روزی شاید فردا

(0)

1,200,000ریال

1,080,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
21

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب روزی شاید فردا

انتشارات روشنگران منتشر کرد:
داخل ماشین نشسته و از پشت شیشه‌های غبار گرفته‌ی کافی‌شاپ چهره‌ی نه چندان واضحی از نیم رخ خندان آزاده را می‌بینم. چنان شاد و سرمست است که انگار دنیا را در کف مشتش گرفته. خودم را دختر نوجوانی می‌بینم هم سن و سال او. از میان کوچه‌های تنگ خاکی و سنگلاخی روستا می‌گذرم. شادم و سرمست از انتظار دیدن یار. همه‌ی دنیایم ئالان بود. چهره‌ی مردانه‌ی او وقتی که می‌خندید‌، لبخند می‌زد و به یک سو خیره می‌ماند، تمام وسعت ذهنم را اشغال کرده است. من دختری نوجوان و چهارده ساله بودم که عاشق مردی شده بودم که بیست و سه بهار از سر گذرانده بود.
اولین‌بار که او را دیدم ناخودآگاه جذب چهره‌ی پُر‌ابهت و مغرورانه‌ی او شدم. چیزی در رخسار این مرد جوان میلی‌کُشنده در من ایجاد می‌کرد که بایستم و به این همه ابهت و شکوه مردانه زُل بزنم. چنین حسی را هیچگاه تجربه نکرده بودم. نه معنای عشق را می‌فهمیدم نه هیجان و شور کاذب جنسی داشتم. هنوز هم نمی‌دانم چه بود که در اولین نگاه چنان محو و شیفته‌اش شده بودم. انگار جادویم کرده بود. وقتی نگاهمان تلاقی کرد او هم زُل زد به چشم‌های دختری که خودش را از لب پنجره به بیرون آویزان کرده بود.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی