نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات نشرنو منتشر کرد:
مزدک یک رمان تاریخی است چون واقعیتهای عمدهٔ تاریخی را با امانت تصویر کرده و شخصیتهای اصلی رویدادهای آن همه شناختهاند. اما اهمیت این رمان صرفاً به دلیل تاریخیت و انطباق شخصیتها و صحنههای آن با واقعیت تاریخی نیست؛ پردازش جزئینگرانهٔ خردهشخصیتهای خیالی، مردم کوچه و بازار و سبک زندگی آنها و تصویرپردازیِ داستانیِ مواردی که هنوز محل بحثاند و قطعیت تاریخی نیافتهاند، به رمان وجهی حماسی میبخشد. از این موارد میتوان به چگونگی پایان کار مزدک، هزیمت قباد و بازگشت دوبارهٔ او به تخت شاهی، و توصیف شماری از آیینها و رسوم معمول زندگی ایرانیان در آن روزگار اشاره کرد. این که نویسنده در جاهایی از رمان اقوالی را مستقیماً از شاهنامه و ویس و رامین نقل کرده است جذابیت کتاب را دوچندان میکند.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
مزدک مهمترین اثر موریس سیماشکو نویسندۀ روسی است. این کتاب یک رمان تاریخی است و با اتکا به واقعیتهای تاریخی نوشته شده است. نویسنده با بهرهگرفتن از قالب رمان، چگونگی جنبش بزرگ مزدک و زمینههای اجتماعی و تاریخی آن را باز میگوید. سیماشکو در این رمان رسمورسوم و آیینهای سنتی ایرانیان در دوران قدیم را به تصویر کشیده و شخصیتهای اصلی کتاب مزدک همگی شخصیتهای شناختهشدۀ تاریخی هستند. نگاه جزئینگرانۀ نویسنده به شخصیتهای فرعی رمان مزدک را به یکی از ماندگارترین رمانهای تاریخی بدل کرده است.
در کتاب مزدک خواننده نهتنها با تاریخچۀ جنبش مزدکی آشنا میشود بلکه دربارۀ شرایطی که این نهضت پدید آورد و چگونگی گسترش آن نیز آشنا میشود. بسیاری با تاریخچۀ جنبش مزدک آشنایی دارند ولی چگونگی دورانی که نهضت مزدک در آن شکل گرفت هنوز کمابیش ناشناخته مانده است. این رمان به ویژه به شناخت این جنبه از تاریخچۀ جنبش مزدکی کمک میکند. موریس سیماشکو با استفاده از زبان رمان، نهتنها به واقعیتهای تاریخی پایبند بوده است بلکه توانسته بسیاری از گمانهای پژوهشگران دربارۀ شرایط اجتماعی آن دوره را جمیت بخشد و در قالب رویدادهای هر روزهای درآورد که خواننده با شناخت آن خود را در گرماگرم زندگی اجتماعیای حس میکند که جنبش مزدکی در آن زاده شد، گسترش یافت و سرانجام سرکوب گشت یا دچار کجروی شد.
«غرشی سنگین و ترسناک زمین را در مینوردد. هزار خورشید شعلهور میشود، انگار که تودهای جنگافزار پارسی به هم میخورد. سناتور آگاتوس کراتیستن چشمان خود را تنگ میکند و سر را آهسته برمیگرداند. بزرگان رومی که کنار او اسب میرانند تنگاتنگ یکدیگر گرد میآیند. اسبان سنگین بیزانسیشان، که زانوانی پر مو دارند، پشت خم میکنند و میکوشند به سایهروشن پرچین پس بنشینند. گذرگاهی دراز و سرپوشیده، غرش شیپورها و بازتاب خورشید در سینهکش آسمان: سازندگان این کاخ، هنگام بنای آن در دو سدۀ پیش چنین خواسته بودند. پا به زمین میگذارند، لگام اسبان را به دست کسانی رها میکنند که پشت سرشان خاموش ایستادهاند. و همچنان خاموش میایستند. سنگفرش کاخ از سنگهای سیاه و چهارگوش توری است. درخشش نمای پهناور کاخ ستوهآور است. آدمی را از پرداختن به اندیشه خود بازمیدارد. سناتور بنابر عادتی قدیمی چشمان خود را میبندد. در اینجا، در تیسفون، بزرگشهر شاهنشاه ایران، در این سال چهارصد و نود و یک میلادی به چه کار آمده است؟ حلقههای درخشنده رنگ میبازد و کمکم چهرهای ایزوری با سبیلی خشن که دستی نهچندان ماهر آن را رنگ کرده، در میان سیاهی پدیدار میشود. چشمانی دریده و به نوک سر چسبیده مانند دو دانۀ بلوط در برکهای کوچک، و بینی ایزوری بزرگ و برآمدهای که پلکها را به سوی خود میکشد: این است چهرۀ امپراتور زنون که او را به اینجا فرستاده است.»
«امپراتوری دوران سختی را میگذراند؛ و از همین روست که او، آگاتوس کراتیستن، سناتور رم نوین، به اینجا آمده است. کار ایرانیان از این نیز سختتر است، سی سال میشود که دیگر قسطنطنیه را تهدید نمیکنند. هونهای سفید آنان را از توران زمین میرانند، هونهای زرد ـ دستههای ماویر ـ هر ساله از گذرگاههای قفقاز یورش میبرند، ایبری و ارمنستان همچنان دستخوش آشفتگی است. اما در درون ایران آشفتگی افزونتر است. از گفتۀ کسانی که از آنجا گریختهاند، و نیز از گزارشهایی که از سرزمینهای همسایۀ آنان میرسد، چنین برمیآید که ایرانیان دار و ندار برجستهترین خاندانهای خود را به آتش و خون میکشند و آن را میان خود بخش میکنند. و این، کاری است که از آغاز کار جهان تاکنون دیده نشده بود... ناگهان، در خلوت گرم میدان آوایی روشن و آرام به گوش سناتور میرسد. سبیل ایزوری ناپدید میشود. چهرهای هوشمند و گلگون با چانهای گرد، آرام و بیصدا پدیدار میشود و در دو گامی او میایستد. اوربیکوس! ـ یکی از سران راستین امپراتوری... شگفتآور است که چگونه در این رم نوین، خواجگان بیسروصدا از شبستان امپراتوری به شورای دولت راه مییابند و زمام کشور را در دست میگیرند. شاید خرد در همین است. این خواجگان، که از هوسها و خواهشهای کورکنندۀ تن آسودهاند با روانی روشن و خردمند به کار جهان میپردازند و واقعیتهای زندگی و سیاست را بیهیچ کژی و لغزش در مییابند. آیا این به معنای بالندگی امپراتوری نیست؟»
«کار اصلی گروه رومی این است که میزان سستی ایرانیان را برآورد کند. آیا شاهنشاه تازه را توان آن هست تا سپاهی در خور هزینهای که پرداخت میشود برپا دارد؟ چه کسی بهای کمتری درخواست خواهد کرد: ایرانیان برای نگهبانی از گذرگاهها، یا هونها برای خودداری از یورش به امپراتوری و اینکه به چپاول ارمنستان ایران بسنده کنند؟ و دیگر اینکه، آیا این همه به سرنگونی ایرانیان نخواهد انجامید، و بدینگونه استانهای خاوری امپراتوری را به روی هونها نخواهد گشود؟ به یکباره و بیانگیزهای، امپراتریس آریادنه با پیکر هوسانگیز خود پا به میان گذاشت. لبخندی به سناتور زد. یا بهتر بگوییم: لبخندش برای آناستازیوس، افسر غولپیکر گارد امپراتور بود که همواره در کنار اوربیکوس دیده میشد. پس چه! مرد ایزوری همچون بربرها شراب مینوشد، حال آنکه امپراتریس هنوز سرشار از جوشش و خواهش است. اندیشه و کردارش درست به مادرش، امپراتریس ورین میماند. و چون چنین است، بهتر آن است که امپراتور زنون هوای کار خویش را داشته باشد... غرش ترسآور شیپورها دوباره از زیرزمین برمیخیزد. سناتور چشمان خود را باز میکند... این مجموعۀ خیالانگیز توان هر کاری را از او میگیرد: کاخی با نمای آئینهپوش در میان میدانی سیاه... کدام روح شیطانی چنین طرحی را ریخته است؟»
مزدک یا مزدک بامدادان، اصلاحگر اجتماعی و کنشگر مذهبی ایرانی در دوران شاهنشاهی ساسانیان بود. او در دورۀ پادشاهی قباد یکم فرقهای مذهبی یا همان آیین بوندوس را بنیان نهاد و به ترویج آن پرداخت. اوضاع شاهنشاهی ایران در دوران مزدک بسیار نابسامان بود و کشور با بحرانهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی فراوانی دستوپنجه نرم میکرد. قدرت شاه در مقابل قدرت طبقۀ اشراف، روحانیون و صاحبان قدرت رو به افول گذاشته بود و بنابراین قباد یکم، پادشاه آن دوران برای مقابله با آنها به حمایت از مزدک پرداخت و همین همدلی باعث شد تا آیین مزدکیان در کل ایران گسترش یابد و حتی از مرزهای ایران نیز فراتر رود. اوضاع زمانی تغییر کرد که قباد در انتهای دوران شاهنشاهیاش از حمایت مزدکیان دست کشید و همین امر به گفتۀ برخی باعث مرگ مزدک و مزدکیان شد اما بسیاری معتقدند که آیین و اعتقادات مزدکیان با مرگ آنها از بین نرفت و ادامه یافت.
موریس سیماشکو در کتاب مزدک، واقعیتهای عمدۀ تاریخی را همانگونه که رخ داده، بازگو کرده و شخصیتهای اصلی رویدادهای این رمان همگی شناخته شدهاند. آئینهای دربار، مناسبات طبقات یا رستههای جامعۀ ساسانی، روابط بحرانآمیز و پیچیدۀ امپراتوری ساسانی با همسایگان بیزانسی و تورانی آن، دادوستد گستردۀ ایران در صحنۀ اقتصاد جهانی آن دوران، ویژگیهای نظامی، سیاسی، مذهبی و اجتماعی ایران همه با دقت بسیار براساس آخرین پژوهشها در این رمان نگاشته شده است. آنچه به حیطۀ رمان برمیگردد شخصیتهای کوچکتر، مردم کوچه و بازار و شیوۀ زندگیشان، جزئیات برخی از رویدادهایی که هنوز دربارۀ آنها گمان میرود مثلاً چگونگی پایان کار مزدک، فرار و پادشاهی دوبارۀ قباد و غیره، و برخی آئینهای مربوط به زندگی روز به روز ایرانیان قدیم و همسایگان آنان است. این بخشهای داستانی که گاه بسیار حماسی میشود، به شناخت حسی و عاطفی شرایط آن دوران بسیار کمک میکند و درست همان چیزی است که یک رمان دارد و هیچکدام از پژوهشهای تاریخی ندارند. در بخشهای مختلفِ رمان مزدک نویسنده به آثار باستانی ایرانی، بهويژه شاهنامه اشاره کرده است. تنها دربارۀ پایان کار مزدک، و بهویژه دربارۀ کسانی که جانشین او میشوند و نهضت او را به راهی دیگر میبرند، کتاب چشمانداز تازهای گشوده است که یا مبنی بر پژوهشهای تازه است و یا شاید آفریدۀ تخیل نویسنده باشد.
در این کتاب قهرمان اصلی نه خود مزدک، بلکه جوان گمنامی است که در دوران پیدایش و گسترش جنبش مزدکی زندگی میکند و به دلیل حرفۀ خود ـ که نویسندگی دربار است ـ از نزدیک شاهد رویدادهای آن دوران است. آورام، پسر بهرام پارسی، وظیفۀ وقایعنگاری را برعهده دارد و سیماشکو او را همان نویسندۀ ناشناسی قلمداد میکند که کتاب «خداینامه» را نوشته است، کتابی که اساس بسیاری از تاریخچهها و داستانها از جمله شاهنامۀ فردوسی بوده است. در چندین جای کتاب گوشههایی از شاهنامه و داستان ویس و رامین مستقیماً نقل شده است. تکههایی از اوستا و تنسرنامه نیز در کتاب آمده است. نویسنده در بخش یکم کتاب داستان «مزدک» را تعریف کرده است، در بخش دوم از «درستدینان» صحبت کرده است و در بخش سوم نیز به «مزدکهای دروغین» پرداخته است.
برخلاف آنچه در بیشتر منابع تاریخی و داستانی و حتی این کتاب آمده، مزدک به گونۀ گنگی کنار میرود و از سرانجامش خبری نیست، بهجایش کسان تازهای به دربار قباد راه مییابند که با استفاده از نام مزدک و آئین او بسیار زیادهرویها و کجرویهایی میکنند و در نهایت چیزی جز پوستهای از آن نهضت رهایی و برابری بهجا نمیگذارند.
• تاریخ جنبش مزدکیان اثر اوتا کرکلیما، که در این کتاب سعی کرده است تاریخچۀ جنبش مزدکیان را بهطور مختصر توضیح بدهد و با دیدی انتقادی به این تاریخ نگاهی بیندازد. در این کتاب از متونی استفاده شده است که قبلاً در نمایاندن تاریخ مزدکیان هیچگونه نقشی نداشتهاند و نویسنده که خود محقق بوده است، با دیدی متفاوت به تاریخ جنبش مزدکیان نگریسته است.
• خداوند الموت اثر پل آمیر یکی از جذابترین کتابها دربارۀ مهمترین برهۀ تاریخی ایران است. نویسنده در این کتاب از دوران رهبری حسن صباح بر فرقۀ اسماعیلیه صحبت کرده است. شما در این کتاب ضمن آشنایی با روایت و زندگینامۀ حسن صباح، با فرقۀ باطنی یا اسماعیلیه و سوءاستفادۀ حاکمان آن دوران از دین نیز آشنا میشوید.
موریس داویدوویچ سیماشکو (با نام خانوادگی واقعی شمیس) در سال 1924 در اودسا به دنیا آمد و در سال 2000 در تلآیو درگذشت. او نویسندۀ روسی است که آثار بسیاری در مورد تاریخ آسیای مرکزی و روسیه نوشته است. معروفترین اثر او مزدک است که اطلاعاتی دربارۀ حکومت و انقلاب در امپراتوری ساسانی در اختیار علاقهمندان قرار میدهد. پدر موریس میکروبیولوژیست، بنیانگذار و اولین مدیر مؤسسۀ میکروبیولوژی و ویروسشناسی در آلما آتای قزاقستان بود. موریس دوران سربازیاش را در جنگی در مرز ایران و ترکمنستان خدمت کرد که این دوران تأثیر بسزایی بر روی آثارش گذاشت. پس از جنگ از مؤسسۀ معلمی اودسا (1946) و بخش مکاتبات دانشکدۀ روزنامهنگاری دانشگاه قزاقستان (1950) فارغالتحصیل شد. پس از جمعشدن مؤسسۀ معلمی، اون به عنوان معلم مدرسه ابتدا در شهرهای بومی اودسا و سپس در شهر مرو در ترکمنستان مشغول به کار شد. پس از دریافت مدرک روزنامهنگاریاش به عنوان خبرنگار ویژه برای «ترکمن اسپارک» فعالیت میکرد و سپس خبرنگار ستاد «فرهنگ شوروی» و «روزنامۀ معلم» شد. پس از نقلمکان به آلما آتا، در مجله و انتشارات «پروستور» مشغول به کار شد. او عضو اتحادیۀ نویسندگان قزاقستان و مدیر کلوپ PEN قزاقستان بود و برجستهترین مترجم و نویسندۀ قزاقستان شد. آثار او تاکنون به بیش از چهل زبان ترجمه شده است. او برندۀ جایزۀ نهاد ریاستجمهوری قزاقستان شد و جایزۀ ادبی Abay را در سال 1968 برای ترجمۀ سهگانۀ The Nomads اثر الیاس یسنبرلین به زبان روسی دریافت کرد.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.