پیش از مرگ خودت را ببخش، سپس دیگران را هم.
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات قطره منتشر کرد
:
سه شنبه ها با موری تاریخ نگاری اعجاب انگیز لحظاتی است که این دو مرد با یکدیگر صرف کردند، و میچ از طریق این کتاب، هدیه ماندگار موری را با جهان سهیم شده است. سه شنبه ها با موری از تأثیر گذارترین و پرفروش ترین انتشارات نیویورک تایمز است که از اکتبر 1997 تاکنون همواره در صدر جدول پرفروشترین کتاب های سال قرار داشته است.اُپراه مینفری بر اساس این کتاب، فیلمی تلویزیونی تهیه کرد ، که از تلویزیون ایران نیز پخش شد. سه شنبه ها با موری در سی و چهار کشور و به سی زبان ترجمه شده و به چاپ رسیده است. این کتاب پرفروش ترین کتاب سال در کشور های ژاپن، استرالیا، برزیل، و انگلیس نیز بوده است.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
شاید شخصی در زندگی شما باشد، پدربزرگ یا مادربزرگ، معلم یا همکاری مسنتر، صبورتر و عاقلتر که در جوانی شما را درک کرده و به شما توصیههای درستی کرده باشد و به شما کمک کرده باشد که دوران جوانی پُربارتری را پشت سر بگذارید. این فرد برای میچ آلبوم، موری شوارتز بود، استاد کالجی که او سالها پیش در آن درس میخواند. میچ آلبوم دوست داشت که دوباره این استاد را ببیند و سؤالاتی که ذهنش را آزار میدهد بپرسد.
او بالاخره شانس این را پیدا کرد. او موری را در آخرین ماههای زندگیاش دوباره پیدا کرد. میچ میدانست که موری دچار بیماری اِیاِلاِس شده و دیگر نمیتواند حرکت کند و به زودی میمیرد و بنابراین درست مثل روزهای کالج، هر سهشنبه در دفتر کارِ موری به ملاقاتش میرفت. رابطۀ آنها در نهایت تبدیل به کلاس درسی شد، درسهایی در مورد چگونگی درست زندگیکردن که میچآلبوم این درسها و آموزهها را در کتاب سهشنبهها با موری با علاقهمندان به اشتراک گذاشت.
موری شوارتز استاد جامعهشناسی دانشگاه براندیس بود که به بیماری اسکلروز جانبی آمیوتروفیک که به بیماری لو گریگ نیز معروف است، مبتلا شد. او پسر یک مهاجر روسی بود و در کودکی دوران سختی را سپری کرد. او در دوران کودکی مادرش را از دست داد و مرگ مادرش تأثیر بسیار زیادی بر روی او گذاشت و برادرش در اثر ابتلا به بیماری فلج اطفال فلج شد. او بعداً به عنوان محقق در یک بیمارستان روانی مشغول به کار شد و در آنجا در مورد بیماریهای روانی و نحوۀ همدلی و همدردی با افراد دیگر آموخت. او در نهایت استاد جامعهشناسی شد. موری پس از یک نبرد طولانی با بیماری اِیاِلاِس در سال 1995 درگذشت. روی سنگ قبر او نوشتهاند «او تا نفس آخر یک معلم بود.»
میچ آلبوم نویسنده و راوی کتاب سهشنبهها با موری است. او در ابتدای کتاب فارغالتحصیلی خود از دانشگاه براندریس را در بهار 1979 به یاد میآورد. پس از دریافت مدرک تحصیلیاش، میچ به استاد مورد علاقهاش، موری شواترز نزدیک شد و یک کیف چرمی رودوشی به او هدیه داد. زمانی که میچ در این دانشگاه درس میخواند در تکتک کلاسهای موری شواترز شرکت کرده بود. او به موری قول میدهد که با او در تماس خواهد بود اما به قولش عمل نمیکند. سالها پس از فارغالتحصیلی میچ آلبوم، موری به بیماری اِیاِل اِس مبتلا میشود و مجبور میشود تمام علایقش را کنار بگذارد اما با اصرار همسرش شغل خود به عنوان استاد در دانشگاه اِمآیتی را حفظ میکند.
شانزده سال پس از فارغالتحصیلی، میچ از زندگیاش چندان راضی نیست و احساس ناامیدی میکند. پس از مرگ عمویش بر اثر سرطان، میچ حرفۀ شکستخوردهاش به عنوان یک موسیقیدان را رها میکند و تبدیل به روزنامهنگاری پردرآمد میشود. میچ تصمیم دارد زندگیاش را تغییر بدهد و به همسرش قول میدهد نهایتاً صاحب فرزند بشوند اما تمام وقت خود را در محلکار صرف تهیۀ گزارش میکند. یک شب او در حال بالاوپایین کردن کانالهای تلویزیون صدای موری را میشنود. موری برای مصاحبه در یک برنامۀ تلویزیونی شرکت کرده است، میچ از دیدن استاد سابق خود در تلویزیون متحیر میشود.
او تصمیم میگیرد دوباره با استاد سابقش تماس بگیرد و به خانۀ او در ماساچوست میرود و متوجه میشود که موری در نهایت مرگ را پذیرفته و مقابل پایان زندگیاش ایستاده است و حالا نگاهی متفاوت به دنیا دارد. در نهایت او هر هفته سهشنبهها به ملاقات موری میرود و کتاب سهشنبهها با موری را پس از چهارده دیدار با استادش مینویسد. در طول این چهارده دیدار، آن دو در مورد موضوعات مختلف مهم زندگی بحث و گفتوگو میکنند و میچ آلبوم کتاب را با سخنرانیها و تجربیات زندگی شوارتز تکمیل کرد.
«بعد از یک حملهی شدید سرفهای، آرام شد. چشم بر هم گذاشت و نفس کشید. ساکت و آرام نشسته بودم، زیرا فکر میکردم، بعد از آن تقلای سخت باید حالاش جا بیاید... او همچنان با چشمان بسته ادامه داد: «اسم کاری که الان دارم انجام میدهم، رهاسازی خود از تجارب است.» رهاسازی خود از تجارب؟ «بله، رها سازی خود از تجارب. و این مهم است - نه فقط برای کسی مثل من که رو به موت است، بلکه برای فردی مثل تو که کاملا سالم و سلامت است. یاد بگیر، رها کنی.» موری چشماناش را باز کرد و بازدماش را بیرون داد. «میدانی، بوداییها چه میگویند؟ به هیچ چیزی چنگ نزن، زیرا که همه چیز ناپایدار و موقتی است.» گفتم، اما یک لحظه صبر کن! مگر تو همیشه در مورد تجربه کردن زندگی حرف نمیزنی؟ همهی احساسات خوب، همهی احساسات بد؟ «بله.» خب، اگر خودمان را از تجارب رها کنیم، چگونه میتوانیم، زندگی را تمام و کمال تجربه کنیم؟»
«شاید مرگ بزرگترین متعادلکننده و بزرگترین همسانکننده باشد؛ همان پدیدهای که در نهایت افراد غریبه و بیگانه از هم را وادار میکند قطره اشکی برای همدیگر بریزند. اگر میخواهی برای آدمهای طبقه بالا پز بدهی زحمت نکش؛ آنها همیشه به نظر حقارت نگاهت میکنند. اگر هم میخواهی به زیردستهایت پز بدهی باز هم زحمت نکش، چون فقط حسودیشان را تحریک میکنی. این نوع شخصیت کاذب تو را به جایی نمیرساند. فقط قلب باز است که به تو اجازه میدهد در چشم همه یکجور باشی. همیشه وقتی وارد اتاق موری میشدم و لبخند محبتآمیز و شوق و ذوق او را میدیدم، انباشته از عشق میشدم و به وجد میآمدم. البته که او نظیر این رفتار را با خیلی از آدمها انجام میداد، میدانم، اما مهارت خاص خداداد او این بود که قادر بود به هر مراجعهکنندهای این احساس را منتقل کند، که لبخندی که به او زده میشود، خاص اوست.»
«فصل بهار: زیر درختی خارج از ساختمان جامعهشناسی، فصل زمستان: کنار میز کار موری؛ من با لباس گرمکن ورزشی خاکستری و کفشهای کتانی آدیداس، موری با شلوار مخمل و کفشهای راک پورت. هر دفعه که میخواهیم با همدیگر صحبت کنیم، او به حرفهای بیربط پایانناپذیر من گوش میدهد، سپس سعی میکند چند تا درس زندگی به من بدهد. موری این آگاهی را به من میدهد که پول مهمترین پدیدهی زندگی نیست، برخلاف نقطهنظر کلی افراد دانشکده. موری به من میگوید که ضروری است «انسانی به تمام معنا» باشم. او در مورد بیگانگی و انزجار خاص دورهی جوانی صحبت میکند و ضرورت ارتباط و وابستگی با جامعهی اطرافم. بعضی از حرفهایش را میفهمم، بعضیهایش را نه.»
میچ آلبوم در این کتاب از آخرین روزهای زندگی استادش و درسهایی که به او میدهد صحبت میکند. کتاب سهشنبهها با موری تأثیرگذارترین، پُرمعناترین و پرفروشترین کتاب غیرداستانی تمام دوران است. میچ آلبوم با کتاب سهشنبهها با موری دریچهای تازه به سوی دنیا برای خواننده باز میکند.
میچ آلبوم در سال 1958 به دنیا آمد. او نویسنده، روزنامهنگار و موسیقیدان آمریکایی است که تاکنون بیش از 40 میلیون نسخه از کتابهایش در سراسر دنیا به فروش رفته است. میچ آلبوم در نیوجرسی به دنیا آمد و مدتی در نیویورک زندگی کرد تا اینکه به همراه خانوادهاش به خارج از فیلادلفیا نقلمکان کردند و او در محلهای کوچک بزرگ شد. زمانی که میچ در نیویورک زندگی میکرد به روزنامهنگاری علاقهمند شد و توانست وارد دانشکدۀ روزنامهنگاری دانشگاه کلمبیا شود. او شبها پیانو مینواخت و به صورت پارهوقت با یک مجلۀ ورزشی همکاری میکرد. پس از فارغالتحصیلی با چندین روزنامه و مجلۀ ورزشی همکاری کرد و رویدادهای ورزشی المپیک را در اروپا پوشش میداد.
در سال 1983 او نویسندۀ تمام وقت مجلههای ورزشی شد و در سال 1985 برندۀ جایزۀ سردبیران ورزشی آسوشیتدپرس شد. ستون ورزشی میچ آلبوم خیلی سریع محبوب شد و در سال 1989 زمانی که مجلۀ دیترویت و دیترویت نیوز با یکدیگر ادغام شدند از میچ آلبوم خواستند تا نوشتن یک ستون غیر ورزشی را نیز برعهده بگیرد. در طول سالهای کارش در دیترویت، او یکی از پرافتخارترین نویسندگان ورزشی شد. او نویسندگی را نیز با انتشار کتابهای ورزشی شروع کرد. آلبوم اکنون با همسرش در دیترویت زندگی میکند.
از دیگر آثار میچ آلبوم که به فارسی ترجمه شدهاند میتوان به «یک روز دیگر»، «غریبه در قایق نجات»، «لمس بشر»، «در حسرت دستهایت»، «کمی ایمان داشته باش»، «پیدا کردن چیکا»، «ارباب زمان» و «نفر بعدی که در بهشت ملاقات میکنید» اشاره کرد.
«تمامی قدیسین و بودیستها به ما تعلیم دادهاند که فرزانگی برابر است با همدردی و بالعکس. اکنون موری از راه رسیده و با شفافیت تمام این معادله را اثبات کرده است. زندگی و مرگ او به منزلۀ راهنمایی در سیر و سلوک ماست.» -جوانا بال، مؤسس و مدیر اجرایی باشگاه گیلدا
«ملاقات من با موری در آخرین ماههای زندگی او صورت گرفت. در کنار او بودن موهبتی است شامل عشق، حقیقتبینی، شجاعت و سخاوت. میچ آلبوم از طریق کتاب سهشنبهها با موری این موهبت سودمند را با ما سهیم شده است. برای گنجاندن این موهبت در قلبتان، تا چهارشنبه صبر کنید.» -استفان لوین
«فرزانگی و شفافیت با زیبایی هر چه تمام در این کتاب به رشتۀ تحریر درآمده و سادگی را علیرغم پیچیدگیهای زندگی عاشقانه انتقال داده.» -دکتر اِم اسکات پِک
کتاب سهشنبهها با موری از سایت آمازون امتیاز 4.8 از 5 و از سایت گودریدز امتیاز 4.2 از 5 را دریافت کرده است.
اُپرا وینفری بر اساس کتاب سهشنبهها با موری فیلمی تلویزیونی ساخت و این فیلم در سال 1999 از شبکۀ اِیبیسی پخش شد. این فیلم در سال 2000 برندۀ چهار جایزۀ اِمی شد.
- سهشنبهها با موری تأثیرگذارترین و پرفروشترین کتاب انتشارات نیویورک تایمز است که از سال 1997 تاکنون همواره در صدر جدول پرفروشترین کتابهای سال قرار دارد.
- کتاب سهشنبهها با موری در سال 2000 به مدت سه هفته در صدر فهرست پرفروشترین کتابهای نیویورک تایمز قرار گرفت و بیش از چهار سال در صدر این فهرست باقی ماند.
- سهشنبهها با موری در سال 2006 پرفروشترین کتاب غیرداستانی شد.
- کتاب سهشنبهها با موری پرفروش ترین کتاب سال کشورهای ژاپن، استرالیا، برزیل و انگلیس بوده است.
نشر قطره کتاب سهشنبهها با موری از میچ آلبوم را با ترجمۀ ماندانا قهرمانلو منتشر کرده است.
کتاب سهشنبهها با موری تأثیری عمیقی بر خواننده باقی میگذارد. موری و میچ آلبوم در این کتاب از مفاهیم عمیقی همچون عشق، مرگ، ازدواج و زندگی با یکدیگر صحبت میکنند و درسهایی را به خوانندگان میآموزند که شاید این درسها را در هیچ دانشگاه و کلاسی نتوان یاد گرفت.
اگر سرعت مطالعهتان 250 کلمه در دقیقه باشد حدوداً 3 ساعت و 28 دقیقه طول میکشد تا کتاب سهشنبهها با موری را به طور کامل مطالعه نمایید.
- یک روز دیگر اثر میچ آلبوم نویسندۀ آمریکایی است. او در این رمان فلسفی به موضوعاتی مثل فانی بودن و زندگی پس از مرگ پرداخته است. این کتاب دربارۀ فرصتهایی است که انسان در زندگی از دست میدهد و رابطههایی را به تصویر کشیده که فراتر از دنیای فانی به پیش میروند.
- خیره به خورشید نگریستن اثری از اروین د. یالوم روانشناس معروف است. او در این کتاب نگاهی دلگرمکننده به زندگی و مرگ انداخته است. دکتر یالوم با بهرهگیری از تجربیات ارزشمندش به علاقهمندان کمک میکند تا بر ترس از مرگ غلبه کنند.
- کتاب کیمیاگر اثر پائولو کوئیل ونویسندهٔ برزیلی است. این کتاب به سبک رئالیسم جادویی نوشته شده و بسیار مورد تحسین منتقدان قرار گرفت. قهرمان داستان چوپانی به نام سانتیاگو است که احساس میکند جهان جای او نیست. پس از دیدن رؤیایی عجیب تصمیم میگیرد به دنیا سفر کند تا گنجی که در خواب دیده زیر اهرام مصر مدفون شده، بیابد.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
پیش از مرگ خودت را ببخش، سپس دیگران را هم.
《تا زمانی که بتوانیم یکدیگر را دوست بداریم و مهر و عشقی را که داشتیم به خاطر بیاوریم، می توانیم بی آنکه واقعاً برویم، بمیریم. عشقی که ایجاد می کنید پایدار باقی می ماند، خاطراتی که می آفرینی باقی می ماند. زنده باقی می مانی _در دل همۀ کسانی که روی آنها اثر گذاشته ای》
سرنوشت در برابر بسیاری از افراد سر تسلیم فرود میآورد. این خود انسان است که خودش را بهخطر میاندازد.
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
من تلفنی از بهشت و پنج نفری که در بهشت ملاقات می کنید رو از میچ آلبوم خوندم و خوشم اومد. اما این کتاب رو نه. شاید یه آدمی در یک جامعه مادی گرا از توصیه های این کتاب خوشش بیاد و اون رو بدیع، جالب و کاربردی ببینه اما برای ماهایی که در یک جوِ معنوی با ادبیات این چنین غنی و پر درس و بحث و نصیحت، در جامعه ای مذهبی بزرگ شدیم، این کتاب و توصیه هاش بسیار سطحی و خسته کننده است.
به نظر من این کتاب کمی سطحیه توقع خیلی بیشتری داشتم اما قطعا این کتاب میتونه برای خیلی از افراد جامعه مفید و کمک کننده باشه، ترجمه کتاب هم عالی و روون بود
کتاب که بارها اشکتان را در خواهد اورد بی نظیر