سکوت اوست؛ خویشتنداری و سکوت در برابر دشنامها و سرزنشهای چندین بارۀ پدرش در مقابل چشم همگان. اما مهمترین خصیصۀ گلمحمد در رمان کلیدر تناقضات پیچیدگی مختلف شخصیتی اوست. به طور کلی نوعی دوگانگی عاطفی در نحوۀ رفتار گلمحمد با دیگر شخصیتها مشهود است.
مارال
مارال در کنار گلمحمد یکی از شخصیتهای مهم رمان کلیدر محسوب میشود. زن در رمان کلیدر هم در کنترل خانواده و هم زندگی گروه نقش بسزایی دارد اما مارال چهرهای معصوم و مظلوم از زن ایرانی را به نمایش میگذارد. مارال بعد از زندانی شدن پدر و نامزدش در میان محلۀ توپکالیها به شدت احساس حقارت میکند و قصد دارد با هجرت بر این احساس حقارت غلبه کند. مارال بعدها با گلمحمد ازدواج میکند و پس از تمام وقایع مرگبار رمان و با وجود تمام فشارها مارال باز هم تلاش میکند خودش را کنترل کند.
زیور
زیور همسر اول گلمحمد است و کمی از حضور در این خانواده احساس حقارت میکند. در واقع نازایی اوست که باعث میشود همیشه در داستان احساس حقارت داشته باشد چون از نظر خودش فرزندآوری یکی از سرمایههای اصلی عشایر است. وقتی متوجه میشود نازا است در سوگ فرو میرود و بهتزده میشود. برای همین اکثر اوقات با بیشتر کار کردن سعی دارد این نقص را از نظر خودش بپوشاند. حتی بهخاطر نازاییاش با ازدواج مجدد گلمحمد مخالفتی نمیکند اما احساس حقارتش پس از ازدواج گلمحمد و مارال تشدید شده و تبدیل به عقدۀ حقارت میشود و او از آن پس یک زندگی بسیار منفعلانه دارد و گوشهگیر میشود و تنها رفتارهای مهربانانۀ مارال است که حال و هوای زیور را عوض میکند. او حالا فرزند مارال و گلمحمد را مثل فرزند خودش دوست دارد. زیور نماد نجات و شفاعت در رمان کلیدر است و حتی انتهای رمان پابهپای مردان میجنگد.
خان عمو
از آنجایی که خان عمو بزرگ خاندان حساب میشود علاقۀ زیادی به برتری طلبی دارد و این را پنهان نمیکند. خان عمو تحت هر شرایطی خودش را کنترل میکند و هیچوقت اجازۀ بروز حقارت و شکست را به شخصیت خودش نمیدهد.
بیگ محمد
بیگ محمد آخرین پسر خانوادۀ کلمیشی بود و همین باعث میشد همیشه احساس حقارت کند چون همیشه خودش را با برادرهای بزرگترش مقایسه میکرد. بیگ محمد در رمان نهایت تلاشش را میکند تا بر این احساس حقارت غلبه کند و آنقدر پیش میرود تا بینهایت نزد پدر محبوب میشود. بیگ محمد دلاور، آرام و خوددار، زحمتکش و مهربان است. یکی از رویدادهای رمان که باعث بروز شدید احساس حقارتش میشود مخالفت حاجی سلطان در ازدواج با دخترش لیلی است. با اینحال باز هم بیگ محمد تلاش میکند حتی شده با کمک برادرش به خواستهاش برسد.
دولت آبادی زنان عشایر را همان گونه که هستند از طریق شخصیت بلقیس به تصویر میکشد. زنانی صبور که جور همه را میکشند و وقتی مادر شوند فداکار و مهرباناند. زاییدن برایشان بسیار مهم است و زنی را با زاییدن یکی میدانند. پسران و برادر او، خان عمو و خان محمد و گلمحمد همگی تندخویی و بیپروایی مردان عشایر را دارند. تنها کسی که خوی خانوادگی را به ارث نبرده است بیگ محمد کوچکترین پسر خانواده است که به سربهراهی معروف است اما وقتی شرایط سخت میشود او هم خوی وحشی مردان خانوادهاش را بروز میدهد. دولتآبادی بهخوبی نشان میدهد که شخصیتهای داستانش بهخاطر رنج بسیار که کشیدهاند، دست به ظلم میزنند.
اگر از خواندن کتاب کلیدر لذت بردید، از مطالعۀ کتابهای زیر نیز لذت خواهید برد:
• کتاب دودمان جدیدترین اثر محمود دولتآبادی است. این کتاب در سال 1401 منتشر شد و داستان آدمهایی از قشر، طبقات و نسلهای گوناگون است که سرنوشتشان در بزنگاه تظاهرات علیه حکومت پهلوی بههم گره میخورد. دولتآبادی در این اثرش از ستم، تحقیر، سرکوب، نابرابری و بیعدالتی صحبت کرده است.
• کتاب سووشون اولین رمان سیمین دانشور که یکی از پرفروشترین و پرمخاطبترین رمانهای ایرانی است. داستان سووشون در سالهای پایانی جنگ جهانی دوم و در شهر شیراز بین سالهای 1320 تا 1322 میگذرد و داستان زندگی زنی به نام زری است اما نویسنده گاه نیز از خط داستانی خارج شده تا بتواند داستان را کمی کاملتر برای مخاطب بازگو کند.
دربارۀ محمود دولتآبادی: نویسندهٔ سرشناس

















شاید بپسندید














از این نویسنده













