30بوک
کتاب عمومی
علوم اجتماعی
انسان شناسی
خیابان گاندی ساعت پنج عصر
خیابان گاندی ساعت پنج عصر

خیابان گاندی ساعت پنج عصر

(2)

2,150,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
2143

علاقه مندان به این کتاب
27

می‌خواهند کتاب را بخوانند
1

کسانی که پیشنهاد می کنند
3

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب خیابان گاندی ساعت پنج عصر

نشر چشمه منتشر کرد:
مهراوه فردوسی (1364)، نویسنده و روزنامه‌نگار، در این کتاب به‌سراغ روایت و بازخوانی یکی از جنجال‌برانگیز‌ترین و تکان‌دهنده‌ترین پرونده‌های جنایی 25 سال گذشته رفته است، جنایت «خیابان گاندی» که دهه‌ی هفتاد را در چنان بهتی فروبرد که درک و فهم چگونگی وقوعش را تقریباً سخت و ناممکن کرده است. به همین دلیل فردوسی، برای فهم بستر و چگونگی رخ دادن این جنایت خانگی به جای دنبال کردن الگوی پوزیتویستی علت جرم، به سراغ «جرم‌شناسی روایی» رفته است، الگویی که در پی روایت داستان جرم است. این روایت چندصدا و تنش آلود ادعا می‌کند جرم عاملی «بیرونی» نیست که کشفش کنیم، بلکه معنایی است که در روایت شکل می‌گیرد، می‌چرخد و تغییر شکل می‌دهد.
حکایت این کتاب ماجرای دنباله‌دار جنایی‌ای است در پنج پرده و چهار جستار مستقل. فردوسی در این جستارها سعی کرده از تلاقی بنیادین گفتمان‌های آن دوره بنویسد، براساس آن‌چه خوانده، گفت‌وگو کرده و فهمیده است.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نقد و بررسی تخصصی نقد و بررسی تخصصی

معرفی کتاب خیابان گاندی؛ ساعت پنج عصر اثر مهراوه فردوسی

خیابان گاندی؛ ساعت پنج عصر اثر مهراوه فردوسی نویسنده و روزنامه‌نگار ایرانی است. این کتاب چهار جستار دربارۀ پروندۀ جنایت سمیه و شاهرخ است که دهه هفتاد همه را در بُهت و حیرت فرو برد. پروندۀ جنایت سمیه و شاهرخ، یکی از جنجالی‌ترین و تکان‌دهنده‌ترین پرونده‌های جنایی 25 سال گذشته است. مهراوه فردوسی در کتاب خیابان گاندی؛ ساعت پنج عصر روایت‌ها و اتفاق‌های تأثیرگذار و گفتمان‌های متعدد دهۀ هفتاد و چگونگی مواجهه حکومت، رسانه‌ها و مردم با این جنایت را شرح داده و از همه مهم‌تر تلاش کرده است نقاط تلاقی این نهادها را پیدا کند، نقاطی که به‌خاطر گفتمان‌ها و حوادث آن دوران پدید آمد.

چرا باید کتاب خیابان گاندی؛ ساعت پنج عصر را بخوانیم؟

برخی از پرونده‌های جنایی آن دوران تا مدت‌ها مردم را در بُهت و حیرت فرو می‌بُرد و برای بسیاری سؤال می‌شد که چطور کسی می‌تواند به چنین جنایت‌های فجیعی دست بزند. با توجه به محدودیت‌‌های رسانه‌ای در آن زمان بسیاری از سؤالات و چراها بی‌پاسخ می‌ماند. مهراوه فردوسی سعی کرده است در کتاب خیابان گاندی؛ ساعت پنج عصر، تمام جنبه‌های این پرونده را بررسی و مشخص کند و پرده از رازها و گفت‌وگوهای این پروندۀ عجیب بردارد.

تحلیلی بر کتاب خیابان گاندی؛ ساعت پنج عصر‌:

مهراوه فردوسی کتاب خیابان گاندی؛ ساعت پنج عصر را بر اساس سنت جرم‌شناسی روایی نوشته است. او روایت‌های جرم را از طریق گفت‌وگو، مطالعۀ زمینه‌های موجود و کشف مارپیچ روایت‌ها نقل کرده و سعی دارد سمیه و شاهرخ و هم‌نسل‌هایشان را از میان روایت‌های تاریخی بیرون بکشد. مهراوه فردوسی در مقدمۀ این کتاب آورده است: «متوجه شدم مواجهه و خوانش ما از ماجرای سمیه و شاهرخ تا حد زیادی در تعاملی معنادار با گفتمان‌ها، نمادها و نیروهای اجتماعی مختلفی بوده که از لابه‌لای سطور روزنامه‌ها، مجلات و یادداشت‌های آن دوران می‌توان فهمشان کرد: سلسله اتفاقات، رویدادها و نیروهای تاریخی- اجتماعی‌ای که باعث شد این جنایت تا این اندازه بر سر زبان‌ها بیفتد و دهه هفتاد را دچار شوک کند. این نیروها را تلاقی‌های بنیادین نامیده‌ام و کتاب پیش رو پر است از تلاقی‌هایی که خواسته یا ‌ناخواسته سوار بر موج جنایت شدند و خوانش‌های متعددی به وجود آوردند.»

خلاصه‌ای از پروندۀ جنایت خیابان گاندی

جنایت خیابان گاندی یا ماجرای سمیه و شاهرخ، یکی از جنجالی‌ترین پرونده‌های جنایی ایران بود. این جنایت در چهارشنبه 12 دی ماه سال 1375 به دست دو نوجوان شانزده‌ساله به نام «شاهرخ وثوق» و «سمیه شهبازی‌نیا» در یک خانۀ ویلایی در خیابان گاندی رخ داد. این جنایت به دلیل سن پایین قاتل‌ها، موضوع و خانوادگی‌‌بودن آن و بُهت افکار عمومی بسیار بر سر زبان‌ها افتاد. ماجرا از این قرار بود که سمیه و شاهرخ عاشق هم شده بودند، خانوادۀ شاهرخ به دلیل اصرار او با این ازدواج موافقت می‌کنند اما خانوادۀ سمیه به هیچ‌وجه موافق ازدواج آن دو نبودند. سمیه و شاهرخ به اصفهان فرار می‌کنند اما پس از مدتی به دلیل اصرار خانواده‌ها به تهران باز می‌گردند و دوباره با مخالفت خانوادۀ سمیه روبه‌رو می‌شوند و این‌جاست که تصمیم می‌گیرند خانوادۀ سمیه را به قتل برسانند تا بتوانند به راحتی با هم ازدواج کنند. نقشۀ قتل را سمیه می‌ریزد و شاهرخ نیز با او همکاری می‌کند. آن‌ها ابتدا خواهر و برادر کوچک‌تر سمیه را به قتل می‌رسانند که بعد از آن دستشان رو شده و دستگیر می‌شوند. شاهرخ بعد از دستگیری ماجرای قتل را این‌گونه تعریف می‌کند که پس از بیرون رفتن مادر سمیه به همراه دختر کوچک‌ترش، او و سمیه به طبقۀ دوم خانه می‌روند و ابتدا خواهر سیزده‌سالۀ سمیه (سپیده) را که مشغول درس خواندن بود به طبقۀ بالا می‌کشانند و پسر 5 سالۀ خانواده را به بهانه‌ای به طبقۀ پایین می‌فرستند. زمانی که شاهرخ مطمئن می‌شود که پسر کوچک دیگر بالا نمی‌آید، از پشت دستش را دور گردن سپیده می‌اندازد و در این لحظه سمیه آمپول هوا را به او تزریق می‌کند و سپیده بی‌حال بر روی زمین می‌افتد. شاهرخ و سمیه پیکر بی‌جان سپیده را به حمام می‌کشانند و سرش را داخل وان پُر از آب نگه می‌دارند و بعد جسد را گوشه‌ای رها می‌کنند. پس از مدتی پسر کوچک‌تر را صدا می‌زنند و او که فکر می‌کند شاهرخ قصد بازی دارد با خوشحالی به سراغ‌شان می‌آید اما شاهرخ او را در بغل می‌گیرد و سمیه آمپول هوای دیگری را به برادر کوچکش تزریق می‌کند و او را هم مانند سپیده در وان حمام غرق می‌کنند و سپس برق خانه را خاموش می‌کنند و منتظر مادر و خواهر کوچک‌تر سمیه می‌‌مانند.

عاقبت شاهرخ و سمیه چه شد!؟

خیابان گاندی

آن روز سمیه و شاهرخ قصد داشتند مادر سمیه را هم بکشند اما او موفق شد از دستشان فرار کند و به این ترتیب جنایت خیابان گاندی فاش شد. مادر سمیه ابتدا قضیه را دزدی عنوان کرد اما پلیس به حقیقت ماجرا پی بُرد و سمیه و شاهرخ که فهمیدند بیش از این نمی‌توانند قضیه را پنهان کنند به جرم خود اعتراف کردند. مرکز آموزش و پژوهش دلیل این قتل‌ها را افسردگی سمیه، بی‌توجهی‌های‌ پدر به او، فقر اخلاقی و مخالفت خانواده با ازدواج این دو نوجوان عنوان کرد. در ادامه پدر سمیه به عنوان ولی‌دم از قصاص قاتلان فرزندانش گذشت و شاهرخ به 10 سال و سمیه به 12 سال حبس محکوم شدند اما پس از چند سال حبس از زندان آزاد شدند. پس از گذشت این همه سال خاطرۀ جنایت خیابان گاندی پاک نشده است و هنوز بسیاری می‌پرسند که سمیه و شاهرخ الان کجا هستند؟ 

کتاب خیابان گاندی؛ ساعت پنج عصر به همین پروندۀ هولناک پرداخته و در قالب چندین پرده تنظیم شده است:
• پردۀ اول «بازخوانی پرونده: آن چند روز اول و جستار اول: مانور تجمل در خانه اشرافی»؛
• پرده دوم «بازخوانی پرونده: وقتی کشتم می‌خواستم برقصم و جستار دوم: گوزنی در حال انقراض در مردمک چشم‌های باکره فلزی»؛
• پرده سوم «بازخوانی پرونده: کسی دنبال قاتل من نبود و جستار سوم: سوغات فرنگی‌ها؛ از خون‌های آلوده تا تهاجم فرهنگی»؛
• پرده چهارم «بازخوانی پرونده: پدرم شبیه اختاپوس است و جستار چهارم: از خردرمانی تا شیاطین شهر»؛
• پرده آخر «و ۲۵ سال بعد در آغاز قرن جدید».

اگر از خواندن کتاب خیابان گاندی؛ ساعت پنج عصر لذت بردید، پیشنهاد می‌کنیم کتاب‌های زیر را نیز مطالعه کنید:

• خفاش شب اثر سیامک گلشیری نویسندۀ ایرانی است. این کتاب داستان یکی از قاتل‌های زنجیره‌ای ایران است که تا مدت‌ها به نام خفاش شب معروف بود تا این‌که دستگیر شد. مشخص شد این قاتل فردی به نام غلام‌رضا خوشرو بوده که از جوانی بارها به اتهام سرقت دستگیر شده بود. او در نقش مسافرکش، زنان را می‌دزدید، به مکانی خلوت می‌برد، به آن‌ها تجاوز می‌کرد و سپس آن‌ها را به قتل می‌رساند. او تا زمان دستگیری 9 نفر را به قتل رسانده بود.

• دشتِ مشوّش اثر علیرضا رحیمی نژاد داستان واقعی و تکان‌دهندۀ بزرگ‌ترین پروندۀ جنایی 70 سال اخیر ایران است. این کتاب داستان پشتِ پروندۀ مرگ ده‌ها کودک است که در منطقۀ پاکدشت به شکل وحشیانه‌ای به قتل رسیدند. نویسنده در این کتاب توضیح می‌دهد که قاتل چه کسی بود و انگیزه‌اش از این کشتار وحشیانه چه بود.

• کتاب خصم اثر امانوئل کارر نویسنده و کارگردان فرانسوی است. این کتاب بر اساس یک جنایت واقعی نوشته شده است. ژا‌ن‌کلود رومان پزشکی معتمد است که هجده سال تمام به تمام اطرافیانش دروغ گفته و در انتها تمام خانواده و پدرومادرش را به قتل می‌رساند. کارر سعی دارد در این کتاب از جنبه‌های ناپیدای این پرونده و افکار ژان‌کلود پرده بردارد.

نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی

نظرات کاربران (6)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • بهزاد غفوری
    • پاسخ به نظر

    افتخار شاگردی خانم فردوسی تو کلاس ناداستان خوانی ایشون داشتم. نحوه روایت و تصویری سازی که از صحنه های دادگاه و شرایط تهران اون روزها رو دارند واقعا به زیبایی در متن میشه حس کرد.

  • تصویر کاربر

    • نگار آذرشب
    • پاسخ به نظر

    عجب فاجعه‌ای بود، با این‌که اون موقع سنم کم بود ولی یادمه تیتر همه روزنامه‌ها بود و این‌که همه‌اش سعی می‌کردن این کار رو به فیلم دیدن و این داستان‌ها بچسبونن، کلا قتل فجیع و عجیبی بود

  • تصویر کاربر

    • برهان جعفری
    • پاسخ به نظر

    شاهرخ و سمیه در اون دوران برادر و خواهر سمیه رو با آمپول هوا کشتن، واقعاً‌ فاجعه بود و تیتر همهٔ روزنامه‌های اون دوره، حالا نویسنده توی کتاب به تمام ابعاد اون حادثه پرداخته. اگر به کتاب‌های مستند علاقه دارید حتماً این کتاب رو بخونید.

  • 1
  • 2

بریده ای از کتاب (5)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • نگار آذرشب
    • 0

    مادر بچه‌ها کفش‌ها را لنگه‌به‌لنگه پوشیده. به خودش می‌پیچد. حیاط پُر پلیس و مأمور است. شاهرخ پشت درخت تکیه داده به دیوار. مثل همیشه ساکت است. سمیه گیج‌ومنگ به دوروبر نگاه می‌کند. نگاهش به چند مأموری است که شاهرخ را دوره کرده‌اند.

  • تصویر کاربر

    • برهان جعفری
    • 0

    چند سرباز همسایه‌ها را متفرق می‌کنند. از خانه صدای شیون و زاری می‌آید. آژیر ماشین پلیس چرخ می‌خورد و نور قرمزش می‌افتد توی صورت دختربچه‌ای که صورتش را چسبانده به شیشه‌ی طبقه‌ی دوم خانه‌ی روبه‌رویی و کوچه را تماشا می‌کند، چرخ می‌خورد و نورش می‌افتد توی چشم‌های زنی که با تلفن پشت ‌پنجره ایستاده.

  • تصویر کاربر

    • هنگامه مارالی
    • 0

    ساعت حول‌وحوش هشت و نیم شب بود که تلفن روزنامه زنگ خورد. تحریریه خالی بود و صفحه‌ها رفته بودند چاپ‌خانه. اغلب شب‌ها در تحریریه می‌خوابیدم. تازه‌کار بودم و عشق خبرنگاری. خانه‌مان کرج بود و صرف نمی‌کرد برای چند ساعت بروم خانه و دوباره برگردم روزنامه.

  • 1
  • 2
عیدی