نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات روشنگران منتشر کرد:
داخل ماشین نشسته و از پشت شیشههای غبار گرفتهی کافیشاپ چهرهی نه چندان واضحی از نیم رخ خندان آزاده را میبینم. چنان شاد و سرمست است که انگار دنیا را در کف مشتش گرفته. خودم را دختر نوجوانی میبینم هم سن و سال او. از میان کوچههای تنگ خاکی و سنگلاخی روستا میگذرم. شادم و سرمست از انتظار دیدن یار. همهی دنیایم ئالان بود. چهرهی مردانهی او وقتی که میخندید، لبخند میزد و به یک سو خیره میماند، تمام وسعت ذهنم را اشغال کرده است. من دختری نوجوان و چهارده ساله بودم که عاشق مردی شده بودم که بیست و سه بهار از سر گذرانده بود.
اولینبار که او را دیدم ناخودآگاه جذب چهرهی پُرابهت و مغرورانهی او شدم. چیزی در رخسار این مرد جوان میلیکُشنده در من ایجاد میکرد که بایستم و به این همه ابهت و شکوه مردانه زُل بزنم. چنین حسی را هیچگاه تجربه نکرده بودم. نه معنای عشق را میفهمیدم نه هیجان و شور کاذب جنسی داشتم. هنوز هم نمیدانم چه بود که در اولین نگاه چنان محو و شیفتهاش شده بودم. انگار جادویم کرده بود. وقتی نگاهمان تلاقی کرد او هم زُل زد به چشمهای دختری که خودش را از لب پنجره به بیرون آویزان کرده بود.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.